ORIGINAL_ARTICLE
تبیینِ «کثرتگرایی فرهنگی» در پرتو فلسفۀ فرهنگ هردر
هرچند فلسفۀ فرهنگ، در معنای مشخصِ آن، شاخهای نوپا و میانرشتهای است که مستقلاً از اواخر قرن بیستم در آلمان مطرح شد و بسط یافت، اما مفسران نخستین اندیشههای فلسفی دربارۀ فرهنگ در معنای مدرن آن را به یوهان گُتفرید فُن هردر (1744-1803) نسبت میدهند که آثارش الهامبخش فرهنگپژوهان پس از او بوده است. یکی از مهمترین میراثهای هردر، «کثرتگرایی فرهنگی» است. او این کثرتگرایی را به عنوان ابزاری علیه تمامیتخواهیِ خودبرتربین و استعمارگرِ حاکم بر روشنگری به کار گرفت و نه تنها به برتری فرهنگ اروپایی بر سایر فرهنگها باور نداشت، بلکه تعریف و درک نوینی از فرهنگ را مطرح کرد که بر اساس آن میشد از فرهنگهای سایر بخشهای جهان، به ویژه فرهنگهای شرقی دفاع کرد. مقالۀ حاضر با هدف تبیین ایدۀ «کثرتگرایی فرهنگی» نزد هردر، خواهد کوشید تا این ایده را ذیل سه زیرعنوان کلیدی «تکینگیِ فرهنگی»، «داوریِ درونی» و «مفهومِ نیرو» ساماندهی و تبیین نماید و امکانات آن را برای مقابله با تصور تمامیتخواهانۀ اروپامحور یا همان «اروپامحوریِ فرهنگی» نشان دهد. نهایتاً به کمک تحلیلِ کارکردِ مفهوم «نیرو» نزد هردر، بخش مختصری به بحث از اتهام نسبیگرایی علیه «کثرتگرایی فرهنگی» اختصاص خواهد یافت.
https://occidentstudy.ihcs.ac.ir/article_5868_a0481e248940cd99d2a0294ad8b274e9.pdf
2020-08-22
1
18
10.30465/os.2020.29669.1627
فلسفۀ فرهنگ
یوهان گُتفرید فُن هردر
تکینگیِ فرهنگی
کثرتگراییِ فرهنگی
محمدمهدی
اردبیلی
m.m.ardebili@gmail.com
1
پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
LEAD_AUTHOR
Andress, James Mace (1916), Johann Gottfried Herder as an Educator, New York: G. E. Stechert & Co.
1
Berry, Christopher J. (1982), Hume, Hegel and Human Nature, Boston & Londn: Martinus Nijhoff Publishers.
2
Berry, Christopher J. (1982), Hume, Hegel and Human Nature, Boston & Londn: Martinus Nijhoff Publishers.
3
Bruford, W. H. (1975), Culture and Society in Classical Weimar 1775-1806, London & New York: Cambridge University Press.
4
Clark, Robert T. (1969), Herder: His Life and Thought, Berkeley & Los Angeles: University of California Press.
5
Clayton, John P. (1980), The Concept of Correlation, Berlin & New York: Walter de Gruyter & Co.
6
Desouza, Nigel (2017), Herder: Philosophy and Anthropology, edited by: Anik Waldaw and Nigel Desouza, Oxford & London: Oxford University Press.
7
Desouza, Nigel (2020), 'The Ontological Foundations of Herder's Concept of Sympathy', in: Herder on Empathy and Sympathy: Einfühlung und Sympathie im Denken Herders, edited by Eva Piirimäe, Liina Lukas, Johannes Schmidt., Boston: Brill.
8
Herder, Johann Gottfried von (1940), God, Some Conversations, translated by Frederick H. Burkhardt, New York: Bobbs-Merrill Company.
9
Herder, Johann Gottfried von (2004), Herder Philosophical Writings, translated by: Michael N. Forster, Cambridge & New York: Cambridge University Press.
10
Herder, Johann Gottfried von (2005), Another Philosophy of History and Selected Political Writings, translated by: Ioannis D. Evrigenis and Daniel Pellerin, Indianapolis & Cambridge: Hackett Publishing Company.
11
Herder, Johann Gottfried von (2006), Selected Writings on Aesthetics, translated by Greagory Moore, Princeton & Oxford: Pronceton University Press.
12
Herder, Johann Gottfried von (2010), Herder on Social and Political Culture, Cambridge & New York: Cambridge University Press.
13
Mautner, Thomas, 2005, Dictionary of Philosophy, London: Penguin Books Ltd.
14
Moore, Greagory (2006), 'Introdiction', in: Herder Selected Writings on Aesthetics, Princeton & Oxford: Pronceton University Press.
15
Norton, Robert Edward (1991), Herder's Aesthetics and the European Enlightenment, Ithaka & Lonon: Cornell University Press.
16
Noyes, John K. (2015), Herder: Aesthetics against Imperialism, Toronto & London: University of Toronto Press.
17
Parekh, Bhikhu C. (2000), Rethinking Multiculturalism, Cambridge & Massachusetts: Harvard University Press.
18
Schmidt, H. (1931) Philosophisches Wörterbuch, Hamburg: Felix Meiner.
19
Sikka, Sonia (2011), Herder on Humanity and Cultural Difference: Enlightened Relativism, Cambridge & New York: Cambridge University Press.
20
Simon, Joseph (1990), 'Herder and the Problematization of Metaphysics', in: Herder Today: Contributions from the International Herder Conference, edited by: Kurt Mueller-Vollmer, Berlin & New York: Walter de Gruyter & Co.
21
Solbrig, Ingeborg (1990), 'Herder and the “Harlem Renaissance” of Black Culture in America', in: Herder Today: Contributions from the International Herder Conference, edited by: Kurt Mueller-Vollmer, Berlin & New York: Walter de Gruyter & Co.
22
ORIGINAL_ARTICLE
توزیع عادلانه قدرت و مناصب سیاسی از دیدگاه ارسطو
دغدغه اصلی ارسطو در این بحث، مسأله استحقاق و شایستگی در حکومت و تقسیم مناصب آن است بدین منظور او به بررسی نظام­های سیاسی مختلف پرداخته و ایرادات آن نظام­ها را از این لحاظ بیان می کند او می­گوید در امر حکومت و تقسیم مناصب باید سهم هر کس در حفظ و نگهداری و فراهم آوردن عناصر هستی و سازمان حکومت، معیار قرار گیرد. همچنین او بیان می کند که معیار سنجش درستی و نادرستی این حکومت­ها فراهم آوردن هر چه بیشتر « نفع مشترک» است. یعنی حکومت­هایی که به دنبال نفع فرمانروایان باشند حکومت­هایی نادرست و غیرعادلانه و حکومت­هایی که به دنبال نفع افراد جامعه باشند حکومت هایی صحیح و عادلانه اند سپس با این معیار به تشریح بهترین نظام سیاسی می­پردازد و آن را نظامی می­داند که افراد در آن به تناوب فرمانروا و فرمانبرداری می­شوند چرا که تنها از این طریق است که می­توانند به فضیلت کامل (عدالت) دست پیدا کنند. ولی نهایتا نتیجه می­گیرد که این نظام قابلیت اجرایی ندارد بنابراین نظامی ترکیبی را معرفی می­کند که شایستگان در راس هرم قدرت قرار دارند و توده مردم وظیفه نظارت و برگزیدن آن ها از طریق شورا و انجمن نمایندگی برعهده دارند.
https://occidentstudy.ihcs.ac.ir/article_5525_118d063d4f8f934f1088dcc022c2166b.pdf
2020-08-22
19
39
10.30465/os.2020.5525
ارسطو
عدالت توزیعی
نظام سیاسی
فضیلت
شایستگی
مسیب
جوزی
mojovzi@gmail.com
1
دانشجوی دکتری فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه بین المللی امام خمینی قزوین
LEAD_AUTHOR
مجید
ملایوسفی
mollayousefi@yahoo.com
2
دانشیار گروه فلسفه و حکمت اسلامی دانشگاه بین المللی امام خمینی قزوین
AUTHOR
محمدصادق
زاهدی
mszahedi@gmail.com
3
دانشیار گروه فلسفه و حکمت اسلامی دانشگاه بین المللی امام خمینی قزوین
AUTHOR
منابع:
1
ارسطو؛ (1384)، اخلاق نیکوماخس، ترجمه سید ابوالقاسم پور حسینی، تهران، انتشارات سمت.
2
ارسطو؛(1390)، اخلاق نیکوماخس، ترجمه محمدحسن لطفی، تهران، انتشارات طرح نو.
3
ارسطو؛ (1386)، سیاست، ترجمه حمید عنایت، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی
4
مکاینتایر، السیدر؛ (1362)، درپی فضیلت، ترجمه حمید شهریاری و محمد علی شمالی، تهران، انتشارات سمت
5
یگر، ورنر؛(1392)، ارسطو: مبانی تاریخ تحول اندیشه وی، ترجمه حسین کلباسی اشتری، تهران انتشارات امیر کبیر.
6
Bartlett, Robert C; (2001). The Idea of Enlightenment: A Post-mortem Study. Toronto: University of Toronto Press.
7
Bolotin, David; (1999). “Aristotle on the Question of Evil.” In Action and Contemplation:Studies in the Moral and Political Thought of Aristotle, edited by Robert C. Bartlett and Susan D. Collins, 159-169. New York: SUNY Press.
8
Bruell, Christopher; (2006). “Aristotle on Theory and Practice: Part One.” An unpublished talk delivered at the Ecole des Hautes Etudes en Sciences Sociales in Paris, 1-18.
9
Bywater, Ingram, ed; (1890). Ethica Nicomachea. Oxford: Oxford University Press.
10
Corbett, Ross J; (2010). “Aristotelian Kingship and Lockean Prerogative.” In RecoveringReason: Essays in Honor of Thomas L. Pangle, edited by Timothy Bums, 251— 261. Lanham, MD: Lexington Books.
