سید نعمتالله عبدالرحیمزاده
چکیده
ایده زیبایی بیشک یکی از مفاهیم اساسی در فلسفه افلاطون است و حتی میتوان آن را همپای ایده خیر و واحد دانست که همانند آن ایدهها، نقش اساسی در نظام دیالکتیکی افلاطون دارد. جهتگیری دیالکتیکی این ایده با پرسش سقراط از خود زیبایی در محاوره هیپیاس بزرگ شروع میشود و هر چند هیپیاس از عهده پاسخ او برنمیآید اما از یک سو دلالتهای متنوع ...
بیشتر
ایده زیبایی بیشک یکی از مفاهیم اساسی در فلسفه افلاطون است و حتی میتوان آن را همپای ایده خیر و واحد دانست که همانند آن ایدهها، نقش اساسی در نظام دیالکتیکی افلاطون دارد. جهتگیری دیالکتیکی این ایده با پرسش سقراط از خود زیبایی در محاوره هیپیاس بزرگ شروع میشود و هر چند هیپیاس از عهده پاسخ او برنمیآید اما از یک سو دلالتهای متنوع معنایی این مفهوم آشکار میشوند و از سوی دیگر، فهم این ایده از سطح انضمامی به سطح انتزاعی کشیده میشود و بر این مبنا است که دو سیر دیالکتیکی صعودی و نزولی در محاوره همنوشی شکل میگیرند. سیر صعودی از بدنهای زیبا به سمت خود زیبایی است و سیر نزولی از خود زیبایی به جهان جسمانی برای زایش افکار و اعمال زیبا است. شخصیت محوری در این دو سیر سقراط است که ویژگی سرکش و خلاف عرف و عادت او هم مایه تمایزش از دیگران میشود و هم این که به او توانایی پیمودن این دو سیر را میدهد. به این جهت است که او با وجود زشتی ظاهر، درونی پر از نقوش زیبا و خدایی دارد و زایش این نقوش زیبا توسط او با زبان و لوگوس او است که به تایید آلکیبیادس، تاثیری عمیق بر قلب و روح مخاطبانش میگذارد. بنابراین، هدف مقاله حاضر پیگیری این مسیر دیالکتیکی در اندیشه افلاطون از پرسش اولیه در مورد زیبایی تا زایش زیبایی است.
سید نعمتالله عبدالرحیمزاده
دوره 9، شماره 1 ، اردیبهشت 1397، ، صفحه 153-172
چکیده
دو محاوره جمهور و نوامیس در میان محاورات افلاطون نه تنها طولانیترین بلکه مهمترین نیز هستند. افلاطون در این دو محاوره بنای دو شهر به نامهای کالیپولیس و ماگنسیا را طراحی میکند و موضوع مطرح در مقاله حاضر این است که او چه راه و مسیری را برای پیریختن این دو شهر میپیماید. واژه راه اصطلاح اساسی در این موضوع است با توجه به کاربرد ...
بیشتر
دو محاوره جمهور و نوامیس در میان محاورات افلاطون نه تنها طولانیترین بلکه مهمترین نیز هستند. افلاطون در این دو محاوره بنای دو شهر به نامهای کالیپولیس و ماگنسیا را طراحی میکند و موضوع مطرح در مقاله حاضر این است که او چه راه و مسیری را برای پیریختن این دو شهر میپیماید. واژه راه اصطلاح اساسی در این موضوع است با توجه به کاربرد استعارهای آن در ادبیات و تفکر یونانی به خصوص در نزد پارمنیدس و هراکلیتوس که تاثیر اساسی در شکلگیری اندیشه و فلسفه افلاطون داشتند. راههای حقیقت و گمان در شعر پارمنیدس و راههای بالا و پایین در قطعات هراکلیتوسی به خوبی بر این کاربرد دلالت دارند که در تمثیل غار افلاطون به صورت راههای بالا و صعودی به سمت حقیقت و پایین و نزولی به سمت غار گمان و توهم بیان میشوند. راه بالا و صعودی در ابتدای محاوره همنوشی پیش پای آپولودوروس گذاشته میشود تا از محلهاش در فالروم به آتن بالا بیاید و بعد دیوتیما در اوج تعلیمات خود راه صعودی را برای دیدار زیبایی به سقراط نشان میدهد. با توجه به این دو مسیر، سقراط افلاطونی در جمهور مسیر نزولی را برای ساختن کالیپولیس طی میکند تا با آمدن به پایین و در خانهای از رهبران دموکراسی آتن، آنها را از توهمات سایهای نجات داده و به سمت کالیپولیس هدایت کند. مسیر افلاطون در نوامیس برعکس جمهور است و به جای سقراط، این بیگانه آتنی است که با دو همراه خود مسیر صعودی از شهر کنوسوس به سمت غار و معبد زئوس در بالای کوه آیدا را میپیماید و در هر قسمت از این مسیر زیارتی برای دیدار حقیقت است که بخشی از ماگنسیا ساخته میشود. مسیر بیگانه آتنی در نوامیس به این صورت بر خلاف سقراط در جمهور است و برخلاف کالیپولیس، فیلسوف-پادشاه و حکومت مطلقش جایی در ماگنسیا ندارد.
