غرب شناسی بنیادی
تحلیل و نقد سنتز‎های زمانی دلوز

محمد مهدی مقدس؛ علی نقی باقرشاهی

دوره 14، شماره 1 ، شهریور 1402، ، صفحه 29-59

https://doi.org/10.30465/os.2023.44721.1892

چکیده
  این پژوهش می‎کوشد تا سنتزهایِ زمانی دلوز را مورد تحلیل و نقادی قرار دهد. بنابراین هدفِ اصلی این مقاله، بررسیِ انتقادیِ دیدگاه دلوز دربارۀ زمان است که در قالب سنتزهایِ زمانیِ سه‎گانه مطرح می‌شود. اگرچه دلوز هریک از این سنتزهایِ زمانی را با الهام از یک فیلسوف خاص مطرح می‎کند، اما نگاه کلی او در اینجا به کانت و تعریف او از زمان است. ...  بیشتر

بررسی و نقد نظریه دولت در اندیشه سیاسی کانت و فیشته

محسن باقرزاده مشکی باف؛ مصطفی عابدی جیقه

دوره 13، شماره 1 ، خرداد 1401، ، صفحه 1-25

https://doi.org/10.30465/os.2022.39302.1790

چکیده
  به لحاظ مبانی استراتژیک، نظریه دولت در فلسفه سیاسی کانت و فیشته دارای اشتراکات زیادی با یکدیگر هستند. نگارنده معتقد است که ایرادات نظریات سیاسی آن‌ها نیز تا حدود زیادی با یکدیگر هماهنگ است. هر دو فیلسوف مورد ذکر نظریه دولت خود را در فراقِ مبانی آزادی استعلایی، متافیزیکی یا اخلاقی و نظریات حقوقی خویش می‌نویسند. چرا که دولت براساس ...  بیشتر

کانت و عمل اخلاقا نادرست: جمع بین رای حکیمین

یاسمن هشیار؛ اکرم کلیدری

دوره 12، شماره 2 ، اسفند 1400، ، صفحه 289-305

https://doi.org/10.30465/os.2022.40899.1825

چکیده
  آیا انسان در عین حال که می‌داند عملی نادرست است به انجام آن مبادرت می‌ورزد؟ پاسخ سقراطی ـ افلاطونی به این سوال منفی است. به نظر ایشان شرط لازم و کافی برای عمل درست و فضیلتمندانه علم به درستی آن است. مفهوم مخالف این آموزه، هم از طرف فلاسفه و هم از دید مردم عادی مورد تردید واقع شده است. افراد بسیاری را می‌بینیم که در حالی که می‌دانند عملی ...  بیشتر

بررسی مفهوم دیالکتیک در اندیشه مارکس؛ بررسی نسبت دیالکتیک مارکس با دیالکتیک کانتی و دیالکتیک هگلی

سینا شیخی؛ سید محمد تقی چاوشی

دوره 11، شماره 1 ، شهریور 1399، ، صفحه 147-166

https://doi.org/10.30465/os.2020.5780

چکیده
  برداشت هگلی از تفکر مارکس یک تقریر شایع و متداول در علوم انسانی است و اشتراک ایشان در استفاده از روش دیالکتیکی، دلیل اصلی این مدعا دانسته می­شود. بدون نفی تأثیرپذیری مارکس از هگل، توجه به فلسفه کانت، ما را به تقریری دیگر از اندیشه مارکس رهنمون می­شود که به مراتب از تفکر هگل دور خواهد بود. اگر بتوان روش مارکس را با تسامح دیالکتیکی ...  بیشتر

زمان به عنوان افق ظهور موجودات، فراهم کننده ابژکتیویته در کانت، به تفسیر هایدگر

محمد غریب زاده؛ حسین کلباسی

دوره 10، شماره 1 ، شهریور 1398، ، صفحه 149-173

https://doi.org/10.30465/os.2019.4251

چکیده
  مقولات کانتی باید بالضروره در ارتباط با مُتعلَق دریافتی باشند. اما به دلیل خودانگیخته بودن قوه فهم از یک‌سو و پذیرنده بودن قوه حس از سوی دیگر، باید یک امر مشترکی ارتباط بین این دو قوه آگاهی را ممکن گرداند. هایدگر بیان می دارد که «زمان» همان امر مشترکی است که موجب اتحاد و «تالیف» این دو قوه می شود. بنابراین، به وسیله عمل شماتیزم ...  بیشتر

فوکو، روشنگری و هنر آفرینش خویشتن

فاطمه ساکی؛ علی کرباسی زاده اصفهانی؛ علی زارعی (پیمان)

دوره 9، شماره 2 ، آبان 1397، ، صفحه 71-86

چکیده
  مقاله‌ی حاضر نشان می‌دهد که چگونه میشل فوکو در آثار پایانی خود با رجوع به برخی آموزه‌های روشنگری به هنر آفرینش خویشتن روی می‌آورد. بازاندیشی مفاهیم اساسی روشنگری در فوکوی متأخر با درک تازه‌ای از کانت و سوژه همراه است. با جای دادن نظریه‌های زیبایی‌شناسی مرتبط با نفس در متن تفکر روشنگری، فوکو نشان می‌دهد که نه تنها او ارزش‌های ...  بیشتر