11
Corbett, Ross J; (2010). “Aristotelian Kingship and Lockean Prerogative.” In RecoveringReason: Essays in Honor of Thomas L. Pangle, edited by Timothy Bums, 251— 261. Lanham, MD: Lexington Books.
12
Goldberg, Robert; (2010). “Civic or Human Virtue in Aristotle’s Politics.” In RecoveringReason: Essays in Honor of Thomas L. Pangle, edited by Timothy Bums, 129— 146. Lanham, MD: Lexington Books.
13
MacIntyre, Alasdair; (2006). Ethics and Politics: Selected Essays, Vol. 2. New York: Cambridge University Press.
14
Simpson, Peter L. 1998. A Philosophical Commentary on the Politics of Aristotle. Chapel Hill: University of North Carolina Press.
15
ORIGINAL_ARTICLE
معنای وجود و مواجهه با آن نزد هوسرل و هایدگر
ادموند هوسرل پایه گذار پدیدارشناسی در معنای خاص و جدید کلمه است. وی با این نهضت فکری تحولی در فلسفه غرب پدید آورد. پدیدارشناسی استعلایی هوسرل روشمند (متدولوژیکال) است و در زمانه بحران علوم و فلسفه اروپایی آنرا یگانه طریق مبتنی ساختن بنای معرفت بر پایهایی خللناپذیر میدانست. پدیدارشناسی هوسرل به توصیف آگاهی محض و افعال آگاهی و نحوه روی­آوری آن میپردازد، جهان او، جهان آگاهی است که بهواسطه قصدیت و تقلیلهای استعلایی قوام میگیرد. هایدگر کل تاریخ فلسفه غرب را تاریخ غفلت از وجود و فلسفه خود را حول محور "پرسش از مفهوم وجود" پدید آورد. از نظر هایدگر مبدئیت آگاهی در نظام فکری هوسرل منجر بهبسط سوبژکتیویسم و انفکاک از وجود گردیده، آنرا درادامه سنت ایدآلیسم غربی قرار داده است. پدیدارشناسی هرمنوتیکی و فلسفی هایدگر بهاعتباری در جهت تصحیح پارهایی نارسائی­های سیستم فکری هوسرل است. از نظر هایدگر انسان بهعنوان موجودی متمایز از سایر موجودات، که وی آنرا به "دازاین" تعبیر میکند، به وجود گشودگی و استعلاء دارد. لذا آگاهی نیز شأنی از نحوة هستی دازاین و به تَبَع آن است. این دو فیلسوف علیرغم مقاصد فکری مشترک پارهایی تمایزات نیز در سلوک فکری و نحوة مواجهه­شان با مسألة وجود دارند. این مقاله در صدد بررسی این تمایزات است.
https://occidentstudy.ihcs.ac.ir/article_5526_5c7367a57f73642a24e36191bcd9e5db.pdf
2020-08-22
41
65
10.30465/os.2020.5526
پدیدارشناسی
استعلا
وجود
آگاهی
دازاین
قصدیت
همایون
دهاقین
hdahaqin@yahoo.com
1
دانشجوی دکتری فلسفه دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال
LEAD_AUTHOR
بیژن
عبدالکریمی
abdolkarimi12@gmail.com
2
دانشیار گروه فلسفه دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال
LEAD_AUTHOR
منابع
1
احمدی، بابک،(1384). ساختار و تاویل متن، تهران، نشر مرکز، چاپ هفتم.
2
بوخنسکی، ا، م. (1379). فلسفه معاصر اروپایی، شرف، انتشارات علمی فرهنگی، چاپ دوم
3
پالمر، ریچارد (1377). علم هرمنوتیک، حنایی کاشانی، سعید، تهران، انتشارات هرمس، چاپ اول.
4
جمادی، سیاوش، (1389). زمینه و زمانهی پدیدارشناسی (جستاری در زندگی و اندیشههای هوسرل و
5
هایدگر). تهران: انتشارات ققنوس. چاپ سوم.
6
خاتمی، محمود، (1394). فلسفه غربی معاصر، تهران، نشرعلم، چاپ سوم.
7
دارنیک، آندره، (1384). پدیدارشناسی چیست، مترجم: دکتر محمود نوالی، سازمان مطالعه و تدوین کتب(سمت).
8
دونس اسکوتوس و کانت به روایت هیدگر، تالیف مجتهدی، کریم، (1387).تهران، انتشارات سروش، چاپ دوم
9
رشیدیان، عبدالکریم، (1384). هوسرل در متن آثارش، تهران، نشرنی، چاپ اول.
10
عبدالکریمی، بیژن، (1395)، تفکر معنوی و سوبژکتیویسم متافیزیکی، پژوهشهای عقلی نوین، سال اول پائیز و زمستان 1395شماره2
11
عبدالکریمی. بیژن، (1391) هایدگر و استعلا، تهران، انتشارات ققنوس، چاپ اول.
12
گادامر، هانس گئورگ، (1381). زبان به مثابه میانجی تجربه هرمنوتیکی، احمدی، بابک، هرمنوتیک مدرن، گزینه جستارها، تهران، نشر مرکز، چاپ سوم، صص ۲۳۵-۲۰۲
13
مک کواری، جان؛ (1377)مارتین هایدگر، حنایی کاشانی،سعید، چاپ اول ، انتشارات هرمس
14
ورنو، روژ؛ وال، ژان. (1372). "پدیدارشناسی و فلسفههای هست بودن " مهدوی، یحیی، خوارزمی، تهران.
15
هیدگر، مارتین،(1386). هستی و زمان، جمادی سیاوش، تهران انتشارات ققنوس، چاپ اول
16
هوسرل، آدموند، (1392).ایدهء پدیدارشناسی، رشیدیان عبدالکریم، تهران، انتشارات علمی فرهنگی چاپ سوم
17
هوسرل، ادموند، (1396). تأملات دکارتی، مقدمهای بر پدیده شناسی، رشیدیان، عبدالکریم، تهران، نشرنی
18
منابع لاتین:
19
Fink, Eugen.De la phenomenologie.tran.Didier Franck.Paris:Minuit,1974
20
Heidegger, Martin. (1994) Einführung in die phänomenologische Forschung (WS 1923/24), GA 17, hrsg. von F.W. von Herrmann, 1. Auflage, Frankfurt am Main: Vittorio Klostermann.
21
Heidegger, Martin. (1979) Prolegomena zur Geschichte des Zeitbegriffs (SS 1925), GA 20, hrsg. von Petra Jaeger, 1. Auflage, Frankfurt am Main: Vittorio Klostermann.
22
Heidegger, Martin. (1977) Sein und Zeit (1927), GA 2, hrsg. von F.W. von Herrmann,1. Aufla
23
Husserl, Edmond. (1985) Idees directrices pour und phenomenology . tren: P . Ricoreur . Paris.
24
Levinas,Theorie de L'intuition dans la phenomenologie de Husserl. Paris:vrin,1970
25
ORIGINAL_ARTICLE
«لبخند» تراژیک ابرانسان در تفکر نیچه
نیچه در تأملات انتقادی خود درباره فلسفه عقلگرایان و تجربهباوران که درونمایه آن را نتیجه تفکر متافیزیکی و تئولوژیک میداند به ماحصل شیوههای جهانبینی آنها، همچون یأس، ناامیدی و سرخوردگیای اشاره دارد که به نیهیلیسم میانجامد. تفکر تاکنونی غربی از نظرگاه نیچه، مَحمل دشمنی و کینهتوزی با زندگی بوده است. گویی که زندگی خصمِ تفکر است و رستگاری انسان بریدن از زندگی و حیات است. فلسفه آریگوی نیچه به عنوان بدیل تفکر تاکنونی غرب، چهرهای متبسم و خندان دارد که مؤلفهای کلیدی در تفکر اوست. این فلسفه ریشه در تأیید زندگی، علاقه به حیات و زیستجهانی شادان دارد. این شادی از برای چیرگی بر خود و لذت حاصل از اراده معطوف به قدرت و برخورداری از بیشینه انرژی و نیروست که در ابرانسان نیچه ظهور و نمود مییابد. ابرانسان است که با گذشته آشتی میکند، حال را تأیید کرده، آینده را با پل آریگویی میسازد و با عشق به بازگشت جاودانه همه امور، خود، سرنوشت و تقدیر خویش را متحقق میسازد. سلامتی از نظر نیچه در تقابل با بیماری متافیزیکاندیشی، زیستی شادمان است که چهره نهاییاش در انفجار نیروها و فیگور لبخند ظهور مییابد: لبخند به زندگی، زمین و زمان؛ لبخندی دیونوسوسی.
