مالک شجاعی جشوقانی
چکیده
ترجمة فرهنگی، ترجمهای است که پیام متن و فرهنگ مبدأ را با فرهنگ مقصد سازگار میکند. چنین ترجمهای غالباً افزایش و کاهشهایی بههمراه دارد و ترجمهای وفادارانه نیست. در ترجمة فرهنگی مترجم برای انتقال مفاهیم و حتی تجارب فکری فراتر از معنای مفردات، به بافت و زمینة فرهنگی(Context) مبدأ و ظرائف و اقتضائات مختصات فرهنگ مقصد توجه جدی میکند. ...
بیشتر
ترجمة فرهنگی، ترجمهای است که پیام متن و فرهنگ مبدأ را با فرهنگ مقصد سازگار میکند. چنین ترجمهای غالباً افزایش و کاهشهایی بههمراه دارد و ترجمهای وفادارانه نیست. در ترجمة فرهنگی مترجم برای انتقال مفاهیم و حتی تجارب فکری فراتر از معنای مفردات، به بافت و زمینة فرهنگی(Context) مبدأ و ظرائف و اقتضائات مختصات فرهنگ مقصد توجه جدی میکند. اگر بخواهیم با اصطلاحات رایج در سنت اسلامی سخن بگوییم، ترجمة فرهنگی فلسفه و اندیشة اروپایی مستلزم نوعی اجتهاد فکری ـ اندیشهای است. این فرایند اجتهاد محتاج پیشنیازهایی چون تسلط به روح فرهنگ و اندیشة مبدأ از سویی و توجه به ظرفیت و ظرائف فرهنگ مقصد از سوی دیگر است. نمیتوان گفت که محمدعلی فروغی در سیر حکمت در اروپا تمام پیششرطها و اقتضائات ترجمة فرهنگی را داشته و در کاروبار فکری خود لحاظ کرده، اما میتوان این ادعا را به مسند تبیین و توضیح نشاند که سیر حکمت در اروپا، فراتر از یک ترجمة مکانیکی صرف و بهنوعی در آستانة ترجمة فرهنگی فلسفه و اندیشة غربی به زبان فارسی و فرهنگ ایرانی قرار دارد. این مقاله در خدمت توضیح همین مدعاست. این مقاله با تأکید بر خوانش فروغی از کانت ـ بهمثابة فیلسوف تجدد و مدرنیته ـ گامی کوچک در این جهت برداشته است.