محمد عابدی اردکانی؛ ریحانه میرجلیلی
چکیده
عدالت، آزادی و دموکراسی از جمله مهمترین مقوله هایی هستند که نه تنها در گذشته فیلسوفان سیاسی با آنها سروکار داشته اند، بلکه در تاریخ معاصر غرب نیز مورد مناقشه آنهاست. پوپر و هایک دو متفکر قرن بیستم اند که از منظر «معرفت شناسی»، مفاهیم فوق را به سمت مجادلات جدی در اندیشه سیاسی سوق داده اند. مقاله حاضر سعی دارد با تکیه بر معرفت شناسی ...
بیشتر
عدالت، آزادی و دموکراسی از جمله مهمترین مقوله هایی هستند که نه تنها در گذشته فیلسوفان سیاسی با آنها سروکار داشته اند، بلکه در تاریخ معاصر غرب نیز مورد مناقشه آنهاست. پوپر و هایک دو متفکر قرن بیستم اند که از منظر «معرفت شناسی»، مفاهیم فوق را به سمت مجادلات جدی در اندیشه سیاسی سوق داده اند. مقاله حاضر سعی دارد با تکیه بر معرفت شناسی پوپر و هایک، دغدغه های فکری این دو متفکر که عمدتاً در مقابله با ایدئولوژی توتالیتاریسم نمایان شده است، مورد بررسی مقایسه ای قرار دهد. نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر آن است که هایک، به دلیل تکیه بر «نظم خودانگیخته» و «نقد عقل گرایی مدرن» در معرفت شناسی، هر گونه تلاش سازمان یافته و برنامه ریزی شده برای بازسازی عقلانی جامعه را بیهوده می داند. اما پوپر، به سبب تأکید بر «عقل گرایی انتقادی»، «لغزش پذیری» و «ابطال پذیری» در معرفت شناسی، معتقد به اصل «مهندسی اجتماعی تدریجی» است. با وجود این، هر دو متفکر مدافع اندیشه «آزادی»، «جامعه باز» و «دموکراسی» هستند. پژوهش حاضر از نوع توصیفی – تحلیلی با رویکرد مقایسه ای است و جمع آوری داده ها نیز از طریق کتابخانه ای و استفاده از منابع معتبر صورت گرفته است.
جواد ترکاشوند؛ سعید ماخانی
چکیده
چکیدهدر دوران مدرن، دو بحران بنیادین توجه و لزوم پرداختن به قوانین را بیش از پیش مطرح ساخت. بحران نخست، «جنگهای مذهبی و داخلی» در اروپا بود و بحران دوم، «استبداد و ستمگری» نظامهای سیاسی بود. منتسکیو یکی از اندیشمندانی بود که به تأمل در آن بحرانها و ارائهی راهکار برای ترمیم و اصلاح این بحرانها پرداخت. چنان که میتوان ...
بیشتر
چکیدهدر دوران مدرن، دو بحران بنیادین توجه و لزوم پرداختن به قوانین را بیش از پیش مطرح ساخت. بحران نخست، «جنگهای مذهبی و داخلی» در اروپا بود و بحران دوم، «استبداد و ستمگری» نظامهای سیاسی بود. منتسکیو یکی از اندیشمندانی بود که به تأمل در آن بحرانها و ارائهی راهکار برای ترمیم و اصلاح این بحرانها پرداخت. چنان که میتوان او را مایهورترین متفکری دانست که با انقلاب کپرنیکی در فلسفهی سیاسی و حقوق به تدوین بنیادهای مفهومیِ تفکیک قوا با نظر به قانون اساسی انگلستان همت گمارد. منتسکیو، نویسندهای معتدل و محافظهکار بود که پیش و بیش از آن که بر هموطنانش اثرگذار باشد بر روشنگری، پدران بنیانگذار و نویسندگان مقالات فدرالیست امریکا، مهمترین اثر کلاسیک برخاسته از فلسفه سیاست امریکایی، تاثیر نهاد تا جایی که مقالات فدرالیست تماما طنینی منتسکیویی یافت. بر این اساس، مقاله حاضر در پیِ نشاندادن تأثیر آموزه های منتسکیو بر اندیشه نویسندگان مقالات فدرالیست است که چگونه به استقرار حکومت قانون در نخستین جمهوری دموکراتیک در دوران مدرن انجامید. چنین فهمی به ما یاری میرساند تا به برداشت دقیقتری از اهمیت این تاثیرگذاری در دوران مدرن دست یابیم.