https://occidentstudy.ihcs.ac.ir/article_6018_984ff8e399abf92cb436987034537e73.pdf
2020-09-10
67
97
10.30465/os.2021.25574.1561
نیهیلیسم
ابرانسان
اراده معطوف به قدرت
دیونوسوس
سید علیرضا
رضوی زاده
alirezaarazavizaade@yahoo.com
1
دانشجوی دکتری فلسفه دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهرانشمال
LEAD_AUTHOR
بیژن
عبدالکریمی
abdolkarimi12@gmail.com
2
دانشیار گروه فلسفه دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهرانشمال
AUTHOR
علی
مرادخانی
a_moradkhani@iau-tnb.ac.ir
3
دانشیار گروه فلسفه، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران شمال
AUTHOR
کتابنامه
1
1. ارسطو، 1389، متافیزیک، ترجمهی شرفالدین خراسانی، تهران: حکمت
2
2. پیرسون، ک.ا.، 1396، چگونه نیچه بخوانیم، ترجمه لیلا کوچکمنش، تهران: نشر نی
3
3. دلوز، ژ.، 1390، نیچه و فلسفه، ترجمهی لیلا کوچکمنش، تهران: رخ داد نو
4
4. فوکو، م.، 1390، تاریخ جنون، ترجمه فاطمه ولیانی، تهران: هرمس
5
5. کافمن، س.، 1385، نیچه و استعاره، ترجمهی لیلا کوچکمنش، تهران: گام نو
6
6. نهاماس، ا.، 1395، نیچه: زندگی به منزله ادبیات، ترجمه سید مسعود حسینی، تهران: نشر مرکز
7
7. نیچه، ف.، 1383، تأملات نابهنگام، ترجمهی سید حسن امین، تهران: انتشارات دایرةالمعارف ایرانشناسی
8
8. .............، 1388، زایش تراژدی از روح موسیقی، ترجمهی رؤیا منجم، آبادان: پرسش
9
9. ............، 1389، اراده قدرت، ترجمهی مجید شریف، تهران: جامی
10
10. ..........، 1390، فراسوی نیک و بد، ترجمهی داریوش آشوری، تهران: خوارزمی
11
11. ..........، الف. 1391، انسانی، بسیار انسانی، ترجمهی سعید فیروزآبادی، تهران: جامی
12
12. ..........، ب. 1391، چنین گفت زرتشت، ترجمهی داریوش آشوری، تهران: آگاه
13
13. ..........، 1392، حکمت شادان، ترجمهی جمال آل احمد-سعید کامران-حامد فولادوند، تهران: جامی
14
14. ..........، 1394، آواره و سایهاش، ترجمه سعید فیروزآبادی، تهران: جامی
15
15. .........، الف. 1395، این است انسان: چگونه آن میشویم که هستیم، ترجمه سعید فیروزآبادی، تهران: جامی
16
16. ..........، ب. 1395، فلسفه در عصر تراژیک یونانیان، ترجمه مجید شریف، تهران: جامی
17
17. ..........، الف. 1396، دجال: تلاشی برای نقد مسیحیت، ترجمه سعید فیروزآبادی، تهران: جامی
18
18. .........، ب. 1396، سپیدهدمان، ترجمه علی عبداللهی، تهران: جامی
19
19. ...........، 19. واتیمو، ج.، 1389، فریدریش نیچه: درآمدی بر زندگی و تفکر او، ترجمهی ناهید احمدیان، آبادان: پرسش
20
20. هایدگر، م.،1390، نیچه، ترجمهی ایرج قانونی، تهران: آگه
21
21. ...........، 1391، نیچه، ترجمهی ایرج قانونی، تهران: آگه
22
22. یاسپرس، ک.، 1385، نیچه: درآمدی بر فهم فلسفهورزی او، ترجمهی سیاوش جمادی، تهران: ققنوس
23
منابع انگلیسی
24
1. Nietzsche, F., 1918, On the Genealogy of Morals, Translated By Horace B. Samuel, New York, Boni and Liverright
25
2. Nietzsche, F., 1997, Twilight of the Idols Or How to Philosophize with the Hammer, Translated By Riachard Polt, Hackett Publishing Company
26
3. Nietzsche, F., 1909, The Will to Power, Translated By Anthony M. Ludovici, Edinburgh T.N Foulis
27
ORIGINAL_ARTICLE
چیستی غرب و مدرنیته در اندیشه شریعتی
اندیشمندان ایرانی به فراخور زمانه و زمینه، هر کدام رویکردی متفاوت در برخورد با غرب و مدرنیته برگزیدند. هدف این پژوهش، فهم نگرش شریعتی نسبت به غرب و مدرنیته بوده و با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی و با استناد به آثار ایشان و بر اساس چارچوب نظری مکتب فرانکفورت به دنبال دست­یابی به این هدف و پاسخ­گویی به این سؤال است که موضع و دیدگاه شریعتی نسبت به چیستی غرب و مدرنیته چیست؟ به نظر می­رسد ایشان با نگاهی گزینشی و انتقادی به چیستی غرب و مدرنیته، بر لزوم استفادهی صحیح از مدرنیته و حفظ هویت در برابر چیستی غرب اصرار میورزید. بنا بر شواهد، نگرش شریعتی به چیستی غرب از منظر تمدن و استعمار است. وی به جنبههای مثبت و علمی تمدن غرب، به دلیل تناسب با جوامع جهان سوم تمایل نشان میداد، و به استعمار از آن جهت که از خود بیگانگی را بر جوامع جهان سوم تحمیل میکرد، نگاه منتقدانهای داشت. زاویهی دید او به مدرنیته نیز، به دو وجه تمدن و تجدد تقسیم میشود. وی علیرغم آنکه تمدن را امری مثبت میدانست، بر تجددی هجوم میبرد که ما را مقلّد و مصرفزده میکرد.
https://occidentstudy.ihcs.ac.ir/article_5527_921a32c9eac50989f34752db0b3cfa22.pdf
2020-08-22
99
119
10.30465/os.2020.5527
شریعتی
چیستی
غرب
مدرنیته
تمدن
تجدد
محمدتقی
روستایی
mt.roostaei@gmail.com
1
دانشجوی دکتری علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی قم
AUTHOR
مقصود
رنجبر
maghsoodranjbar@gmail.com
2
استادیار گروه علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی قم
LEAD_AUTHOR
علی
شیرخانی
rooz1357@gmail.com
3
دانشیار گروه علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی قم
AUTHOR
منابع
1
آبه، استفان (1389). واژگان مکتب فرانکفورت، ترجمه افشین جهاندیده، چاپ 2، تهران: نشر نی.
2
آجرلو، نجمه (1397). ایران قدیم مهد تمدن جهان، چاپ 5، تهران: نشر خانه تاریخ.
3
بروجردی، مهرزاد (١٣٧٧). روشنفکران ایرانی و غرب، ترجمه­ی جمشید شیرازی، چاپ 1، تهران: نشر فرزان.
4
حائری، عبدالهادی (1394). نخستین رویارویی­های اندیشه­گران ایران با دو رویه تمدن بورژوازی غرب، چاپ 6، تهران: انتشارات امیرکبیر.
5
داوری­اردکانی، رضا (١٣٧٩). درباره­ی غرب، چاپ 1، تهران: انتشارات هرمس.­
6
رهنما، علی (١٣٨٥). مسلمانی در جستجوى ناکجا آباد، ترجمه­ی کیومرث قرقلو، چاپ 4، تهران: گام نو.
7
زرشناس، شهریار (١٣٨٣). مبانی نظرى غرب مدرن، چاپ 1، تهران: انتشارات کتاب صبح.
8
سیف­زاده، سیدحسن (١٣٨٤). مدرنیته و نظریه­هاى جدید در علم سیاست، چاپ 2، تهران: نشر میزان.
9
شریعت­رضوی، پوران (1378). طرحی از یک زندگی، چاپ 6، تهران: انتشارات چاپخش.
10
شریعتی، علی (١٣57). امت و امامت، چاپ 1، تهران: انتشارات قلم.
11
شریعتی، علی (١٣59). بازشناسی هویت ایرانی ـ اسلامی (مجموعه آثار، جلد 27)، چاپ 1، تهران: نشر الهام.
12
شریعتی، علی (١٣61). جهان­بینی و ایدئولوژی (مجموعه آثار، جلد 23)، چاپ 1، تهران: سهامی انتشار.
13
شریعتی، علی (١٣62). انسان، اسلام و مکتب­های مغرب زمین (مجموعه آثار، جلد 24)، چاپ 2، تهران: نشر الهام.
14
شریعتی، علی (١٣64). ویژگی­های قرون جدید (مجموعه آثار، جلد 31)، چاپ 2، تهران: انتشارات چاپخش.
15
شریعتی، علی (١٣71). گفتگوهای تنهایی (مجموعه آثار، جلد 33)، چاپ 3، تهران: نشر آگاه.
16
شریعتی، علی (١٣٧8). تاریخ تمدن (مجموعه آثار، جلد 12)، جلد 2، چاپ 5، تهران: انتشارات قلم.
17
شریعتی، علی (١٣٧٩). تاریخ شناخت ادیان (مجموعه آثار، جلد ١٤)، جلد 1، چاپ 6، تهران: سهامی انتشار.
18
شریعتی، علی (١٣80). ما و اقبال (مجموعه آثار، جلد 5)، چاپ 8، تهران: نشر الهام.
19
شریعتی، علی (١٣82). مذهب علیه مذهب (مجموعه آثار، جلد 22)، چاپ 4، تهران: انتشارات چاپخش.
20
شریعتی، علی (١٣85). چه باید کرد؟ (مجموعه آثار، جلد 20)، چاپ 6، تهران: انتشارات قلم.
21
شریعتی، علی (١٣88). هبوط در کویر (مجموعه آثار، جلد 13)، چاپ 28، تهران: انتشارات چاپخش.
22
طباطبایی، سیدجواد (1382). تاریخ اندیشه­ی سیاسی جدید در اروپا، جلد 1، تهران: انتشارات نگاه معاصر.
23
قربانی، وحید (١٣٨٢). تقلیدگرى و مدرنیته، چاپ 1، تهران: نشر اخوان.
24
کچویان، حسین (١٣٧٦). پایان ایدئولوژى، چاپ 1، تهران: سازمان انتشارات کیهان.
25
گیدنز، آنتونی (١٣٨٧). پیامدهاى مدرنیت، ترجمه­ی محسن ثلاثی، چاپ 4، تهران: نشر مرکز.
26
میرسپاسی، علی (1387). روشنفکران ایران: روایت­های یأس و امید، ترجمه عباس مخبر، چاپ 4، تهران: نشر توسعه.
27
هاشمی، محمدمنصور (١٣97). هویت­اندیشان و میراث فکرى احمد فردید، چاپ 5، تهران: انتشارات کویر.
28
هابرماس، یورگن (1384). نظریه کنش ارتباطی: عقل و عقلانیت جامعه، ترجمه کمال پولادی، چاپ 1، تهران: مؤسسه انتشاراتی روزنامه ایران.
29
یوسفی­اشکوری، حسن (١٣٧٧). شریعتی، ایدئولوژى، استراتژى، چاپ 1، تهران: انتشارات چاپخش
30
بختیاری، علیرضا (١٣٧٦). «شریعتی و غرب (غرب یک ذهنیت یا یک واقعیت؟)»، در ما و غرب، چاپ 1، تهران: انتشارات حسینیه ارشاد.
