نوع مقاله : علمی-پژوهشی
نویسندگان
1 استادیار حقوق عمومی دانشگاه شیراز
2 دانشجوی دکتری علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی
چکیده
عرصۀ تعاملات سیاسی، عرصۀ کارگزاری انسانهاست و ابزار تعامل کارگزاران انسانی نهایتاً «زبان» است. نظریات مختلف در رشتههای متنوع علوم انسانی میتواند ما را در فهم زمینۀ شکلگیری این تعاملات زبانی یاری کند؛ اما هیچ تحلیل سیاسیای نمیتواند خود را صرفاً به این سطح پیرامونی محدود کند. تحلیلگران همواره با متونی مواجهاند و تحلیل آنها نیز نیازمند نظم روششناختی است تا به فهم روشن از این تعاملات زبانی برسد. رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی واجد یک جعبهابزار روششناختی مجهز است که آشنایی با آن میتواند ما را در فهم تعاملات زبانی در عرصۀ سیاسی یاری کند. رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی همچنین درک کارکردی بسیار منظمی از عرصۀ گفتمان دارد و گفتمانها را بر این اساس خالقِ یک جهان و عرصۀ تعامل معرفی میکند. جهانی که واجد قواعدِ بازی و تعامل مشخص است و کارگزاران انسانی و نهادی در این جهانِ بازنمایی و معرفیشده در هر گفتمان، هریک واجد سهمی مشخص از قدرتاند. براساس بازنمایی از جهان است که سنخ خاصی از رابطۀ قدرت بین کارگزاران شکل میگیرد. کالبدشکافی گفتمانها براساس این کارکردها میتواند پژوهشگر علوم اجتماعی را قادر به فهم روشنتر از بازیهای زبانی و معانیای کند که هر دال یا واژه در این بازیها واجد آن است.
کلیدواژهها