علی ناظمی اردکانی؛ رضا داوری اردکانی؛ مالک حسینی
چکیده
پولیس یا مدینه، موضوع فلسفه سیاست کلاسیک است. با بررسی متونی کلاسیک مثل تاریخ جنگ پلوپونزی توسیدید و سیاست ارسطو و پژوهشهای جدیدی همچون تمدن قدیم فوستل دوکلانژ و پولیس هانسن به درکی از تفاوت مدینه و شهر پی میبریم که میتواند در فهم ما از مبانی و مبادی فلسفه سیاست مدرن موثر باشد. مدینه، جامعترین و والاترین شکل جامعه سیاسی ...
بیشتر
پولیس یا مدینه، موضوع فلسفه سیاست کلاسیک است. با بررسی متونی کلاسیک مثل تاریخ جنگ پلوپونزی توسیدید و سیاست ارسطو و پژوهشهای جدیدی همچون تمدن قدیم فوستل دوکلانژ و پولیس هانسن به درکی از تفاوت مدینه و شهر پی میبریم که میتواند در فهم ما از مبانی و مبادی فلسفه سیاست مدرن موثر باشد. مدینه، جامعترین و والاترین شکل جامعه سیاسی و غایت آن نیکبختی بود، یعنی جامعترین و والاترین خیری که یک جامعه می تواند به آن دست یابد. مدینه بر خلاف شهر دارای هویتی اجتماعی و سیاسی بود و تا زمانی که رشته مدنی-سیاسی افراد آن از هم نگسسته بود، برقرار بود. از ویژگیهای اصلی مدینه یکی این بود که اعضای آن در زندگی شریک یکدیگر بودند و نیکبختی مردمان آن به هم وابسته بود. ویژگی مهم دیگر مدینه که آن را در نسبت با فرونسیس قرار میدهد، پرسشپذیری آن بود. بازاندیشی در مفاهیم مدینه و فرونسیس و نسبت آنها امروزه می تواند مجالی را فراهم کند تا به بنیادهای خودنقاد اندیشیدن بیاندیشیم، بدون اینکه در دام جزماندیشی گرفتار شویم. دیگر اینکه تامل در مفاهیمی چون پولیس فرصتی است برای شناخت ریشههای سنت دموکراتیک غرب و درک عمیقتر از نهادها و ارزشهائی که فرهنگ غربی را قوام میبخشد.
فخری ملکی؛ رضا داوری اردکانی
چکیده
دیلتای در بخش اول اندیشه اش برای استقلال بخشیدن به علوم انسانی موفقیت چندانی به دست نیاود بدین جهت برای یافتن راه حل مناسب اندیشه اولیه خود را مورد تامل و بازبینی قرار داد. دستاورد این تلاش مجدد این بود که تنها با روش درون بینی نمی توان علوم انسانی تاسیس کرد زیرا که طریق درون نگری اساساً واسطه تفهیم و تفاهم قرار نمی گیرد. لذا دیلتای ...
بیشتر
دیلتای در بخش اول اندیشه اش برای استقلال بخشیدن به علوم انسانی موفقیت چندانی به دست نیاود بدین جهت برای یافتن راه حل مناسب اندیشه اولیه خود را مورد تامل و بازبینی قرار داد. دستاورد این تلاش مجدد این بود که تنها با روش درون بینی نمی توان علوم انسانی تاسیس کرد زیرا که طریق درون نگری اساساً واسطه تفهیم و تفاهم قرار نمی گیرد. لذا دیلتای در بخش دوم اندیشه اش معتقد می شود که باید تاریخ را آیینه قرار داد و از طریق تامل در آن به شناخت خود رسید. مفاهیم کلیدی که دیلتای برای رسیدن به مقصود خود به کار می برد، عبارتند از: تجربه زیسته، عینیت یافتگی روح و فهم.فهم از نظر دیلتای بازسازی و باز تولید محتوای فکری نهفته در یک جلوه فیزیکی است. در این بازسازی باید فضای فکری و زمینه های تاریخی – فرهنگی و سایر اموری که با مولف نسبت دارد مورد توجه قرار گیرد. دیلتای مقولاتی را در تقابل با مقولات صوری تحت عنوان مقولات حیات معرفی می کند که شامل: زمان، معنا، ارزش، غایت و نیروی مولد است.از میان این مقولات زمان جایگاه ویژه ای در نظام فکری دیلتای دارد. زیرا که مقولات دیگر از تامل در این مقوله به دست می آید.
فخری ملکی؛ رضا داوری اردکانی
چکیده
در تاریخ تفکر به ویژه در حوزۀ علوم انسانی اندیشۀ ویلهلم دیلتای نقطۀ عطف محسوب میشود. دوران دیلتای با علمزدگی تمام عیار مصادف بود عدهای که علمزده بودند میان روش علوم طبیعی با علوم انسانی تفاوت اساسی قایل نبودند و هر داعیهای که داشتند مآل کارشان به ماده انگاری مکانیکی میرسید. دیلتای با این گروه به مقابله برخاست و معتقد ...
بیشتر
در تاریخ تفکر به ویژه در حوزۀ علوم انسانی اندیشۀ ویلهلم دیلتای نقطۀ عطف محسوب میشود. دوران دیلتای با علمزدگی تمام عیار مصادف بود عدهای که علمزده بودند میان روش علوم طبیعی با علوم انسانی تفاوت اساسی قایل نبودند و هر داعیهای که داشتند مآل کارشان به ماده انگاری مکانیکی میرسید. دیلتای با این گروه به مقابله برخاست و معتقد شد که برای حل مسئله نسبت علوم انسانی با شناخت طبیعت باید به سنخیت موضوع و محتوای هر علمی با روش تحقیق در آن علم توجه کنیم در غیراینصورت به شناخت وافی و کافی نخواهیم رسید. دیلتای موضوع علوم انسانی را واقعیت اجتماعی _تاریخی و روش تحقیق در آن را دروننگری و تجربه درونی میداند. تجربه درونی از نظر او یقینیتر از تجربۀ بیرونی است. لذا علوم انسانی میتواند به یقین بیشتری درقیاس با علوم طبیعی دست یابد. اصل الاصول اندیشۀ دیلتای در این راه اصل پدیدار است. این اصل بیان میکند که اشیا همانند احساسات به عنوان امور واقع آگاهی به انسان داده میشود و تابع شرایط آگاهی است.