31
آقاجری، هاشم (1380). «دیالوگ سنت و مدرنیته»، مجله بازتاب اندیشه، شماره 17، صفحه 44-35.
32
قریشی، فردین (١٣٧٩). «علی شریعتی و غرب­اندیشی از موضع نوگرایی دینی»، مجله نامه پژوهش، شماره 81، صفحه 184-167.
33
Tariq, Malik Mohammad (2013), “Ali Shariati View of Islamic Modernity”, The Dialogue, Vol. Viii, 33, 335-345.
34
ORIGINAL_ARTICLE
بنیان های فکری راست افراطی در غرب
آمارها در غرب حکایت از رشد روز افزون جریان راست جدید و اقبال به این احزاب دارد. راست جدید همچون اسلاف خویش در سال­های بین دو جنگ جهانی به اقداماتی خشونت آمیزی چون؛ آتش زدن اماکن و پناهگاهای مهاجرین، ترور و قتل، تحقیر رنگین پوستان، ضرب و شتم مهاجران، ارسال پیامها تهدیدآمیز، شعارنویسی و هتک حرمت به اماکن مذهبی دست میزنند. با این وجود در سایه فراروایت «مقابله با تروریسم» بسیاری از اقدامات خشونتبار به مهاجران نسبت داده میشود. این پژوهش در پی پاسخ به این سوال است که بنیانهای فکری و ایدئولوژیکی جریان روبه رشد راست جدید را از چه منظری میتوان تحلیل کرد و در بین جریان های مختلف راست افراطی، «دیگری» به عنوان مصداق و آماج خشونتهای راست افراطی از چه تفاوتها و تمایزهایی برخوردار است؟ در راستای پاسخ به سوال فوق، این پژوهش با روش اسنادی در گردآوری دادهها از طریق روش تجزیه و تحلیل گفتمان، بنیانهای فکری راست جدید را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است. به نظر میرسد گفتمان راست افراطی در غرب بر تقسیمبندی آشتیناپذیر میان «ما» و «آنها» و یا «خود» و «دیگری» استوار است و بر نوعی ارزشگذاری فراتر از تفاوت تاکید دارد که نشانگر برتری «ما» بر «آنها» است.
https://occidentstudy.ihcs.ac.ir/article_5975_339f803cbf5ae1ecaef6441b01df3224.pdf
2020-09-10
121
145
10.30465/os.2021.31279.1648
راست افراطی
ناسیونالیسم افراطی
بیگانه ستیزی
غلامعلی
سلیمانی
soleimani1359@ut.ac.ir
1
استادیار گروه تاریخ و تمدن و انقلاب اسلامی، دانشکدة معارف و اندیشۀ اسـلامی دانشگاه تهران
LEAD_AUTHOR
فهرست منابع
1
- اینگلهارت، رونالد(1377). نوسازی و پسانوسازی، ترجمه علی مرتضویان، فصلنامه ارغنون،. شماره 13.
2
- داوودی، علی اصغر(1389)نظریه گفتمان و علوم سیاسی، فصلنامه مطالعات سیاسی، سال دوم، شماره 8، صص 51-74.
3
- زینالی، صادق (1394) اسلام هراسی غربی زمینه های اجتماعی و رویکردهای سیاسی، فصلنامه مطالعات راهبردی جهان اسلام، شماره 61. صص 168-127.
4
- صاحب خلق، نصیر( 1385). تاریح ناگفته و پنهان آمریکا، چاپ دوم، تهران، هلال.
5
- عضدانلو، حمید (1375) درآمدی بر گفتمان یا گفتمانی درباره گفتمان، مجله اطلاعات سیاسی و اقتصادی، شماره های 104 - 103، صص 52-47.
6
- کسرایی،محمدسالار و علی پوزش شیرازی(1388)نظریه گفتمان لاکلا و موفه ابزاری کارآمد در فهم و تبیین پدیده های سیاسی، فصلنامه سیاست، دوره 39، شماره 3، صص 339-360
7
- گیدنز، آنتونی (1376) راه سوم؛ بازسازی سوسیال دموکراسی، ترجمه منوچهر صبوری کاشانی، تهران: نشر شیرازه، چاپ دوم.
8
- مجیدی، محمد رضا و عزیزالله حاتم زاده (1395) قدرت­یابی گروه­های راست افراطی در اروپا؛ علل و پیامدها، فصلنامه سیاست، شماره38، صص 456-441.
9
- مکنزی، یان و دیگران (1375) مقدمه­ای بر ایدئولوژیهای سیاسی، ترجمه محمد قائد، تهران: نشر مرکز.
10
- نظری، علی اشرف و برهان سلیمی(1394) پوپولیسم راست افراطی در دموکراسی اروپایی: مطالعه موردی فرانسه، فصلنامه دولت پژوهی، شماره 4، زمستان ، صص 186-157.
11
- هوارث، دیوید(1377) نظریه گفتمان، فصلنامه علوم سیاسی، شماره 2، صص 156-183.
12
- هی وود، اندرو (1379) درآمدی بر ایدئولوژی­های سیاسی، ترجمه محمد رفیعی مهرآبادی، تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی وزارت امور خارجه.
13
-
14
- Arzheimer, Kai.2013. Electoral Sociology: Who Votes for the Extreme Right and Why and When? The Extreme Right in Europe. Current Trends and Perspectives. Eds. Backes, Uwe and Patrick Moreau. Göttingen: Vendenhoeck & Ruprecht, Pages. 35-50
15
- Betz, Hans-George.1993. The New Politics of Resentment: Radical Right-Wing Populist Parties in Western Europe, Comparative Politics, Vol. 25, No. 4. pp. 413-427
16
- Boon, Martin.2010. Understanding the rise of the far right: Survey results, Equality and Human Rights Commission, Manchester.
17
- Caiani Manuela and Linda Parenti.2012. Extreme-Right Organizations and Online Politics: A Comparative Analysis on Five Western Democracies, IPSA Congress, 8-12 July Madrid, P 1-20.
18
- Caiani, Manuela Linda Parenti.2011. The Spanish extreme right and the Internet, Análise Social, vol. XLVI (201), pp. 719-740
19
- Gattinara Castelli & Caterina Froio, (2014), Discourse and Practice of Violence in the Italian Extreme Right: Frames, Symbols, and Identity-Building in CasaPound Italia, IJCV : Vol. 8 (1). Pp154-170.
20
- Govern, P.mc. 2007. All American: why I belive in Football, God and the War in Iraq. New York: Harper Collines.
21
- Ghosh, Mirdula.2012. The Extreme Right in Ukraine, International policy analysis. pp 1-12.
22
- Kundnani, Arun .2008. Islamism and the Roots of Liberal Rage, Race and Class, Vol. 52 (2). pp 40-68
23
- Laclau, E. & Mouffe, C. 1985. Hegemony and Socialist Strategy: Towards a Radical Democratic Politics, Verson. London.
24
- Laruelle, Marlene. 2015. Russia’s Bedfellowing Policy and the European Far Right, Russian Analaytical Digest, No. 167.pp 1-12.
25
- Melzer, Ralf and Sebastian Serafin. 2013.Right- Wing Extremism in Europe, Copyright by Friedrich-Ebert-Stiftung,Projekt, Gegen Rechtsextremismus.
26
- Mudde, C & Kaltwasser, C. R. 2012. Populism in Europe and the Americas: Threat or corrective for democracy? Cambridge University Press.
27
- Mudde, Cas.2000. The ideology of the extreme right, Manchester University Press, First published .
28
- Mude, Cas .2012. The Relationship Between Immigration and Nativism in Europe and North America, DePauw University.
29
- Perliger,Arie. 2012. challenges from the sideline; Understanding America’s Violent Far-Right, The Combating terrorism center at west point.
30
- Rogers, Richard. 2013. right wing formation in Europe and their counter- measures: an online mapping, Open Society Foundations. pp 5-89
31
- walchuk, Andrew.2011. immigration and extreme right, an analysis of recent voting trends in western Europe, INQUIRY, volume 12, pp 24-33.
32
- Wilkes, Rima &; Neil Guppy & lily Forris .2007. Right – Wing Parties and Anti – Foreigner Sentiment in Europe", American Sociological Review, Vol 72. Pp :831-840
33
- Enstad, Johannes (2018), Right-Wing Terrorism and Violence in Putin’s Russia, Perspectives on Terrorism, Vol. 12, No. 6
34
- Caiaini, Manuela and Donatella Della Porta (2018) "The Radical Right as Social Movement Organizations." In The Oxford Handbook of the Radical Right, ed. Jens Rydgren. Oxford: Oxford University Press
35
- Muis, J. C., & Immerzeel, T. (2016). Radical right populism. Sociopedia.isa. https://doi.org/10.1177/2056846016121
36
- Manuela Caiani, Radical right-wing movements: Who, when, how and why? Article · January 2017, Sociopedia.isa, at: https://www.researchgate.net/publication/323951576
37
سایت های اینترنتی
38
- Zollmann, Florian(2016) The New Right in Germany available at:
39
http://www.telesurtv.net/english/opinion/The-New-Right-in-Germany-20160105-0001.html.