الهام السادات کریمی دورکی؛ محمد جواد صافیان؛ محمد مشکات
چکیده
رسالۀ پژوهشهای فلسفی در باب ذات آزادی انسان (1809) شلینگ، تلاشی برای بنیانگذاری نظام آزادی است. محوریترین مفهوم در نظام شلینگ، مفهوم «اینهمانی» است که با تفسیر صحیح آن و یافتن وحدت میان مفاهیم متضاد آزادی و ضرورت، دغدغۀ اصلی او در نظریۀ ایدئالیسم مطلق توجیه میشود. اصلی که در جستجوی بنیادی برای شکلگیری نظام و راه حلی برای ...
بیشتر
رسالۀ پژوهشهای فلسفی در باب ذات آزادی انسان (1809) شلینگ، تلاشی برای بنیانگذاری نظام آزادی است. محوریترین مفهوم در نظام شلینگ، مفهوم «اینهمانی» است که با تفسیر صحیح آن و یافتن وحدت میان مفاهیم متضاد آزادی و ضرورت، دغدغۀ اصلی او در نظریۀ ایدئالیسم مطلق توجیه میشود. اصلی که در جستجوی بنیادی برای شکلگیری نظام و راه حلی برای سازگاری نظام و آزادی به آن تمسک میجوید اینهمانی بهمعنای صحیح آن است که در همه خدا انگاری بهعنوان تنها نظام ممکن عقل ممکن میگردد. تمرکز هیدگر بر تفکر شلینگ با نگارش رسالۀ شلینگ در باب ذات آزادی انسان و تفسیر چندینبارۀ او در سالهای 1936 و 1941 اهمیت این رساله در تاریخ اندیشۀ غربی را آشکار کرد. هیدگر چگونگی امکان نظام آزادی را مطابق با تفسیری از اصل اینهمانی که نشاندهندۀ اتصال و پیوند درونی موجودات در بنیاد هستی است، ممکن میداند و این بهمعنای اندیشیدن در ذات هستی است. در این پژوهش نشان داده میشود که بنا بر نظر شلینگ چگونه سوءتفسیر از این اصل، امکان ناسازگاری نظام و آزادی را در تعبیرهای مختلف همهخداانگاری فراهم میآورد و تفسیر هیدگر از این اصل چگونه راه به پرسش از چیستی اصل واحد و بنیادین موجودات [تئوس] میبرد.
محسن باقرزاده مشکی باف؛ محمود صوفیانی
چکیده
فیشته در کتاب بنیادهای حق طبیعی در دیالکتیکی دو سویه نه تنها مفهوم و اصل حق را از اصطلاحاتی در آغاز انتزاعی چون موجود متعقل، کنشگری، آزادی، آگاهی، دیگری و مفهوم بیناسوژهای استنباط میکند بلکه در عین حال انضمامی شدن تمامی آن اصطلاحات را بر اساس مفهوم و اصل حق تحقق میبخشد. بنابراین در نظام فکری فیشته تمامی این مفاهیم مجموعهی ...
بیشتر
فیشته در کتاب بنیادهای حق طبیعی در دیالکتیکی دو سویه نه تنها مفهوم و اصل حق را از اصطلاحاتی در آغاز انتزاعی چون موجود متعقل، کنشگری، آزادی، آگاهی، دیگری و مفهوم بیناسوژهای استنباط میکند بلکه در عین حال انضمامی شدن تمامی آن اصطلاحات را بر اساس مفهوم و اصل حق تحقق میبخشد. بنابراین در نظام فکری فیشته تمامی این مفاهیم مجموعهی پیچیدهای را تشکیل میدهند که تنها با یکدیگر فهمیده میشوند چرا که به صورت دیالکتیکی از درون یکدیگر به وجود میآیند و تنها با یکدیگر امکان تحقق دارند. اما در پایان راه به دلیل استنباط قانون حق و تمامی نسبتهای آن از طریق عقل، موجود متعقل آزاد را زماناً و منطقاً در رأس هرم اصطلاحات بنیادین فلسفهی حق و سیاست فیشته نشان خواهیم داد. در ادامه فیشته در صدد متحقق کردن قانون حق و ضمانت آن برای افراد در جهان خارج، به استنتاج حکومت (در مقام ارادهی عمومی همگان) و سیاست به عنوان علم دولت گام برمیدارد و این علم جدید را همچون خدمتگزار حقی در نظر میگیرد که اساس ماهیت خود را به طور پیشینی از موجود متعقل آزاد کسب کرده است.
