TY - JOUR ID - 4954 TI - مفهوم علوم انسانی در اندیشه متاخر ویلهلم دیلتای JO - غرب شناسی بنیادی JA - OS LA - fa SN - 2383-0581 AU - ملکی, فخری AU - داوری اردکانی, رضا AD - دانشجوی دکتری رشته فلسفه، دانشکده حقوق، الهیات و علوم سیاسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران، AD - استاد فلسفه، دانشکده حقوق، الهیات و علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران Y1 - 2020 PY - 2020 VL - 10 IS - 2 SP - 209 EP - 231 KW - علوم انسانی KW - فهم KW - عینیت یافتگی روح KW - تجربه زیسته و هرمنوتیک DO - 10.30465/os.2020.4954 N2 - دیلتای در بخش اول اندیشه اش برای استقلال بخشیدن به علوم انسانی موفقیت چندانی به دست نیاود بدین جهت برای یافتن راه حل مناسب اندیشه اولیه خود را مورد تامل و بازبینی قرار داد. دستاورد این تلاش مجدد این بود که تنها با روش درون بینی نمی توان علوم انسانی تاسیس کرد زیرا که طریق درون نگری اساساً واسطه تفهیم و تفاهم قرار نمی گیرد. لذا دیلتای در بخش دوم اندیشه اش معتقد می شود که باید تاریخ را آیینه قرار داد و از طریق تامل در آن به شناخت خود رسید. مفاهیم کلیدی که دیلتای برای رسیدن به مقصود خود به کار می برد، عبارتند از: تجربه زیسته، عینیت یافتگی روح و فهم.فهم از نظر دیلتای بازسازی و باز تولید محتوای فکری نهفته در یک جلوه فیزیکی است. در این بازسازی باید فضای فکری و زمینه های تاریخی – فرهنگی و سایر اموری که با مولف نسبت دارد مورد توجه قرار گیرد. دیلتای مقولاتی را در تقابل با مقولات صوری تحت عنوان مقولات حیات معرفی می کند که شامل: زمان، معنا، ارزش، غایت و نیروی مولد است.از میان این مقولات زمان جایگاه ویژه ای در نظام فکری دیلتای دارد. زیرا که مقولات دیگر از تامل در این مقوله به دست می آید. UR - https://occidentstudy.ihcs.ac.ir/article_4954.html L1 - https://occidentstudy.ihcs.ac.ir/article_4954_b4377ba2583ba3655579643f2a81b22d.pdf ER -