نوع مقاله : علمی-پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکتری فلسفه دانشگاه تبریز
2 دانشیار گروه فلسفه دانشگاه تبریز
چکیده
در این مقاله، دیدگاه کانت دربارة مابعدالطبیعه بررسی شده است. پس از بیان معانی لغوی و اصطلاحی واژة مابعدالطبیعه دراندیشة ارسطو، به نظامهای مختلف مابعدالطبیعی از افلاطون تا دکارت و پیروان او اشاره شده است. سپس معانی مابعدالطبیعه در فلسفة کانت بررسی شده و جنبههای مثبت و منفی آن در فلسفة او مورد بحث قرار گرفته است. مقاله به این نتیجه میرسد که کانت مابعدالطبیعه به معنی سنتی کلمه (یعنی علم نظری یقینی به خدا و جهان و نفس) را (تحت تأثیر اندیشة هیوم) نفی میکند؛ اما مابعدالطبیعه به معنای پشتیبان نظری علم تجربی را میپذیرد و برای موضوعات مطرح در مابعدالطبیعه سنتی نیز نقش نظامبخش در نظر میگیرد. او اذعان به وجود عینی موضوعات مطرح در مابعدالطبیعة سنتی را برای عرصة عقل عملی نگه میدارد.
کلیدواژهها