نوع مقاله : علمی-پژوهشی
نویسنده
دکترای فلسفه، استادیار گروه تاریخ و تمدن غرب، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
چکیده
لویناس ریشههای خلأ عظیم اخلاقی عالم تجدد را در سیطرۀ هستیشناسی غربی میجوید و نشان میدهد که آن چگونه همه چیز را یا با منحل کردن در رابطۀ ادراکی سوژه و ابژه تحت یک «کلیت» فراگیر قرار میدهد و یا، در صورت مقاومت، از اساس سرکوب و محو میسازد. نوشتهای که در پی میآید میکوشد تا: 1. نشان دهد که چرا لویناس در جهت عبور از سلطۀ هستیشناسی، بر خلاف فیلسوفانی چون هیدگر، فوکو و اشتراوس، به دفاع از سوبژکتیویته میپردازد؛ و 2. در این مسیر، بعضی از امکاناتی را ملاحظه و بررسی کند که تأملات لویناس در سوبژکتیویته میتواند برای تفکر و عبور از خلأ اخلاقی عالم معاصر فراهم آورد.
کلیدواژهها