%0 Journal Article %T غربشناسی: آغاز بصیرت و نارسایی ناگزیر مفهومی %J غرب شناسی بنیادی %I پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی %Z 2383-0581 %A رجبی, مزدک %D 2019 %\ 08/23/2019 %V 10 %N 1 %P 19-38 %! غربشناسی: آغاز بصیرت و نارسایی ناگزیر مفهومی %K غرب %K شرقشناسی %K غربشناسی %K جهان مدرن %K جهانمندی %R 10.30465/os.2019.4245 %X در این نوشته از متنی سخن به میان خواهدآمد که از واژه غربشناسی جهت بیان  مفهومی بنیادین و هنوز فهم نشده در تاریخ اندیشه معاصر ایران بهره گرفته است؛ متن مورد نظر درباره غرب رضا داوری اردکانی است که در آن واژه غرب همچون کلیت و شرط و واژه غربشناسی همچون ناظم و هادی ما جهت شناخت غرب و نسبت ما با آن به کار گرفته شده است.  پیشتر از این متن و پس از آن همین واژه ها اغلب با طیفهای معنایی بسیار آشنا و نخ نماشده  توسط درکی عوامزده و ضدتفکر هم به کارگرفته شده است که بعضا دارای بار معنایی سیاسی وهمراه با نفرتی از استعمار و استثمارغرب بوده و البته  آن درک سیاسی در کنار علم و تکنیک و حاکمیت سرمایه و دمکراسی و آزادی و عدالت غرب شانی از حقیقت کلی غرب و بلکه نشانهایی از وجه عریان و عیان توتالیتر بودن یا همان اطلاق جهانگسترغرب همچون تاریخ مطلق انسان را  نیز داراست.  هدف مقاله پیش رو جمعبندی کارِ ویژه چند گفتار نخستین درباره غرب است که کلیت و شرط بودن غرب را متذکر شده زیرا درک اهمیت بنیادی دو وجه معنایی واژه غرب در متن درباره غرب و دست آخر نشاندادن و تبیین توان و نقص آن برای گامهای نخستین اندیشه معاصر ما حیاتی است.   %U https://occidentstudy.ihcs.ac.ir/article_4245_17c1ffba904b6d839fb7ccd06194331a.pdf