40
- Löwy, Michael (2014), Ten theses on the far right in Europe available at:
41
http://www.versobooks.com/blogs/1683-ten-theses-on-the-far-right-in-europe-by-michael-lowy
42
- Terror in Oslow, Wall Street Journal; 22 July 2011 available at:
43
http://www.wsj.com/articles/SB10001424053111903461104576462852407423240
44
- https://www.theguardian.com/uk-news/2019/sep/19/rise-of-the-far-right-a-disturbing-mix-of-hateful-ideologies
45
- Kundnani Arun.2012. Blind Spot? Security Narratives and Far-Right Violence in Europe, available at:https://www.icct.nl/download/file/ICCT-Kundnani-Blind-Spot-June-2012.pdf
46
- The state right wing extremism in Europe, European Union Center of North Carolina EUBriefings, March 2012. Available at:
47
europe.unc.edu/wp-content/.../Brief1203-rightwingextremism.pdf
48
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی مفهوم دیالکتیک در اندیشه مارکس؛ بررسی نسبت دیالکتیک مارکس با دیالکتیک کانتی و دیالکتیک هگلی
برداشت هگلی از تفکر مارکس یک تقریر شایع و متداول در علوم انسانی است و اشتراک ایشان در استفاده از روش دیالکتیکی، دلیل اصلی این مدعا دانسته می­شود. بدون نفی تأثیرپذیری مارکس از هگل، توجه به فلسفه کانت، ما را به تقریری دیگر از اندیشه مارکس رهنمون می­شود که به مراتب از تفکر هگل دور خواهد بود. اگر بتوان روش مارکس را با تسامح دیالکتیکی خواند، این روش با دیالکتیک هگل، علاوه بر جایگاه وارونه آگاهی و ماده، تفاوت عمده دیگری نیز دارد؛ دیالکتیک هگل از سه ضرب تشکیل می­شود که ضرب سوم از جمع تضاد میان ضرب اول و دوم بیرون می­آید، اما دیالکتیک مارکس همچون دیالکتیک کانت دوضربی و اصطلاحا «منفی» است، زیرا وضعیت پس از انقلاب، به ویژه وضعیت بی­طبقه، حاصل جمع مراحل پیشینی جوامع نیست و تفاوتی بنیادین و کیفی با صورت زندگی گذشته انسان دارد. علاوه بر این، همان­طور که نقد در اندیشه کانت به معنای بررسی شرایط پیشینی تحقق امور است، مارکس نیز در نقد اقتصاد سیاسی به دنبال یافتن شرایط پیشینی تحقق وضعیت بی­طبقه است و تصویر روشنی را از وضعیت بی­طبقه ارائه نمی­دهد. با این نگاه وضعیت بی­طبقه در اندیشه مارکس، به مثابه ایده تنظیمی کانت درخواهد آمد.
https://occidentstudy.ihcs.ac.ir/article_5780_4a875cc577bab541b5ed84cb7af12e9d.pdf
2020-09-10
147
166
10.30465/os.2020.5780
دیالکتیک
کانت
هگل
نقد
وضعیت بیطبقه
سینا
شیخی
sina.sheikhi121@gmail.com
1
دانشجوی دکترای جامعهشناسی دانشگاه تهران
LEAD_AUTHOR
سید محمد تقی
چاوشی
tschawoschi@yahoo.com
2
استادیار پژوهشکده غرب شناسی و علم پژوهی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
LEAD_AUTHOR
1- آرون، ریمون، 1364، م‍راح‍ل اس‍اس‍ی س‍ی‍ر ان‍دی‍ش‍ه در ج‍ام‍ع‍ه­ش‍ن‍اس‍ی، ت‍رج‍م‍ه ب‍اق‍ر پ‍ره‍ام، ت‍ه‍ران: انتشارات ام‍ی‍رک‍ب‍ی‍ر.
1
2- باتومور، تامس برتون، 1387، مقدمه کتاب گزیده نوشته­های مارکس، ترجمه پرویز بابایی، تهران: انتشارات نگاه
2
3- باسکار، روی (باتومور و همکاران)، 1392، فرهنگ علوم اجتماعی قرن بیستم، ترجمه حسن چاوشیان، تهران: نشر نی
3
4- داوری اردکانی، رضا، 1359، فلسفه چیست، تهران: انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
4
5- راکمور، تام، 1397، کارل مارکس: سرمایه، ترجمه محمد هدایتی، تهران: نشر زندگی روزانه
5
6- طباطبایی، سیدجواد، درسگفتارهای پدیدارشناسی روح، جلسه دوم
6
7- فولکیه، پل، 1362، دیالکتیک، ترجمه مصطفی رحیمی، تهران: انتشارات آگاه.
7
8- کاپلستون، فردریک چارلز، 1373، تاریخ فلسفه (جلد ششم)، ترجمه اسماعیل سعادت و منوچهر بزرگمهر، تهران: نشر علمی و فرهنگی.
8
9- کاپلستون، فردریک چارلز، 1367، تاریخ فلسفه (جلد هفتم)، ترجمه داریوش آشوری، تهران: نشر علمی و فرهنگی.
9
10- کانت، ایمانوئل، 1362، سنجش خرد ناب، ترجمه میرشمسالدین ادیب سلطانی، ویراست دوم، تهران: انتشارات امیرکبیر.
10
11- کرایب، یان، 1389، نظریه اجتماعی کلاسیک، ترجمه شهناز مسمی پرست، تهران: انتشارات آگه.
11
12- کرش، کارل، 1382، مارکسیسم و فلسفه، ترجمه حمید وارسته، تهران: نشر دات
12
13- گادامر، هانس گیورگ، 1394، دیالکتیک هگل، ترجمه پگاه مصلح، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی
13
14- لون، ایرو (باتومور و همکاران)، 1392، فرهنگ علوم اجتماعی قرن بیستم، ترجمه حسن چاوشیان، تهران: نشر نی
14
15- لوویت، کارل، 1396، معنا در تاریخ، ترجمه سعید حاجی ناصری و زانیار ابراهیمی، تهران: نشر علمی و فرهنگی.
15
16- مارکس، کارل و انگس، فردریش، 1379 ، مانیفست کمونیست، ترجمه محمود عبادیان و حسن مرتضوی، تهران: نشر آگه.
16
17- مارکس، کارل، 1387، گزیده نوشته­های کارل مارکس در جامعه­شناسی و فلسفه اجتماعی، ترجمه پرویز بابایی، تهران: انتشارات نگاه.
17
18- مارکس، کارل، 1394، سرمایه، ترجمه حسن مرتضوی، تهران: نشر لاهیتا.
18
19- مارکوزه، هربرت، 1377، مقاله کارل پوپر و مسأله قوانین تاریخی، ترجمه مارد فرهادپور، مجله ازغنون، شماره 13
19
20- میلز، سی.رایت، 1396، مارکسیستها، ترجمه خشایار دیهیمی، تهران: فرهنگ نشر نو.
20
21- وایت­بک، لوییس، 1390، تاریخ فلسفه راتلج، جلد 6، ترجمه حسن مرتضوی، تهران: نشر چشمه
21
22- وود، آلن، 1387، کارل مارکس، ترجمه شهناز مشمی­پرست، تهران: انتشارات ققنوس.
22
23- هگل، گئورک ویلهلم فردریش، 1379، عقل در تاریخ، ترجمه حمید عنایت، تهران: انتشارات شفیعی.
23
24- هگل، گئورک ویلهلم فردریش، 1382، پدیدارشناسی جان، ترجمه باقر پرهام، تهران: نشر کندوکاو.
24
25- هگل، گئورک ویلهلم فردریش، 1387، مقدمه­های هگل بر پدیدارشناسی روح و زیباشناسی، ترجمه محمود عبادیان، تهران: نشر علم.
25
26- یاسپرس، کارل، 1372، کانت، ترجمه میرعبدالحسین نقیبزاده، تهران: نشر طهوری.
26
27- Althusser, L., Balibar, E., & Brewster, B. (1970). Reading capital (Vol. 19). London: Nlb.
27
28- Benton, Ted, (1977), Philosophical Foundations of the Three Sociologies, Routledge and Kegan Paul
28
29- Kant, I., & Schneewind, J. B. (2002). Groundwork for the Metaphysics of Morals. Yale University Press.
29
30- Marx, K & Engels, F. (1953), Selected Correspondence, Moscow: Foreign Languages Publishing House
30
31- Marx, K., & Engels, F. (1975). Marx & Engels Collected Works Vol 3: Marx and Engels: 1843-1844. Lawrence & Wishart.
31
ORIGINAL_ARTICLE
نقدِ نقدهای هایدگر بر سوژة دکارتی
خوانش رایج سوژة دکارتی، آن را به­منزلة نقطة عطفی در«خودبنیادی» انسان درنظر گرفته است. بخش مهمی از فلسفة قرن بیستم به تأسی از هایدگر، بالاترین اهتمام خود را نقد سوژة دکارتی تعریف کرد؛ گویی سوژة دکارتی عامل اصلی انحراف مسیر فلسفه از لحاظ کردن وجود بماهو وجود بوده است. بسیاری منتقدان بحران­های مدرنیته را مولود خودبنیادی سوژة دکارتی می­دانند تا جایی که می­گویند سوژة دکارتی نه تنها فلسفه بلکه بشریت را نیز منحرف کرده است. این مقاله می­کوشد ضمن ارائة تقریری از نقد هایدگر و فیلسوفان متأثر از او، به نحوة تقویم سوژه دکارتی بازگردد و نسبت تأملات دکارتی را با بالقوگی، دوآلیته و خودبنیادی دریابد و نشان دهد با توجه به فقدان بنیادی سوژة دکارتی، نمی­توان چنین نقدی بر حقیقت سوژه نزد دکارت وارد کرد. در این میان متفکرینی بوده­اند که خوانشی متفاوت از سوژة دکارتی داشتند؛ خوانشی که این سوژه را به نسیان وجود و بحرانِ خودبنیادی بشریت و... رهنمون نمی­گردد. مقاله حاضر ضمن نقب زدن به مفهوم سوژه در یونان و تبار هلنی و عرفانی آن، خوانش­های مغایر با خوانش رایج سوژه دکارتی را مبنای کار قرار می­دهد و نشان می­دهد که سوژة دکارتی در حقیقت آن امرِ تهی است که امکان آزمودن حقایق را فراهم می­آورد.
https://occidentstudy.ihcs.ac.ir/article_5528_664fe15d6aaf0d0331d52484b008fcd7.pdf
2020-08-22
167
191
10.30465/os.2020.5528
دکارت
هایدگر
سوژه
بالقوگی
دوآلیته
خودبنیادی
فقدان
منیره
طلیعه بخش
monire.taliebakhsh@modares.ac.ir
1
دانشجوی دکترای زبان و ادبیات فارسی گرایش ادبیات عرفانی دانشگاه تربیت مدرس
LEAD_AUTHOR
مهدی
معین زاده
dr_moinzadeh@yahoo.com
2
دانشیار گروه فلسفه پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
LEAD_AUTHOR
منابع
1
آگامبن، جورجو؛ (1391)، زبان و مرگ: درباب جایگاه منفیت، ترجمه پویا ایمانی، تهران: مرکز.