سید نعمتالله عبدالرحیمزاده
دوره 8، شماره 2 ، بهمن 1396، ، صفحه 1-27
چکیده
ثالس بنابر سنت ارسطویی به عنوان نخستین فیلسوف شناخته میشود اما او در یونان باستان مرد دانا یا سوفوس نامیده میشد. سوفوس و سوفیا به معنی دانایی در آن زمان به دو وجه از شناخت و عمل دلالت داشت چنان که ثالس در فهرستی از هفت دانای قدیم نام برده میشد که جز او، مابقی سیاستمدار و قانونگذار بودند. روایات مربوط به ثالس حکایت از هر دو وجه ...
بیشتر
ثالس بنابر سنت ارسطویی به عنوان نخستین فیلسوف شناخته میشود اما او در یونان باستان مرد دانا یا سوفوس نامیده میشد. سوفوس و سوفیا به معنی دانایی در آن زمان به دو وجه از شناخت و عمل دلالت داشت چنان که ثالس در فهرستی از هفت دانای قدیم نام برده میشد که جز او، مابقی سیاستمدار و قانونگذار بودند. روایات مربوط به ثالس حکایت از هر دو وجه دارند به گونهای که این روایات او را مردی نشان میدهند هم اهل نظر و هم اهل عمل. این دو وجه از نظر و عمل با تحلیل مفهوم آرخه در تعلیم او بهتر دانسته میشود چنان که با این تحلیل، معلوم میشود آرخه در اندیشه وی همان گونه که معنای بن و اصل را در کیهان دارد و مبنای کیهانشناسی او است، دلالت بر حکومت و سلطه نیز دارد و مبنای اندیشه سیاسی او بر همین مفهوم استوار است. هدف مقاله حاضر این است که با ارایه این تحلیل دو وجه از نظر و عمل در مفهوم سوفیا روشن گردد و معلوم شود که ثالس به عنوان یک سوفوس نه تنها یک اندیشمند، بلکه اندیشمندی بود که اندیشهاش را در پیوند با عمل دنبال میکرد.
سیدنعمتالله عبدالرحیمزاده
دوره 6، شماره 1 ، اردیبهشت 1394، ، صفحه 83-104
چکیده
همر با سرودن ایلیاد و ادیسه و هسیودوس با سرودن ثئوگونیا و کارها و روزها فقط آثار ادبی ماندگار خلق نکردند، بلکه جهان اسطورهای را به نظم درآوردند و فرهنگ یونانی از این نظم سربرآورد و بالنده شد. به این جهت بود که یونانیان شاعران را و بهویژه این دو شاعر را فقط هنرمندان خود نمیدانستند، بلکه آنها را به چشم مربیان خود میدیدند. از این ...
بیشتر
همر با سرودن ایلیاد و ادیسه و هسیودوس با سرودن ثئوگونیا و کارها و روزها فقط آثار ادبی ماندگار خلق نکردند، بلکه جهان اسطورهای را به نظم درآوردند و فرهنگ یونانی از این نظم سربرآورد و بالنده شد. به این جهت بود که یونانیان شاعران را و بهویژه این دو شاعر را فقط هنرمندان خود نمیدانستند، بلکه آنها را به چشم مربیان خود میدیدند. از این رو، درکی جامع از جهان اسطورهای این دو شاعر و مفاهیم اساسی آن برای شناختن فرهنگ یونانی به طور عام و ادبیات و فلسفۀ آن به طور خاص لازم است. هدف از نگارش این مقاله بررسی این مفاهیم است تا معلوم شود فرهنگ و اندیشۀ یونانی بر مبنای چه تصوری از رابطۀ میان خدا و انسان شکل گرفت.