حمیدرضا حاجی قاسم؛ مسعود سلامی
دوره 9، شماره 2 ، آبان 1397، ، صفحه 51-70
چکیده
دوران روشنگری از حیث مسائل سیاسی دوران پرتنشی است. در عرصۀ نظر شاهد تحولات بنیادین و در تعامل با آن در عرصههای اجتماعی با موضعگیریهای سیاسی رادیکال و محافطهکار مواجه هستیم. اخیراً تحقیقات، روشنگری و متفکرانش را ازحیث سیاسی از این دو منظر مورد بررسی قرار میدهد، نگرشی که از تفکرات مارگارت سی. جیکوب آغاز و با نوشتههای ...
بیشتر
دوران روشنگری از حیث مسائل سیاسی دوران پرتنشی است. در عرصۀ نظر شاهد تحولات بنیادین و در تعامل با آن در عرصههای اجتماعی با موضعگیریهای سیاسی رادیکال و محافطهکار مواجه هستیم. اخیراً تحقیقات، روشنگری و متفکرانش را ازحیث سیاسی از این دو منظر مورد بررسی قرار میدهد، نگرشی که از تفکرات مارگارت سی. جیکوب آغاز و با نوشتههای جاناتان ایزرایل در مرکز توجه قرار میگیرد. شیلر در اثری که پس از انقلاب فرانسه به رشتۀ تحریر در میآورد، دراثر فلسفی خود در باب تربیت زیباییشناختی انسان در رشتهای از نامهها، به وضوح موضعگیری سیاسی دارد. آنگونه که میتوان از گفتههای لوکاچ برداشت کرد، این نامهها حکایت از نظرات محافظهکارانه شیلر دارند. آیا واقعاً با شیلری مواجه هستیم که پس از انقلاب فرانسه خواستار حفظ شرایط موجود است؟ این تحقیق نشان خواهد داد که تعبیر لوکاچ از نامههای تربیت زیباییشناختی جای تأمل دارد و اندیشههای شیلر را میتوان به موضعگیری سیاسی رادیکال نسبت داد.