سید جمال سامع؛ محمد جواد صافیان
دوره 8، شماره 2 ، بهمن 1396، ، صفحه 95-113
چکیده
محاوره گرگیاس یکی از مهمترین محاورات افلاطون است، افلاطون در این محاوره سقراط را به مصاف سوفسطاییان آن عصر میبرد. آن بخش از محاوره که مورد توجه ما قرار گرفته است، جدال سقراط و کالیکلس است، که از نظر حجم نیمی از محاوره را به خود اختصاص داده است. مقاله حاضر کوشیده است تا ضمن اجتناب از یکسونگری به آرای نیچه، آنها را در تقرب به آرای کالیکلس ...
بیشتر
محاوره گرگیاس یکی از مهمترین محاورات افلاطون است، افلاطون در این محاوره سقراط را به مصاف سوفسطاییان آن عصر میبرد. آن بخش از محاوره که مورد توجه ما قرار گرفته است، جدال سقراط و کالیکلس است، که از نظر حجم نیمی از محاوره را به خود اختصاص داده است. مقاله حاضر کوشیده است تا ضمن اجتناب از یکسونگری به آرای نیچه، آنها را در تقرب به آرای کالیکلس نشان دهد. هدف مقاله مقایسه میان آرای نیچه و کالیکلس در محاوره گرگیاس است. محوریت مقاله بر روی مفهوم قدرت از نظر این دو است. سعی میکنیم با تحلیل این مفهوم محوری آرای این دو را در مورد حقیقت، معنای زندگی، قانون و حقوق تفسیر کنیم. بنابراین پرسش راهنمای سراسر این پژوهش این است که چه نسبتی میان برداشت کالیکلس از قدرت و برداشت نیچه از این مفهوم وجود دارد؟ ُ
رضا دهقانی
دوره 2، شماره 2 ، آبان 1390، ، صفحه 43-60
چکیده
یکی از مهمترین موضوعات اندیشة دکتر داوری غرب و غربزدگی و شرایط مواجهه و اخذ و اقتباس از غرب است. وی در نگاه کلیگرایانة خود غرب را دارای هویت میداند.[i] بهنظر ایشان در مواجهه با آن نمیتوان گزینشی عمل کرد و مثلاً چیزهایی را از آن اخذ کرد و چیزهای دیگری را طرد کرد.[ii] بهنظر داوری غرب یا غربیشدن تقدیر جمعی ماست،[iii] ...
بیشتر
یکی از مهمترین موضوعات اندیشة دکتر داوری غرب و غربزدگی و شرایط مواجهه و اخذ و اقتباس از غرب است. وی در نگاه کلیگرایانة خود غرب را دارای هویت میداند.[i] بهنظر ایشان در مواجهه با آن نمیتوان گزینشی عمل کرد و مثلاً چیزهایی را از آن اخذ کرد و چیزهای دیگری را طرد کرد.[ii] بهنظر داوری غرب یا غربیشدن تقدیر جمعی ماست،[iii] اما آنچه اهمیت دارد توجه به مبانی و اصول غرب در مواجهه با آن است. در مواجهه با این امر کلی بحث در دموکراسی، آزادی، و توسعه از اهمیت محوری برخوردار است. وی دموکراسی جدید غرب را نوعی دموکراسی مجازی[iv] و البته ناگزیر میداند که مبتنیبر حق طبیعی است و اساساً داوری ما را به توجه به مبادی این دموکراسی تذکر میدهد. داوری خود را منتقد دموکراسی غربی دانسته است، اما نقد خود را نه مبتنیبر مبانی ایدئولوژیک خاص بلکه ناظر به امید و امیدواری به ظهور تفکر معنوی تلقی میکند. اما آزادی نیز بهنظر وی نه بیقید و شرط، بلکه حقیقت و بهتعبیری عبودیت است.[v] داوری تعبیر و قرائت فاشیستی از نظریهاش در باب آزادی را ناشی از خلط مراتب سیاست و فلسفه میداند. در باب توسعه، وی توسعه را رشد و پیشرفت علم و برقراری نظام روابط و مناسبات خاصی میداند[vi] و این نظم، نظم جهانی و واحد است و لذا همگی درنهایت به یک مقصد میرسیم که همان جهان وهمی تکنیکی است. این مقاله را داوری بررسی کرده است و نظرات ایشان عیناً و بهترتیب ذکرشده توسط ایشان در پینوشت آورده شده است، لذا همة پینوشتها از ایشان است.