رضا نصیری حامد
چکیده
انسانشناسی فلسفی با تأمل در ماهیت انسان یکی از حوزههای خاص مورد توجه «ماکس شلر» است. رویکرد پدیدارشناسانه وی متأثر از ایدهآلیسم، فلسفه زندگی و مسیحیت، درصدد ارائه تصویری جامع از انسان است. بدین منظور شلر وجوه واقعی و تجربی انسان را در کنار ارزشهای معنوی و روحانی وی و با اذعان به استقلال آنها از یکدیگر و در عین حال تعامل ...
بیشتر
انسانشناسی فلسفی با تأمل در ماهیت انسان یکی از حوزههای خاص مورد توجه «ماکس شلر» است. رویکرد پدیدارشناسانه وی متأثر از ایدهآلیسم، فلسفه زندگی و مسیحیت، درصدد ارائه تصویری جامع از انسان است. بدین منظور شلر وجوه واقعی و تجربی انسان را در کنار ارزشهای معنوی و روحانی وی و با اذعان به استقلال آنها از یکدیگر و در عین حال تعامل و پیوندشان مورد توجه قرار میدهد. ماکس شلر تحت تأثیر بحران زمانه خود، از سویی توجه خود را به جنبههای مغفول مانده آدمی از جمله عواطف و احساسات به ویژه عشق و نفرت معطوف نموده و از سوی دیگر ضمن تلاش برای ارائه معرفتی یقینی در مورد انسان با اجتناب از ذاتگرایی، امور مربوط به انسان را از منظری پدیدارشناسانه و بر اساس نحوه آشکارگی آنها بررسی میکند. همزمان وی ضمن داشتن تعلّقاتی فلسفی، بر اساس دغدغههای جامعهشناسانه به مسائل انضمامی و واقعی انسان نیز توجهی خاص دارد. شلر در باب انسان افزون بر ویژگیهای عام و مشترک وی با بقیه، به تشخّص انسان بهای زیادی میدهد و البته بر آن است که نمیتوان انسان را به شیوهای عینی مورد شناسایی قرار داد و تنها باید بر اساس رویکردی پدیدارشناسانه با وی مواجه گردید.