خشایار برومند؛ سیدحسن حسینی
دوره 5، شماره 1 ، اردیبهشت 1393، ، صفحه 1-22
چکیده
تکنولوژی و ماهیت آن، از کلیدیترین موضوعات مورد توجه در اندیشة هایدگر است. هرچند رویکرد هایدگر با آنچه در فلسفة تکنولوژی متداول شاهد آن هستیم تفاوت چشمگیری دارد، رد پای بینشهای موجود در تفکر هایدگر را میتوان در فلسفة تکنولوژی معاصر، حتی در سنت فلسفة تحلیلی نیز بهوضوح مشاهده کرد. در این مقاله، ابتدا کوشش میشود تا بر ...
بیشتر
تکنولوژی و ماهیت آن، از کلیدیترین موضوعات مورد توجه در اندیشة هایدگر است. هرچند رویکرد هایدگر با آنچه در فلسفة تکنولوژی متداول شاهد آن هستیم تفاوت چشمگیری دارد، رد پای بینشهای موجود در تفکر هایدگر را میتوان در فلسفة تکنولوژی معاصر، حتی در سنت فلسفة تحلیلی نیز بهوضوح مشاهده کرد. در این مقاله، ابتدا کوشش میشود تا بر پایة اندیشة هایدگر، ماهیت تکنولوژی مدرن روشن شود. تحلیل هایدگر از تکنولوژی مدرن و ماهیت آن، مقدمهای است برای فهم خطراتی که امروزه آدمی را تهدید میکند. پس از روشنشدن مفهوم گشتل به مثابة ماهیت تکنولوژی مدرن، و خطر حاکمیت آن بر جهانی که در آن زندگی میکنیم، نگرش هایدگر نسبت به رهایی از جهان بیمعنای تکنولوژیک مطرح میشود. هایدگر نجات انسان معاصر را فقط با برپاشدن پارادایمی نو که در آن فهم جدیدی از موجودات، غالب شود ممکن میداند. وارستگی از اشیا در پیوند با تفکر معنوی، میتواند آمادگی انسان برای ظهور چنین پارادایمی را محقق سازد. در پایان، نقدهایی بر رویکرد هایدگر نسبت به تکنولوژی مدرن بیان خواهد شد
خشایار برومند؛ حمیدرضا آیتاللهی
دوره 4، شماره 2 ، آبان 1392، ، صفحه 51-69
چکیده
ژان بوریدان و رنه دکارت، هریک به نحوی با موضوع شکگرایی مواجه شدهاند. دکارت، با شک روشی خود، در برابر شکاکیت امثال مونتی، یقین مطلق و گذر از شکاکیت را میجوید؛ وی در هر آنچه قابلیت شک در آن وجود دارد شک میکند تا نهایتاً به معرفتی دست یابد که هیچگونه شکی در آن راه نداشته باشد. در سوی دیگر، بوریدان در رویارویی با شکگرایی قرن چهاردهم ...
بیشتر
ژان بوریدان و رنه دکارت، هریک به نحوی با موضوع شکگرایی مواجه شدهاند. دکارت، با شک روشی خود، در برابر شکاکیت امثال مونتی، یقین مطلق و گذر از شکاکیت را میجوید؛ وی در هر آنچه قابلیت شک در آن وجود دارد شک میکند تا نهایتاً به معرفتی دست یابد که هیچگونه شکی در آن راه نداشته باشد. در سوی دیگر، بوریدان در رویارویی با شکگرایی قرن چهاردهم میلادی، کوشش میکند تا جهت حفظ اعتبار علوم و معرفت مورد نیاز در قلمروهای گوناگون زیست بشری پاسخی در برابر نتایج شکگرایی افراطی ارائه دهد. در حالی که هر دو متفکر مسئلة شک را با توجه به شکاکیت حاکم بر زمانة خود مطرح میکنند، و هر دو، با جدیگرفتن فرضیة شکگرایانة مبتنیبر قدرت مطلق خداوند، شک را تا بالاترین مرتبة آن مورد ملاحظه قرار میدهند، در مواجهه با شکگرایی دو رویکرد متفاوت اتخاذ میکنند. مقایسة نحوة مواجهة دکارت و بوریدان با شکگرایی، هدفی است که در این مقاله دنبال میشود
خشایار برومند؛ مصطفی تقوی
دوره 3، شماره 1 ، اردیبهشت 1391، ، صفحه 19-38
چکیده
در این مقاله، پس از نگاهی اجمالی به رهیافت اندرو فینبرگ و مارتین هایدگر برای برونرفت از فضای تکنولوژیک حاکم[i]، مقایسهای میان نگرش این دو متفکر در مواجهه با جهانی که در آن زندگی میکنیم انجام میشود. فینبرگ داخلساختن ارزشهای دموکراتیک در طراحیهای تکنیکی را راهکار رهایی قلمداد میکند ...
بیشتر
در این مقاله، پس از نگاهی اجمالی به رهیافت اندرو فینبرگ و مارتین هایدگر برای برونرفت از فضای تکنولوژیک حاکم[i]، مقایسهای میان نگرش این دو متفکر در مواجهه با جهانی که در آن زندگی میکنیم انجام میشود. فینبرگ داخلساختن ارزشهای دموکراتیک در طراحیهای تکنیکی را راهکار رهایی قلمداد میکند و هایدگر از آمادگی برای ظهور خدایی نجاتدهنده سخن میگوید. با وجود آنکه فینبرگ و هایدگر هر دو به جهانی بدیل برای زیست آدمی میاندیشند، در چگونگی بدیلاندیشی با یکدیگر تفاوت بنیادی دارند. فینبرگ بدیلاندیشی را در سطح اونتیک دنبال میکند و هایدگر در سطح اونتولوژیک. با توجه به تفاوت نگرش هایدگر و فینبرگ به خطرهای فضای تکنولوژیک حاکم، نهایتاً توضیح داده میشود که رهیافت فینبرگ در پارادایمی قرار میگیرد که هایدگر خواهان گذر از آن است.
[i]. از آنجا که رهایی از فضای تکنولوژیک حاکم در اندیشة فینبرگ و هایدگر هریک به طور جداگانه و مفصل در مقالاتی توسط نگارنده مورد بحث قرار گرفته است و هدف از نگارش مقالة پیشرو عمدتاً مقایسه و فهم دو رهیافت مورد نظر در نسبت با یکدیگر است، در بخشهای «مروری بر اندیشة فینبرگ» و «مروری بر اندیشة هایدگر» نگاه فینبرگ و هایدگر به جهان تکنولوژیک در خلاصهترین صورت ممکن بیان شده است.