2
________ ؛ (1392)، کودکی و تاریخ، ترجمه پویا ایمانی، تهران: مرکز.
3
ابن عربی، محیالدین (۱۳۸۵)، فصوص الحکم، شرح حسین خوارزمی، چاپ چهارم، تهران: انتشارات مولی.
4
احمدی، بابک (1374)، کتاب تردید، تهران: مرکز.
5
بقلی، روزبهان (1395)، شرح شطحیات، ترجمه محمدعلی امیرمعزی، تهران: طهوری.
6
پل رش، رابرت؛ (1394)، «مدرنیسم، پست مدرنیسم و نظریه اجتماعی: مقایسه آلتوسر و فوکو»، ترجمه آرش حیدری، چاپ شده در نظریه و واقعیت، گردآوری و ترجمه آرش حیدری و همکاران، تهران: تیسا.
7
علی.م.افضلی (1383)، «در فلسفه دکارت واژه objective به معنای «ذهنی» است نه «عینی»، نشریه دانشکده ادبیات، سال 47، شماره مسلسل 191، صص 1- 18.
8
حلاج، حسینبنمنصور (۱۳۷۸)، مجموعه آثار، به کوشش قاسم میرآخوری، تهران: یادآوران.
9
دریدا، ژاک (1395)، «کوگیتو و تاریخ جنون»، در نوشتار و تفاوت، ترجمه عبدالکریم رشیدیان. تهران: نی.
10
دکارت، رنه (1384)، اعتراضات و پاسخ­ها، ترجمه و توضیح علی افضلی، تهران: علمی و فرهنگی.
11
زهاوی، دان؛ (۱۳۹۲)، پدیدارشناسی هوسرل، ترجمه مهدی صاحبکار و ایمان واقفی، تهران: روزبهان.
12
ژیژک، اسلاوی (1384)، سوژه حساس هگلی، در اسلاوی ژیژک: گزیده مقالات: نظریه، سیاست، دین، ترجمه مراد فرهادپور، تهران: گام نو.
13
غزالی، محمد (1409)، المنقذ من الضلال، بیروت: دارالکتب العلمیه.
14
کیرکگور، سورن آبو ؛ (1395)، مفهوم آیرونی: با ارجاع مدام به سقراط، تهران: مرکز.
15
گیلسپی، مایکل آلن (1398)، ریشه­های الهیاتی مدرنیته، ترجمه زانیار ابراهیمی، تهران: پگاه روزگار نو.
16
مایرز، تونی (1385)؛ اسلاوی ژیژک، ترجمه احسان نوروزی، تهران: مرکز.
17
هال، دونالد یوجین؛ (1395)، سوبژکتیویته در ادبیات و فلسفه، ترجمه بختیار سجادی و دیاکو ابراهیمی، تهران: انتشارات دنیای اقتصاد.
18
هایدگر، مارتین؛ (1395)، مسائل اساسی پدیدارشناسی، ترجمه پرویز ضیاء شهابی، تهران: مینوی خرد.
19
هایدگر، مارتین (1389)، هستی و زمان، ترجمه سیاوش جمادی، تهران: ققنوس.
20
هوسرل، ادموند؛ (1381)؛ تأملات دکارتی: مقدمه ای بر پدیده شناسی، ترجمه عبدالکریم رشیدیان، تهران: نی.
21
_________؛ (1392)، ایده پدیده شناسی، ترجمه عبدالکریم رشیدیان، تهران: علمی و فرهنگی.
22
Alwahaib, Mohammadal (2017), Ghazali and Descartes from Doubt tocertainty: a phenomenoloGical approach, Discusiones Filosófi cas. Año 18 Nº 31, julio – diciembre 2017. pp. 15 – 40.
23
Descartes, Rene (1984), The Philosophical Writings of Descartes, Vol. 1 and 2, Translated by John Cottingham, Robert Stoothoff and Dugald Murdoch, New York, Cambridge University Press.
24
Foucault, Micheal (1994), Ethics: subjectivity and truth , trans. by Robert Huraley and others. edited by Paul Rabinow. The New York Press.
25
_______ , Micheal (2005), The Hermeneutics ef the Subject, translated by Graham Burchell. Palgrave Macmillan.
26
Heidegger, Martin (1996), Gesamtausgabe 6.1: Nietzsche l (1936- 1939), Vittorio.
27
_______________ (1998), Die Geschichte des Seyns, Vittorio Klostermann.
28
_______________ (2010), Being and Truth, trans, by Gregory Fried and Richard Polt, Indiana University Press.
29
Held, Klaus (2000), The Controversy Concerning Truth: Towards a Prehistory of Phenomenology, Husserl Studies, Kluwer Academic Publishers, pp. 35-48.
30
Kennington, Richard (1961), Descartes’ “Olympica”, Socail Research, Vol. 28, No. 2 (SUMMER 1961), pp. 171-204, The Johns Hopkins University Press.
31
Keevak, Michael (1992), Descartes's Dreams and Their Address for Philosophy, Journal of the History of Ideas, Vol. 53, No. 3 (Jul. - Sep., 1992), pp. 373-396, University of Pennsylvania Press.
32
Lacan, Jacques (1981) The Seminar of Jacques Lacan Book XI: The Four Fundamental Concepts of Psychoanalysis, trans. Alan Sheridan, New York: Norton.
33
Lacan, Jacques (1995), Reading Seminar XI: Lacan's Four Fundamental Concepts of Psychoanalysis, trans. Colette Soler, edited by Richard Feldstein, Bruce Fink, and Maire Jaanus, State University of New York Press.
34
Marion. Jean Luc (2012), In the Self’s Place: The Approach of Saint Augustine, translated by Jeffrey L. Kosky, Stanford, California: Stanford University Press.
35
Matthews, Gareth B. (1992), Thought's Ego in Augustine and Descartes, Ithaca, NY: Cornell University Press.
36
Mercer, Christia (2017), "Descartes’ debt to Teresa of Ávila, or why we should work on women in the history of philosophy", Philosophycal Studies, DOI: 10.1007/s11098-016-0737-9.
37
Moad, O. E. (2009). “Comparing Phases of Skepticism in Al-Ghazali and Descartes: Some First Meditations on Deliverance from Error.” Philosophy East and West. Pp. 88-101.
38
Zima, Peter V. (2015), Subjectivity & Identity: Between Modernity & Postmodernity, Bloomsbury Academic.
39
Žižek, Slavoj (1998), "The Cartesian Subject versus the Cartesian Theater". Cogito & the Unconsious, Durham and Undon, Duke University Press.
40
Žižek, Slavoj (2000), The Ticklish Subject: The Absent Centre of Political Ontology. London and New York:Verso.
41
ORIGINAL_ARTICLE
گسست معرفت شناختی و واسازی سوبژکتیویسم در فلسفة نیچه
خوانش نیچه از واسازی مفهوم سوبژکتیویسم، بر گسستِ معرفت­شناختی از فهم­های سنتی و مدرن در باب معرفت، حقیقت، زبان و آگاهی استوار است. او چهارچوبی جدید برای بازتفسیر موجود انسانی به عنوان موجودی دائماً متغیر در شبکة فرایندهای تن­کردشناسانه ارایه می­دهد و پدیدههایی چون معرفت، حقیقت، زبان و اندیشه را از نو تفسیر و ارزشیابی می­کند. هدف نیچه کنارگذاشتن معرفت و خواست حقیقت مطلق به عنوان رانة اصلی آن، و طرح رانة دیگری است که شناخت را همچون ابزار به کار می­گیرد. وی همچنین توهم کشف حقیقت در دورة مدرن را ناشی از تمرکز بر دو جزء جدایی­ناپذیر سوژة یعنی زبان و اگاهی قلمداد می­کند. نیچه به جای آرمان شناخت و به جای کشف حقیقت، مفاهیم تفسیر و ارزشیابی را مینشاند. تفسیر، معنای پدیده را که همیشه جزئی است، تعیین می­کند و ارزشیابی، ارزشِ سلسلهمراتب معانی را مشخص می­سازد و به اجزاءا کلیت می­بخشد، بی­آنکه کثرتشان را از میان بردارد. پرسش اصلی مقاله این است که نیچه چگونه با گسست از وجوه معرفت­شناختی سوژة مدرن به واسازی این مفهوم پرداخته است؟ مدعای اصلی مقاله این است که واسازی سوژه در نیچه تنها زمانی قابل فهم است که نقد وی از مفاهیمی چون حقیقت، معرفت، زبان و آگاهی را دریابیم.
https://occidentstudy.ihcs.ac.ir/article_5529_a8338442fcb3ceab2d5b0a6b29942937.pdf
2020-08-22
193
209
10.30465/os.2020.5529
نیچه
سوژه
معرفت
حقیقت
زبان
آگاهی
تفسیر
بیان
کریمی
karimibaian@gmail.com
1
دکتری فلسفه دانشگاه تبریز
LEAD_AUTHOR
سید مصطفی
شهرآیینی
m-shahraeini@tabrizu.ac.ir
2
دانشیار فلسفه، گروه فلسفهی دانشگاه تبریز
AUTHOR
منابع
1
ارژنگ، امین­اله، (1398). افول سوبژکتیویسم و ظهور پرسپکتیویسم در اندیشة نیچه، پژوهش­های فلسفی دانشگاه تبریز، سال13، شماره 27، صفحة 49-23.
2
سوفرن، پیرابر، (1376). زرتشت نیچه، ترجمة: بهروز صفدری، فکر روز: تهران.
