رضوان یوسفی؛ سید حمید طالب زاده
دوره 8، شماره 1 ، تیر 1396، ، صفحه 127-146
چکیده
به نظر کانت،انسان برای رسیدن به علمنیازمند سیستمی از دانش عقلانی خود می باشد که تحت یک ایده به وحدت برسد. در این سیستم علمی تمام اجزاء و موقعیتی که هر جزء در نسبت با دیگر اجزاء پیدا می کند به نحو پیشینی تعین مییابد. چنین وحدتی سازمان یافتهاست به نحوی که سیستم علمی در بسط تدریجی خود از درون فربه و کامل می گردد و هیچ مؤلفه بیرونی نمیپذیرد. ...
بیشتر
به نظر کانت،انسان برای رسیدن به علمنیازمند سیستمی از دانش عقلانی خود می باشد که تحت یک ایده به وحدت برسد. در این سیستم علمی تمام اجزاء و موقعیتی که هر جزء در نسبت با دیگر اجزاء پیدا می کند به نحو پیشینی تعین مییابد. چنین وحدتی سازمان یافتهاست به نحوی که سیستم علمی در بسط تدریجی خود از درون فربه و کامل می گردد و هیچ مؤلفه بیرونی نمیپذیرد. تنوع مفهومی در این سیستم که منجر به تعین قلمروهای دوگانۀ قانونگذاری در آن می شود به مفاهیم طبیعی و مفهوم آزادی محدود میگردد. حال اگر دوگانگی برآمده از این تنوع مفهومی، وحدت سازمان یافته سیستم دانش عقلانی بشر را تهدید کند خودِ سیستم برای حفظ خود بایستی بتواند بر آن فائق آید.ایده های استعلایی و نقشی که آنها در ترمیم این دوگانگی ایفا می کنند از جمله خوددرمانی های سیستم علمی است.در این نوشتار سعی برآن است تا بیان کانت از نقش ایده های استعلایی در پیوند مفاهیم را نشان دهیم.
زهره معماری؛ سید حمید طالبزاده
دوره 7، شماره 1 ، خرداد 1395، ، صفحه 89-110
چکیده
یوهان گوتلیب فیشته مدعی بود تنها کسی است که روح فلسفۀ کانت را دریافته و به آن وفادار است. بااینحال، در برخی از اساسیترین مسائل، موضع او درظاهر مخالف با کانت بهنظر میرسید، بههمیندلیل با نقدهای جدی مواجه شد، ازجمله امکان «شهود عقلی» برای انسان که کانت آن را انکار میکند، اما فیشته آن را بنیاد آگاهی میداند و تصریح میکند ...
بیشتر
یوهان گوتلیب فیشته مدعی بود تنها کسی است که روح فلسفۀ کانت را دریافته و به آن وفادار است. بااینحال، در برخی از اساسیترین مسائل، موضع او درظاهر مخالف با کانت بهنظر میرسید، بههمیندلیل با نقدهای جدی مواجه شد، ازجمله امکان «شهود عقلی» برای انسان که کانت آن را انکار میکند، اما فیشته آن را بنیاد آگاهی میداند و تصریح میکند که بدون شهود عقلی امکان حصول آگاهی برای انسان منتفی است. فیشته ازیکسو اظهار میکند که شهود عقلی موردنظر او و کانت دو مقولة متفاوتاند، یعنی اشتراک لفظی دارند و ازسویدیگر، اظهار میکند که کانت در این مسئله با او همرأی است. علاوهبر آنکه در نقد دوم، بنابر مقتضیات عقل عملی، شهود عقلی را مجاز میداند، فحوای بسیاری از عبارات او در نقد اول نیز مؤید امکان آن است. شارحان درمورد نسبت میان کانت و فیشته در این مسئله اتفاق رأی ندارند. برخی نظر فیشته را مخالف کانت میدانند و برخی دیگر میان آنها اختلافی نمیبینند. در نوشتار حاضر نخست از پیچیدگیهای این بحث در نظام کانت و فیشته سخن گفته میشود؛ سپس نمونهای از ادلة موافقان و مخالفان مطرح میشود؛ و درپایان تحلیل نگارنده درباب نبود اختلاف میان آنان بیان میشود.