فرشاد شریعت؛ امید شفیعی قهفرخی
دوره 6، شماره 1 ، اردیبهشت 1394، ، صفحه 59-81
چکیده
مقولۀ «خوشبختی» از مسائل بنیادین و پرسشهای دیرینۀ بشری به شمار میآید که با ابعاد گوناگون زندگی بشر پیوند دارد و لذا از زوایای گوناگونی بررسی شده است. در دوران جدید برخی از متفکران، از جمله جان لاک، این موضوع را بررسی کرده و با مشکلات آن دست و پنجه نرم کردهاند. جان لاک در این راه با مسائلی همچون لذت و آلام بشری، اصول اخلاقی، ...
بیشتر
مقولۀ «خوشبختی» از مسائل بنیادین و پرسشهای دیرینۀ بشری به شمار میآید که با ابعاد گوناگون زندگی بشر پیوند دارد و لذا از زوایای گوناگونی بررسی شده است. در دوران جدید برخی از متفکران، از جمله جان لاک، این موضوع را بررسی کرده و با مشکلات آن دست و پنجه نرم کردهاند. جان لاک در این راه با مسائلی همچون لذت و آلام بشری، اصول اخلاقی، عقلانیت رفتاری و معیار نیک و بد و همچنین اجتماع، نهادهای دینی، حکومت و قانون روبهرو بود. او، ضمن ترکیب روایتی طبیعتگرایانه با روایتی دینی و اخلاقی، به رفع موانع و حل تعارضهای خوشبختی در حیطۀ حیات جمعی بشر پرداخت و بر عقلانیت، تساهل، قانون، و حکومت مدنی تأکید داشت. در پژوهش حاضر به واکاوی و بازسازی تلاش لاک برای تحلیل خوشبختی و حل تعارضهای آن در انگاره و عمل اجتماعی میپردازیم.