غرب شناسی بنیادی

نوع مقاله : علمی-پژوهشی

نویسنده

کارشناس ارشد فلسفة غرب دانشگاه تهران (پردیس قم)

چکیده

اگزیستانسیالیسم یکی از مکاتب فلسفی است که بخش بزرگی از فلسفة معاصر را دربر می‌گیرد. فیلسوفان اگزیستانسیالیست بر هستی انسان همچون گونه‌ای متمایز از هستی دیگر هستندگان تأمل می‌کنند و با دقت به این تمایز، هستی انسان را «وجود» یا existence می‌نامند. آن‌ها درصدد نشان‌دادن تفاوت میان وجود یا بودنِ انسان در این دنیا با سایر اشکال هستی‌اند. در نتیجه، به تحقیق در شیوه و شکلِ‌بودنِ انسان در دنیا و بررسی مباحث وجودی و حالات او ناچارند.
ضمن این‌که این رهیافت بسیار مورد توجه اندیشمندان آن عصر و پس از آن قرار گرفت، می‌توان سورن کی‌یر‌کگارد را با تأملات اساساً دینی، در برابر فلسفۀ منطقی و اصول عقلانی هگل، آغازگر اگزیستانسیالیسم خواند و از گابریل مارسل، کارل یاسپرس، مارتین هایدگر، و ژان پل سارتر در مقام نمایندگان اصلی این مکتب نام برد.
شایان توجه است که فیلسوفان اگزیستانس از نظام‌سازی و ارائۀ فلسفۀ سیستماتیک پرهیز کردند و با وجود تنوع افکار فلسفی در این حوزة وسیع، که بعضاً باعث کج‌فهمی‌هایی شده، شیوۀ فلسفه‌ورزی مشترک و آغاز و تأکید آن‌ها بر انسان به جای طبیعت، آن‌ها را ذیل عنوان اگزیستانسیالیست گرد می‌آورد.

کلیدواژه‌ها