حسین شقاقی
چکیده
الیزابت آنسکوم اندیشههای ویتگنشتاین (در کتاب تحقیقات فلسفی) را در باب زبان، یک ایدئالیسم زبانی ناقص توصیف میکند. زیرا ویتگنشتاین -بر اساس تفسیر آنسکوم- قواعد و هنجارهای اجتماعی را به نحوی تبیین میکند که با ایدئالیسم زبانی مطابقت دارد ولی تبیین ویتگنشتاین از مفاهیم مربوط به ذوات طبیعی کاملا با ایدئالیسم زبانی مطابقت ندارد. ...
بیشتر
الیزابت آنسکوم اندیشههای ویتگنشتاین (در کتاب تحقیقات فلسفی) را در باب زبان، یک ایدئالیسم زبانی ناقص توصیف میکند. زیرا ویتگنشتاین -بر اساس تفسیر آنسکوم- قواعد و هنجارهای اجتماعی را به نحوی تبیین میکند که با ایدئالیسم زبانی مطابقت دارد ولی تبیین ویتگنشتاین از مفاهیم مربوط به ذوات طبیعی کاملا با ایدئالیسم زبانی مطابقت ندارد. به نظر آنسکوم، ویتگنشتاین اعیان را به نحو ایدئالیستی تبیین نمیکند و آنها را مستقل از زبانْ مفروض میگیرد. در اینجا پس از بیان استدلالِ آنسکوم در دفاع از ادعای فوق، آن را مورد انتقاد قرار میدهم. انتقاد مذکور با توجه به استدلال مفسرینی صورت میگیرد که از این موضع دفاع میکنند که ایدئالیسم زبانی ویتگنشتاین را نباید به صفت «ناقص» موصوف کرد. بر اساس تحلیلی که در اینجا ارایه خواهد شد، مفاهیم مربوط به هویتهای فیزیکی و ذوات طبیعی نیز از نگاه ویتگنشتاین با اتکا به آنچه ایدئالیسم زبانی میخوانیم، توضیح داده میشوند. این ادعا را با اتکا به -اولا- نگاه کلی نویسنده کتاب تحقیقات فلسفی به معنا و -در ثانی- خصلت خودارجاعدهندگی زبان و گستره آن -از نگاه او- مستدل خواهیم کرد.
حسین شقاقی
چکیده
هانس گلاک در نقد تز عدم تعین ترجمه کواین، مدعی است این تز در مواجهه با دور هرمنوتیکی نسبتی دو گانه دارد: از یک سو کواین با مخالفت با فرضهای انتخابی، راه پذیرش دور هرمنوتیکی را سد میکند، از سوی دیگر سناریوی ترجمه ریشهای کواین، عملا فرضهای انتخابی و دور هرمنوتیکی را به کار میگیرد. در اینجا پس از تبیین دعاوی گلاک، در باب ماهیت ...
بیشتر
هانس گلاک در نقد تز عدم تعین ترجمه کواین، مدعی است این تز در مواجهه با دور هرمنوتیکی نسبتی دو گانه دارد: از یک سو کواین با مخالفت با فرضهای انتخابی، راه پذیرش دور هرمنوتیکی را سد میکند، از سوی دیگر سناریوی ترجمه ریشهای کواین، عملا فرضهای انتخابی و دور هرمنوتیکی را به کار میگیرد. در اینجا پس از تبیین دعاوی گلاک، در باب ماهیت دور هرمنوتیکی و روایتهای مختلف از آن تامل میکنیم و بر این مبنا در مقام نقد دعاوی گلاک، از همگرایی بین دور هرمنوتیکی به روایت گادامر و تز عدم تعین ترجمه دفاع میکنیم.