«مقایسه ایده هلد و هابرماس درباره امکان جایگزینی یک الگوی دموکراسی مطلوب با دموکراسی لیبرال»
دوره 11، شماره 2، اسفند 1399، صفحه 119-141
https://doi.org/10.30465/os.2021.36433.1717
محمد عابدی اردکانی؛ محمد آخوندپور امیری
چکیده «جهانی شدن»، بسیاری از مفاهیم کلیدی سنتی سیاست را دگرگون کرده است. یکی از این مفاهیم، «دموکراسی» است. هلد و هابرماس نسبت به دموکراسی در عصر جهانی شدن، توجه ویژهای مبذول داشتهاند. با توجه به تحولاتی که در عصر جهانی شدن رخ داده است، هلد و هارماس کوشیده اند که به ترتیب الگوهای «دموکراسی جهانوطنی» و «دموکراسی مشورتی» را جایگزین دموکراسی لیبرال کنند. هدف این مقاله آن است که نشان داده شود چگونه هابرماس و هلد کوشیده اند تا مدل دموکراسی پیشنهادی خود را جایگزین الگوی لیبرال دموکراسی نمایند. هابرماس با تکیه بر سه نظام «دولت»، «اقتصاد» و «جهانزیست» و مفاهیم «حوزه عمومی» عقلانیت و کنش ارتباطی و هلد از طریق بازسازی نظم جهانی کنونی این کار را انجام می دهند. یافتههای این مقاله بیانگر آن است که تلاش هر دو متفکر برای دستیابی به هدف موردنظر، به دلایلی از جمله محافظه کارانه بودن ساختار فکری هلد و در نتیجه تمایل وی به حفظ وضع موجود از یک سو و توجه بیش از حد خوش بینانه هابرماس به اجماع و عقل گرایی از سوی دیگر، به نتیجه نرسیده است. این مقاله به لحاظ روش و محتوا، توصیفی- تحلیلی است و دادههای مورد نیاز به شیوه کتابخانهای بهدست آمده است.
ادوار تاریخی و فلسفة تمدن اسلامی و نسبت آن با تاریخ تمدن غرب
دوره 3، شماره 2، آبان 1391، صفحه 129-149
موسی نجفی
چکیده تمدن اسلامی از موضوعات مهمی است که نهفقط به هویت جهان اسلام بازمیگردد، بلکه در زمانهای که تمدن غرب خود را بیرقیب دیده است، میتواند در هویتیابی دنیای اسلام بسیار مؤثر باشد؛ اما اینکه این تمدن چه فراز و فرودهایی را طی کرده است و این فراز و فرودها با تمدن غربی چه نسبتی برقرار مینماید ازجمله مواردی است که میتواند موضوع تحقیق باشد. همچنین در بحث از تحولات علمی و اجتماعی در تاریخ بشر معمولاً سه دورة یونان، قرون وسطی، و عصر جدید بهمنزلة شاخص و مبنا قرار میگیرد؛ در حالی که این تقسیمبندی تاریخی بیشتر تاریخ علمی و اجتماعی اروپا و مغربزمین را شامل میشود. در این مقاله به بحث از دورهبندی علمی و اعتلا و انحطاط تمدن اسلامی در ابعاد مختلف طی پنج تحول بزرگ تاریخی میپردازیم. از این پنج دوره، دو دوره انحطاط و سه دوره اعتلا را میتوان پژوهش کرد. امروز ما در سومین دورة اعتلا و پنجمین فراز از تحول تمدن اسلامی قرار داریم. این مهم میتواند در نسبت با تاریخ تمدن غرب و تحولات آن در نگاهی تطبیقی و نقدگونه، نگاهی جامع در هر دو حوزة تمدنی به ما ارزانی دارد.