رحمان شریف زاده
چکیده
معمولاً از بعد فناورانه، سیستمی، و مدیریتی هیجان و خوشبینی خاصی در مورد پتانسیلهای شهر هوشمند برای داشتن یک شهر کاراتر و پایدارتر وجود دارد ولی از جوانب اجتماعی و شهروندی ملاحظات و نگرانیهای اخلاقی-اجتماعی متعددی در مورد پیامدهای پیادهسازی شهر هوشمند مطرح میشوند. این نوع نحوه ورود به بحث و فکر درمورد شهر هوشمند گرچه یکسره ...
بیشتر
معمولاً از بعد فناورانه، سیستمی، و مدیریتی هیجان و خوشبینی خاصی در مورد پتانسیلهای شهر هوشمند برای داشتن یک شهر کاراتر و پایدارتر وجود دارد ولی از جوانب اجتماعی و شهروندی ملاحظات و نگرانیهای اخلاقی-اجتماعی متعددی در مورد پیامدهای پیادهسازی شهر هوشمند مطرح میشوند. این نوع نحوه ورود به بحث و فکر درمورد شهر هوشمند گرچه یکسره نادرست نیست به نظر ما فهم چندان دقیقی از چیستی شهر هوشمند بدست نمیدهد. چراکه شهر هوشمند را گسیخته و جدا از تحولات و جریانهای نظری/تاریخی شهرگرایی درنظر میگیرد. برای پاسخ به این سوال که شهر هوشمند چیست (یا چگونه باید باشد) و چه نسبتی با شهروندان دارد (یا باید داشته باشد) لازم است مفهوم شهر و هوشمندی را در درون شهرگرایی معاصر مورد واکاوی قرار دهیم. در این مقاله میکوشیم تا چارچوبی مفهومی برای شهر هوشمند را در چهارچوبهای شهرگرایی معاصر و به طور خاص مبتنی بر مفهوم حقِ داشتن شهر هانری لوفور و دیوید هاروی ارائه دهیم. هدف مقاله این است که دریابد حق داشتن شهر هوشمند چه جوانب و مولفههایی دارد.
احمد بیگلری؛ محمد بهرام پور
چکیده
در پی چرخش پستمدرن فلسفی و طرح پرسشهایی درباره نحوه تعامل حکومتهای لیبرال با تعددهای فرهنگی و فلسفی در فضای دهکدهایِ حاصل از جهانیسازی، رالز کوشید با طرح یک نظریهی خردمندانه و فارغ از بنیادهای متافیزیکی و کلی با عنوان لیبرالیسم سیاسی، برای ایجاد جامعهای باثبات و برخوردار از عقاید جامع و متنوع راهی ارائه نماید. با توجه ...
بیشتر
در پی چرخش پستمدرن فلسفی و طرح پرسشهایی درباره نحوه تعامل حکومتهای لیبرال با تعددهای فرهنگی و فلسفی در فضای دهکدهایِ حاصل از جهانیسازی، رالز کوشید با طرح یک نظریهی خردمندانه و فارغ از بنیادهای متافیزیکی و کلی با عنوان لیبرالیسم سیاسی، برای ایجاد جامعهای باثبات و برخوردار از عقاید جامع و متنوع راهی ارائه نماید. با توجه به اضافهشدن وصف «سیاسی» به لیبرالیسم و نیز فراگیر و همهپسندبودن این برداشت، در این نوشتار میکوشیم با پرسش از معنای «سیاسی بودن» در نظریه مزبور، درستی ادعای رالز را از منظری تحلیلی بسنجیم. معتقدیم نظریه رالز نتوانسته در ایجاد روایتی حداقلی و همهپسند از لیبرالیسم موفق باشد. استفاده از ایدههایی همچون ساختار اساسی، دلیل عمومی، اجماع همپوشان و نیز تاریخمند ساختن لیبرالیسم نتوانسته تئوری ارائهشده در نظریهای درباب عدالت را از «جامع بودن»، حتی بر اساس معیارهای رالزی، رها سازد. لیبرالیسم سیاسی رالز بیش از «سیاسیبودن» به دنبال آشتی میان افراد دارای عقاید جامع با سیاستهای جاری در جامعهای است که پیرامون نظریه لیبرالیسم شکل گرفته است. در جامعه مورد نظر رالز، عقاید جامع به جای آنکه محترم دانسته شوند، مجبور به جرح و تعدیل میشوند و این آغازِ اِعمال اندیشهای جامع از لیبرالیسم به بهانه ایجاد ثبات در جامعه است.
حاجیه صباغ کلجاهی؛ اکبر اشرفی؛ محمد توحید فام
چکیده
متعاقب ورود مدرنیته یکی از اصلیترین سوالاتی که طرح میشد توانِ سنت در پاسخگویی به این بحرانها بود که در این راستا بحث مواجهۀ سنت و تجدد طرح شد که متفکرین مختلف هر یک به فراخور حال پاسخهایی مطرح کردند. در همین راستا، پرسش اصلی این مقاله آن بوده که سنت و تجددگرایی در اندیشۀ شریعتی چه نسبتی با یکدیگر دارند. فرضیه تحقیق بر آن بوده که شریعتی ...
بیشتر
متعاقب ورود مدرنیته یکی از اصلیترین سوالاتی که طرح میشد توانِ سنت در پاسخگویی به این بحرانها بود که در این راستا بحث مواجهۀ سنت و تجدد طرح شد که متفکرین مختلف هر یک به فراخور حال پاسخهایی مطرح کردند. در همین راستا، پرسش اصلی این مقاله آن بوده که سنت و تجددگرایی در اندیشۀ شریعتی چه نسبتی با یکدیگر دارند. فرضیه تحقیق بر آن بوده که شریعتی نیز همچون اکثر روشنفکران جهان اسلامی و ایرانی در درون گفتمان مواجهۀ سنت و تجدد بوده و به دلیل رویارویی با مسائل اجتماعی برآمده از این مواجهه قطعاً در نسبت به این دو اندیشههایی را طرح کرده است. یافتههای تحقیق نشان داده که شریعتی نه تنها در این مواجهه تأملاتی داشته بلکه رویکردی هنجاری و تجویزی اتخاذ کرده و کوشیده تا سنت را در نسبت با تجدد و با توجه به مقتضیات آن و امکاناتی که در ذخایر دینی و سنتی وجود دارد بازسازی کند و نسخۀ بازسازیشده را به مخاطبان خود تجویز نماید. مقاله از این جهت که به ابعاد معرفتشناختی مسئله پرداخته و همچنین کوشیده تا نتایج تحقیق را مفهومپردازی کند، نسبت به پیشینهپژوهشی موجود وجهی نوآورانه دارد. رویکرد مقاله تفسیری و شیوه جمعآوری دادهها کتابخانهای و اسنادی بوده است.