سیدجواد میری
چکیده
در عالم معاصر یکی از مهمترین مباحث، موضوع سکولاریسم است و بسیاری از فلاسفه در این حوزه دست به تأملات جدی زدهاند و در این مقاله که نقدی بر کتاب پرسش از امکان امر دینی به قلم بیژن عبدالکریمی است ما رویکرد او در این اثر را مورد نقد و بررسی قرار داده ایم. بیژن عبدالکریمی یکی از پیشروترین و پرکارترین فیلسوفان معاصر ایرانی است که تلاش ...
بیشتر
در عالم معاصر یکی از مهمترین مباحث، موضوع سکولاریسم است و بسیاری از فلاسفه در این حوزه دست به تأملات جدی زدهاند و در این مقاله که نقدی بر کتاب پرسش از امکان امر دینی به قلم بیژن عبدالکریمی است ما رویکرد او در این اثر را مورد نقد و بررسی قرار داده ایم. بیژن عبدالکریمی یکی از پیشروترین و پرکارترین فیلسوفان معاصر ایرانی است که تلاش کرده است ژانری خلق کند که هم در حوزه آکادمیک با مخاطبان خویش به گفتوگو نشیند و هم در حوزه عمومی حضور یابد و هم در مجموع بتواند بنیانهای فلسفی و چارچوبهای نظری انحطاط تمدنی ایران را مورد نقادی جدی قرار دهد تا از قِبل آن بتوان راهکارهایی عملی برای برونرفت از وضعیت کنونی را بازآفرید. البته نادرست خواهد بود اگر پروژه عبدالکریمی را تنها محدود به ایران یا جهان اسلام بدانیم، زیرا یکی از وجوه غالب در تفکر او «انسان معاصر» است و بسیاری از بحثها و ایدههای وی در طی این سالها معطوف به «وجه جهانی» انسان روزگار کنونی است. غفلت از این وجوه نوعی جفا در فهم پروژه اصلی اوست. اما نخستین پرسشی را که باید مطرح نمود این پرسش به ظاهر بدیهی است: پروژه فکری عبدالکریمی چیست؟
فلورا عسکری زاده؛ احسان پویافر؛ سیدجواد میری
چکیده
در این مقاله سعی شده تا بر اساس تفکر هایدگر یک راهِ شرقی؛ یعنی کتاب مکالمات، تفکرکنفوسیوس مورد واکاوی قرارگیرد. بنابراین چند موضوع محوری در اندیشهی هر دو متفکر را برگزیدهایم و با رویکرد پدیدارشناسانه به آنها میپردازیم. پدیدارشناسی-هرمنوتیکی هایدگری را برای رفتن به سوی "فهمِ هستیِ چیزها" و مجالِ بروز دادنِ به آنها در نظر ...
بیشتر
در این مقاله سعی شده تا بر اساس تفکر هایدگر یک راهِ شرقی؛ یعنی کتاب مکالمات، تفکرکنفوسیوس مورد واکاوی قرارگیرد. بنابراین چند موضوع محوری در اندیشهی هر دو متفکر را برگزیدهایم و با رویکرد پدیدارشناسانه به آنها میپردازیم. پدیدارشناسی-هرمنوتیکی هایدگری را برای رفتن به سوی "فهمِ هستیِ چیزها" و مجالِ بروز دادنِ به آنها در نظر گرفتیم، تا که "هستیِ" هستندهها بتواند آشکار شود. با واکاوی چند مفهوم محوری در متن"مکالماتِ" کنفوسیوس نشان میدهیم که چهگونه ارزشها در اندیشهی کنفوسیوسی به مثابهی یک راه شرقی، به دستگاه اخلاقی تبدیل شدهاند و لذا هستی هستندهها محصور به هستیِ اخلاقی آنها شده (به این معنا که سیستم اخلاقی مشخص و معینی در جای هستی قرار گرفته و لذا امر انتیکی به جای انتولولوژیاش نشسته است) و توانش، زیست جهان و موقعیتهای متکثر را به مخاطره انداخته و گشودگیهای انتولوژیکی را از میان برداشته است. و نهایتاً در حیطهی تعیلم و تربیت سبب شده، گشودگی و راههای دیگرگونه مجال بروز نیابند و راههای گونهگون و نو فروبسته شوند. [i] . استفاده از واژهی تفکر کنفوسیوسی به این دلیل بوده است که واژهی آیین کنفوسیوسی، برای مذهب رسمی در چین -قبل از دوران جدید بهکار برده میشد، اما تفکر کنفوسیوسی برای آموزهها و فضایلی که کنفوسیوس قصد تعلیم آنها را داشت بهکار میرفته است.