مسئلة تعارض ادیان همزمان با عصر جدید بهعنوان مسألهای فلسفی در سپهر اندیشة معاصر مطرح شده که فراخور دیدگاه اندیشمندان مختلف پاسخهای متفاوتی دریافت کرده است. این نوشتار نگاهی انتقادی به یکی از این پاسخها که توسط جان هیک، فیلسوف معاصر انگلیسی، مطرح شده است، دارد. تلاش این مقاله بر آن است ضمن پرهیز از دوبارهگویی دلایل اصلی ...
بیشتر
مسئلة تعارض ادیان همزمان با عصر جدید بهعنوان مسألهای فلسفی در سپهر اندیشة معاصر مطرح شده که فراخور دیدگاه اندیشمندان مختلف پاسخهای متفاوتی دریافت کرده است. این نوشتار نگاهی انتقادی به یکی از این پاسخها که توسط جان هیک، فیلسوف معاصر انگلیسی، مطرح شده است، دارد. تلاش این مقاله بر آن است ضمن پرهیز از دوبارهگویی دلایل اصلی ناکارآمدی این پاسخ را بیان و از مناظر معرفتشناسانه، تجربی، فلسفی و الهیاتی انتقادات بنیادی وارد بر آن را بیان کند و نشان دهد که برای مواجهه با فرهنگهای مختلف نمیتوان اصول اساسی آنها را نادیده انگاشت و در صورت چنین رویکردی با چه چالشهایی مواجه خواهیم شد.