3
نیچه، فریدریش، (1377). تبارشناسی اخلاق، ترجمه داریوش آشوری، نشر آگه: تهران.
4
نیچه، فریدریش، (1386). غروب بتان، ترجمه داریوش آشوری، نشر آگه: تهران
5
نیچه، فریدریش، (1392). فلسفه، معرفت و حقیقت، ترجمة مراد فرهادپور، نشر هرمس: تهران.
6
نیچه، فریدریش، (1384). انسانی بسیار انسانی، ترجمه سعید فیروزآبادی، نشر جامی: تهران.
7
نیچه، فریدریش، (1362). دجال، عبدالعلی دستغیب، نشر پرسش: اصفهان.
8
Babich, Babette, (1994), Nietzsche’s philosophy of Science: Reflecting Science on the ground of art and Life. Albany: State University of New York Press.
9
Brobjer, Thomas H (2003), “Nietzsche’s Affirmative Morality: An Ethics of Virtue”, The Journal of Nietzsche Studies, Issue 26, pp. 64-78.
10
Deluze, Gilles. (2006), Nietzsche and Philosophy, Columbia University Press; Columbia Classics edition.
11
Derrida, J. (1982). “Wight Mythology: Metaphor in the Text of Philosophy” in Margins of Philosophy, translated by Alan Bass, Chicago:
12
The University of Chicago
13
Gemes, Ken, (2006), “We Remain of Necessity Strangers to Ourselves”, in Christa Davis Acampora (ed.), Nietzsche’s On the Genealogy of Morals. Lanham: Rowman & Littlefield, 2006.
14
Leiter, Brian, (2002), Nietzsche on Morality, London & New York: Routledge.
15
Kofman, Sarah(1991), “Descartes Entrapped”, in Eduardo Cadava, Peter Connor and Jean-Luc Nancy (eds.), Who Comes After the Subject?London: Routledge.
16
Kant, Immanuel, (1964), Critique of Pure Reason, translated by. Norman Kemp Smith. London: Macmillan.
17
Marsden, Jill, (2002) After Nietzsche: Notes towards a Philosophy of Ecstasy, Basingstoke: Palgrave Macmillan.
18
Nietzsche, Friedrich, (2009), “On Truth and Lie in an Extra-Moral Sense” in Raymond Geuss and Alexander Nehamas (eds.), Writings from the Early Notebooks, tr. Ladislaus Löb. Cambridge: Cambridge University Press, 2009
19
Nietzsche, Friedrich, (2002), Beyond Good and Evil, Translated by Judith Norman, New York: Cambridge University Press.
20
Nietzsche, Friedrich (1967), The Will to Power, translated by Walter Kaufmann and R.J, Hollingdan, New York: Random House.
21
Nietzsche, Friedrich, (1974), The Gay Science, translated by. Walter Kaufmann. New York: Random House.
22
Schacht, Richard. (1999a). "Nietzsche's kind of philosophy", in The Cambridge Companion to NIETZSCHE, USA: Cambridge university press.
23
Schacht, Richard, (1999b), “Nietzsche: Truth and Knowledge”, in Babette Babich and Robert S. Cohen (eds.), Nietzsche, Epistemology, and Philosophy of Science. Dordrecht: Kluwer Academic Publishers.
24
Strazzoni, Andrea, (2015), “Subjectivity and Individuality: Two Strands in Early Modern Philosophy” In the Journal of Society and Politics. pp. 4
25
ORIGINAL_ARTICLE
غربزدگی و اصالت
غربزدگی آل احمد از زمان نخستین چاپ آن در ابتدای دههی ۱۳۴۰ تا به امروز، کانون بحث و جدل و مناقشات نظری و سیاسی بوده است. در این میان، یکی از نگرشهای غالب به اندیشهی آل احمد و ایدهی غربزدگی او در فضای روشنفکری و دانشگاهی، به ویژه در دهههای بعد از انقلاب، نگرشی است که او را به عنوان روشنفکری «اصالت»گرا و مروج ایدهی «بازگشت به خویش» تفسیر میکند. در این مقاله، با برجسته کردن ظرفیتهای متن غربزدگی برای فرا رفتن از «اصالت»گرایی و نقد صریح آن بر ایدهی «بازگشت به خویش»، میکوشیم تا نابسنده و یکجانبه بودن این تفسیر غالب را تبیین کنیم.
https://occidentstudy.ihcs.ac.ir/article_5982_095c6fe2b8c62cb4f48b6968aac35d91.pdf
2020-08-22
211
227
10.30465/os.2021.31191.1647
جلال آل احمد
غربزدگی
اصالت
بازگشت به خویش
هویت
آیدین
کیخایی
aidinkeikhaee@gmail.com
1
استادیار پژوهشکده مطالعات فلسفی و تاریخ علم پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
LEAD_AUTHOR
منابع
1
ـــــــــــــــ. (۱۳۸۲). «کنگرهی بینالمللی موسیقی: دربارهی حفاظت سنتهای موسیقی اصیل ملی و عامیانه»، ماهور، ۲۲: ۱۸۶-۱۷۳.
2
آشوری، داریوش. (۱۳۸۹). «جلال آل احمد»، در پرسههاوپرسشها، تهران: آگه، ۲۴ – ۱۱.
3
ـــــــــــــــــ. (۱۳۹۲الف). «نظریه غربزدگی و بحران تفکر در ایران»، در ماومدرنیت، تهران: موسسه فرهنگی صراط، ۱۴۲ – ۱۳۳.
4
ـــــــــــــــــ. (۱۳۹۲ب). «هشیاری تاریخی: نگرشی در غربزدگی و مبانی نظری آن»، در ماومدرنیت، تهران: موسسه فرهنگی صراط، ۴۲ – ۱۳.
5
آل احمد، جلال. ( ۱۳۴۹). اورازان. چاپ دوم، تهران: نشر زمان.
6
ـــــــــــــــــ. (۱۳۷۰). تاتنشینهای بلوک زهرا. چاپ پنجم. تهران: امیرکبیر.
7
ـــــــــــــــــ.(۱۳۸۴). غربزدگی. تهران: جامهدران.
8
ـــــــــــــــــ.(۱۳۸۶). جزیرهیخارک: دریتیمخلیج. چاپ چهارم. تهران: مجید.
9
ـــــــــــــــــ. (۱۳۸۹). در خدمت و خیانت روشنفکران. چاپ ششم. تهران: فردوس.
10
اباذری، سارا. (۱۳۹۶). «شکلگیری گفتمان موسیقی سنتی در حوزهی موسیقی ایران، از ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۷»، مطالعات جامعهشناختی، ۲۴(۲): ۵۳۵-۵۲۳.
11
بروجردی، مهرزاد. (۱۳۹۲). روشنفکران ایرانی و غرب: سرگذشت نافرجام بومیگرایی. چاپ هفتم. ترجمه جمشید شیرازی. تهران: نشر فرزان روز.
12
توفیق، ابراهیم، و همکاران. (۱۳۹۸). نامیدن تعلیق: برنامهای پژوهشی برای جامعهشناسی تاریخی انتقادی در ایران. تهران: مانیا هنر.
13
سروش، عبدالکریم. (۱۳۹۳). «غربزدگی در ترازو»، سخنرانی در بنیاد سهروردی در ۲۵ ماه می ۲۰۱۴، تورونتو، کانادا.
14
ضیاابراهیمی، رضا. (۱۳۹۶). پیدایشناسیونالیسمایرانی: نژادوسیاستبیجاسازی. ترجمه حسن افشار. تهران: مرکز.
15
فردید، سید احمد. (۱۳۹۵). غربوغربزدگیوبحرانحوالتتاریخیآندرروزگارنیستانگارومکرلیلونهارزدهآخرالزمانکنونی (درسگفتارهایدکترسیداحمدفردیددرسال۱۳۶۳). تهران: فرنو.
16
فیاض، محمدرضا. (۱۳۷۷). «بازخوانیِ اصالت»، ماهور، ۱: ۱۱۲-۹۳.
17
کسروی، احمد. (۱۳۱۱). آئین. چاپ نخست (نسخهی اینترنتی).
18
کلانتری، سارا. (۱۳۸۳). «روند سنتگرایی در موسیقی ایران»، ماهور، ۲۶: ۱۵۵-۱۳۳.
19
گلستانی، مجتبی. (۱۳۹۴). واسازیمتونجلالآلاحمد: سوژه،نیهیلیسموامرسیاسی. تهران: نیلوفر.
20
مصباحیپور ایرانیان، جمشید. (۱۳۵۸). واقعیت اجتماعی و جهان داستان. تهران: امیرکبیر.
21
مهرجو، حبیبالله. (۱۳۹۵). روشنفکر میهنی: برشهایی از زندگی جلال آل احمد. تهران: موسسهی فرهنگی هنری و انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
22
میرزائی، حسین. (۱۳۹۲). جلالاهلقلم: زندگی،آثارواندیشههایجلالآلاحمد. چاپ سوم. تهران: سروش.
23
هاشمی، محمد منصور. (۱۳۸۳). هویتاندیشان و میراث فکری احمد فردید. تهران: کویر.
