%0 Journal Article %T نقد فلسفه ی همسخنیِ مارتین بوبر و پی آمدهای آن در حوزه ی تعلیم و تربیت کودکان %J غرب شناسی بنیادی %I پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی %Z 2383-0581 %A محسنی, اعظم %A سیف, سید مسعود %A فتح طاهری, علی %D 2020 %\ 08/22/2020 %V 11 %N 1 %P 229-246 %! نقد فلسفه ی همسخنیِ مارتین بوبر و پی آمدهای آن در حوزه ی تعلیم و تربیت کودکان %K مارتین بوبر %K «نسبتِ من ـ آن» %K «رابطه‌ی من ـ تو» %K دو طرفه بودن %K تعلیم و تربیت %R 10.30465/os.2020.5531 %X در میان مفاهیم جدیدی که در اوایل قرن بیستم در حوزه­ی تعلیم و تربیت مطرح شده بودند، مفهوم «دو طرفه بودن» (Gegenseitigkeit) فرایند آموزش چالش­های بسیاری را به همراه داشته است؛ بسیاری از مربیان با انتقاد از این مفهوم، اظهار داشتند که معلم باید به تنهایی فرایند آموزش را رهبری کند و شاگردان نمی­توانند و نباید نقشی در این فرایند ایفا کنند. بوبر ضمن اشاره به این مطلب که به منظور حفظ رابطه­ی آموزشی، باید فاصله­ی امنی بین معلم و شاگرد وجود داشته باشد، آموزه­ی «تعلیم و تربیت مبتنی بر دیالوگ» را مطرح می­کند؛ به عبارت دقیق­تر، وی نسبت آموزشی را نوعی« رابطه­ی من ـ تو یک طرفه» می خواند. حال پرسش اینجاست که با توجه به این که بوبر «رابطه­ی من- تو» را یک رابطه دو طرفه می­داند، چگونه می­تواند از رابطه­ی میان معلم و شاگرد تعبیر به «رابطه­ی من ـ تو» کند و در عین حال از یک طرفه بودن آن سخن بگوید؟ %U https://occidentstudy.ihcs.ac.ir/article_5531_5d62c3d3f76d6e4261b4055f851e6ef3.pdf