ویتگنشتاین، کانت و اخلاق

یاسمن هشیار

دوره 8، شماره 2 ، بهمن 1396، ، صفحه 77-93

چکیده
  ویتگنشتاین در تفکر متقدم خود فلسفه را نقد زبان و هدف رساله منطقی ـ فلسفی را مرز نهادن میان گفتنی و ناگفتنی ( نشان دادنی) و یا به تعبیری میان علم تجربی از یک سو و اخلاق از سوی دیگر قرار داده­است. و این بخش اخیر را مهمتر می­داند. چنین هدف­گذاریی شباهت رساله را پروژه کانتی در نقد عقل محض نشان می­دهد. پرسش اصلی این مقاله این است که آیا ...  بیشتر

بررسی تحلیلی مسأله شهود عقلی در کانت و فیشته

زهره معماری؛ سید حمید طالب‌زاده

دوره 7، شماره 1 ، خرداد 1395، ، صفحه 89-110

چکیده
  یوهان گوتلیب فیشته مدعی بود تنها کسی است که روح فلسفۀ کانت را دریافته و به آن وفادار است. بااین‌حال، در برخی از اساسی‌ترین مسائل، موضع او درظاهر مخالف با کانت به‌نظر می‌رسید، به‌همین‌دلیل با نقدهای جدی مواجه شد، ازجمله امکان «شهود عقلی» برای انسان که کانت آن را انکار می‌کند، اما فیشته آن را بنیاد آگاهی می‌داند و تصریح می‌کند ...  بیشتر

فلسفة حقوق کانت و اندیشة انسان جهان‌وطن

حسین کلباسی اشتری؛ محمدجلیل آل امین

دوره 5، شماره 1 ، اردیبهشت 1393، ، صفحه 81-102

چکیده
  پرسشی که در این نوشتار به آن خواهیم پرداخت نسبت بین فلسفة حقوق کانت و تلقی او از انسان، به عنوان موجودی جهان‌وطن است. اگر کانت، حقوقِ خود را با التفات به انسانِ جهان‌وطن تقریر کرده باشد، می‌توان فهمی فرا‌اروپایی از فلسفة حقوق وی داشت و فلسفة حقوق کانت واجد انسجام و ظرفیت لازم برای استقرار مدنیت در زیست اجتماعی انسان‌ها بوده و این ...  بیشتر

پیدایش سوژة اجتماعی در اندیشة هگل

امیدرضا جانباز؛ احمد علی‌اکبر مسگری

دوره 4، شماره 1 ، اردیبهشت 1392، ، صفحه 23-42

چکیده
  امروزه اندیشمندان بسیاری از انسان به‌مثابة کنش‌گر اجتماعی یاد می‌کنند. این اندیشمندان برآنند که تمامیت و کمال هر فرد انسانی و سرانجام انسانیت به طور کلی نه با اعمال فردی و در تأمل انتزاعی افراد مجزا، بلکه به واسطة مشارکت‌های مسؤلانه‌ای تحقق می‌پذیرد که هر عضو اجتماع در تعامل با جهان و سایر افراد انجام می‌دهد. در نظر ...  بیشتر

کانت و تراکتاتوس با توجه به تفسیر دیوید پیرس

مهدی حسین‌زاده یزدی؛ علی‌اکبر احمدی افرنجامی

دوره 3، شماره 2 ، آبان 1391، ، صفحه 57-74

چکیده
  ویتگنشتاین در تراکتاتوس با آهنگی کانتی فلسفه را سراسر نقد زبان معرفی‌ می‌کند. یکی از خوانش‌های شایع از تراکتاتوس، و شاید متداول‌ترین آن، خوانش کانتی است. در این قرائت مؤلفه‌‌های کانتی تراکتاتوس پررنگ می‌‌شود و فلسفۀ متقدم ویتگنشتاین کانتی فهمیده می‌‌شود. البته این بدین معنا نیست که تراکتاتوس از جنبه‌‌های ...  بیشتر

آیا نگاه منفی کانت به مابعدالطبیعه به معنای نفی مطلق مابعدالطبیعه است؟

صدیقه موسی‌زاده؛ حسن فتحی

دوره 1، شماره 2 ، آبان 1389، ، صفحه 147-162

چکیده
  در این مقاله، دیدگاه کانت دربارة مابعدالطبیعه بررسی شده است. پس از بیان معانی لغوی و اصطلاحی واژة مابعدالطبیعه دراندیشة ارسطو، به نظام‌های مختلف مابعدالطبیعی از افلاطون تا دکارت و پیروان او اشاره شده است. سپس معانی مابعدالطبیعه در فلسفة کانت بررسی شده و جنبه‌های مثبت و منفی آن در فلسفة او مورد بحث قرار گرفته است. مقاله به این ...  بیشتر