24
ORIGINAL_ARTICLE
نقد فلسفه ی همسخنیِ مارتین بوبر و پی آمدهای آن در حوزه ی تعلیم و تربیت کودکان
در میان مفاهیم جدیدی که در اوایل قرن بیستم در حوزه­ی تعلیم و تربیت مطرح شده بودند، مفهوم «دو طرفه بودن» (Gegenseitigkeit) فرایند آموزش چالش­های بسیاری را به همراه داشته است؛ بسیاری از مربیان با انتقاد از این مفهوم، اظهار داشتند که معلم باید به تنهایی فرایند آموزش را رهبری کند و شاگردان نمی­توانند و نباید نقشی در این فرایند ایفا کنند. بوبر ضمن اشاره به این مطلب که به منظور حفظ رابطه­ی آموزشی، باید فاصله­ی امنی بین معلم و شاگرد وجود داشته باشد، آموزه­ی «تعلیم و تربیت مبتنی بر دیالوگ» را مطرح می­کند؛ به عبارت دقیق­تر، وی نسبت آموزشی را نوعی« رابطه­ی من ـ تو یک طرفه» می خواند. حال پرسش اینجاست که با توجه به این که بوبر «رابطه­ی من- تو» را یک رابطه دو طرفه می­داند، چگونه می­تواند از رابطه­ی میان معلم و شاگرد تعبیر به «رابطه­ی من ـ تو» کند و در عین حال از یک طرفه بودن آن سخن بگوید؟
https://occidentstudy.ihcs.ac.ir/article_5531_5d62c3d3f76d6e4261b4055f851e6ef3.pdf
2020-08-22
229
246
10.30465/os.2020.5531
مارتین بوبر
«نسبتِ من ـ آن»
«رابطهی من ـ تو»
دو طرفه بودن
تعلیم و تربیت
اعظم
محسنی
a.mohseni87@gmail.com
1
دانشجوی دکتری فلسفه، گروه فلسفه، دانشگاه بین المللی امام خمینی
LEAD_AUTHOR
سید مسعود
سیف
seif@hum.ikiu.ac.ir
2
دانشیار گروه فلسفه دانشگاه بینالمللی امام خمینی
AUTHOR
علی
فتح طاهری
fattaheri@hum.ikiu.ac.ir
3
دانشیار گروه فلسفه دانشگاه بین المللی امام خمینی
AUTHOR
1. بوبر، مارتین (1380)، من و تو، مترجم متن انگلیسی: والتر کافمن، مترجمان متن فارسی ابوتراب سهراب، الهام عطاردی، تهران، نشر و پژوهش فرزان روز.
1
2. Akrap, Ante (2017), »Education based on the Dialogical Relationship between God and People: Basic Characteristics of Martin Buber’s Philosophy of Education«, Challenges to Religious Education in Contemporary Society, Vol. 2 No. 2, PP: 22 -41.
2
3. Berry, Donald L (1985), Mutuality: the vision of Martin Buber, Published by State University of New York Press, Albany.
3
4. Buber, Martin (2004), Between Man and Man, translated by Ronald Gregor – Smith, with an introduction by Maurice Friedman, Published in the Taylor & Francis Group, London and New York.
4
5. Buber, Martin (1975), Tales of the Hasidim; The early masters, New York, Schocken.
5
6. Buber, Martin (2005), Reden über Erziehung : Reden über das Erzieherische / Bildung und Weltanschauung / Über Charaktererziehung, Guetersloher Verlagshaus.
6
7. Cohen, Adir (1983), The Educational Philosophy of Martin Buber, Associated University Presses, London and Toronto.
7
8. Cohen, Adir (1979), Martin Buber and Changes in Modem Education, Review of Education, Oxford, Vol. 5, No. 1, PP: 81 – 103.
8
9. Diamond, Malcolm. L. (1960), Martin Buber: Jewisch Existentialist, Oxford University Press, New York.
9
10. Friedman, Maurice S (1956), The Life of dialogue: Martin Buber, The university of chicago Press, Chicago Illnois.
10
11. Friedman, Maurice S (1965), "Introduction" to Martin Buber Daniel: Dialogues on Realization, New York: McGraw Hill.
11
12. Jacobi, Juline (2017), »Dialogue, Relatedness and Community: Does Martin Buber have a lasting influence on educational philosophy? «, Zeitschrift für Pädagogik 63 (2017) 5, S. [657]-671.
12
13. Gadamer, Hans-Georg (2004), Truth and Method, second revised edition, translation revised by Joel Weinsheimer and Donald G. Marshal, New York, Continuum.
13
14. Guilherme, Alex; Morgan, John (2009), “Martin Buber’s philosophy of education and its implications for adult non‐formal education”, International Journal of Lifelong Education, Vol 28, PP. 565-581..
14
15. Murphy, Daniel (1988), Martin Buber’s Philosophy of Education, Printed in Great Britain by Billing & Sons Ltd, Worcester.
15
16. Rosenow, E. (2003). Mordechai Martin Buber. In H.-E. Tenorth (Hrsg.), Klassiker der Pädagogik 2. Von John Dewey bis Paulo Freire (S. 217 – 226). München: Beck.
16
ORIGINAL_ARTICLE
تمایز "مدینه" و "شهر" در یونان و روم باستان و اهمیت مفهوم مدینه در فهم فلسفه سیاسی معاصر
پولیس یا مدینه، موضوع فلسفه سیاست کلاسیک است. با بررسی متونی کلاسیک مثل تاریخ جنگ پلوپونزی توسیدید و سیاست ارسطو و پژوهش­های جدیدی همچون تمدن قدیم فوستل دوکلانژ و پولیس هانسن به درکی از تفاوت مدینه و شهر پی می­بریم که می­تواند در فهم ما از مبانی و مبادی فلسفه سیاست مدرن موثر باشد. مدینه، جامع­ترین و والاترین شکل جامعه سیاسی و غایت آن نیکبختی بود، یعنی جامع­ترین و والاترین خیری که یک جامعه می تواند به آن دست یابد. مدینه بر خلاف شهر دارای هویتی اجتماعی و سیاسی بود و تا زمانی که رشته مدنی-سیاسی افراد آن از هم نگسسته بود، برقرار بود. از ویژگی­های اصلی مدینه یکی این بود که اعضای آن در زندگی شریک یکدیگر بودند و نیکبختی مردمان آن به هم وابسته بود. ویژگی مهم دیگر مدینه که آن را در نسبت با فرونسیس قرار می­دهد، پرسش­پذیری آن بود. باز­اندیشی در مفاهیم مدینه و فرونسیس و نسبت آنها امروزه می تواند مجالی را فراهم کند تا به بنیادهای خودنقاد اندیشیدن بیاندیشیم، بدون اینکه در دام جزم­اندیشی گرفتار شویم. دیگر اینکه تامل در مفاهیمی چون پولیس فرصتی است برای شناخت ریشه­های سنت دموکراتیک غرب و درک عمیق­تر از نهادها و ارزش­هائی که فرهنگ غربی را قوام می­بخشد.
https://occidentstudy.ihcs.ac.ir/article_5532_711fbdeaa44925cd4f10bbee7b3519b6.pdf
2020-08-22
247
275
10.30465/os.2020.5532
پولیس
مدینه
شهر
سیاست
اجتماع سیاسی
نیکبختی
فرونسیس
علی
ناظمی اردکانی
ali.nazemi@yahoo.com
1
دانشجوی دکتری فلسفه، دانشکده حقوق، الهیات و علوم سیاسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
AUTHOR
رضا
داوری اردکانی
rdavari@ias.ac.ir
2
استاد فلسفه، دانشکده حقوق، الهیات و علوم سیاسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
AUTHOR
مالک
حسینی
malek.hosseini@yahoo.com
3
استادیار گروه فلسفه، دانشکده حقوق، الهیات و علوم سیاسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
LEAD_AUTHOR
منابع
1
ارسطو، ۱۳۶۴، سیاست (حمید عنایت، مترجم)، تهران، شرکت سهامی کتاب­های جیبی.
2
ارسطو، ۱۳۸۸، اصول حکومت آتن (محمد ابراهیم باستانی پاریزی، مترجم)، تهران، شرکت سهامی کتاب­های جیبی.
3
ارسطو، 1389، مابعدالطبیعه (محمدحسن لطفی، مترجم)، تهران، نشر طرح نو.
4
اشتراوس، لئو، ۱۳۹۲، شهر و انسان (رسول نمازی، مترجم)، تهران، نشر آگه.
5
اشتراوس، لئو، ۱۳۹۶، مقدمه­ای سیاسی بر فلسفه( یاشار جیرانی، مترجم)، تهران، نشر آگه.
6
آرنت، هانا، ۱۳۹۰، وضع بشر ( مسعود علیا، مترجم)، تهران، نشر ققنوس.
7
بروئل، کریستوفر، ۱۳۹۸،”کسنوفون“،اشتراوس، لئو. کراسپی، جوزف، تاریخ فلسفه سیاسی، جلد اول: قدما، (یاشار جیرانی، شروین مقیمی، ویراستاران)، تهران، نشر پگاه روزگار نو.
8
بیستگی، میگل د، ۱۳۹۴، هایدگر و امر سیاسی (سیاوش جمادی، مترجم)، تهران، نشر ققنوس.
9
داوری اردکانی، رضا، 1395، خرد سیاسی در زمان توسعه یافتگی، تهران، انتشارات سخن.
10
رنان، ارنست، ۱۳۸۹، «ملت چیست؟» خرد در سیاست ( عزت الله فولادند، مترجم)، تهران، نشر طرح نو.
11
زگزبسکی، لیندا، ۱۳۹۶، فضائل ذهن (امیرحسین خداپرست، مترجم)، تهران، نشر کرگدن.
12
کلوسکو، جورج، ۱۳۹۴، تاریخ فلسفه سیاسی (خشایار دیهیمی، مترجم)، تهران، نشر نی.
13
Aristotle. 1998. Politics, Trans: Reeve, C.D.C. Hachette Publishing Company.
14
Fustel De Coulanges, Numa Denis. 2001. The Ancient City: A Study on the Religion, laws, and Institutions of Greece and Rome. Batoche Books.
15
Hansen, Morgan Herman. 2006. Polis: An Introduction to the Ancient Greek City-State. Oxford University Press.
16
Reeve, C.D.C. 1998. Translation: Politics (Aristotle), Hachette Publishing Company.
17
Roy, J. (1999). »Polis and Oikos in Classical Athens » Journal of Greece & Rome, Second Series, Vol. 46, No. 1, pp. 1-18.
18
THUCYDIDES. 2009. The Peloponnesian War. Translated by Martin Hammond. Oxford University Press.
19
Wolff, Francis. 2004. ( Entry: »Polis») Dictionary of Untranslatables: A Philosophical Lexion. By Barbara Cassin, Emily Apter, Jacques Lezra, Michael Wood. PRINECTON UNIVERSITY PRESS.
20