نوع مقاله : علمی-پژوهشی
نویسنده
کارشناس ارشد فلسفه، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکزی
چکیده
این مقاله گزارش کوتاهی است درمورد مهمترین موضوعات فلسفی افلاطون درباب نظر و سیاست. بحث اصلی تحقق دولتشهر آرمانی است که در بخش فلسفة سیاسی مطرح است. نخست به نظریات افلاطون دربارة شناسایی، بقای نفس، نظریة مُثل، که از زیربناییترین اصول فلسفة افلاطون است، و سپس به طرح مسائلی از قبیل عدالت، تربیت، فضلیت اخلاقی، و آیین کشورداری پرداخته شده است. افلاطون دربارة دولت مثالی خود میگوید که دانایان باید ادارۀ امور شهر را بهدست بگیرند زیرا آنها دارای فضلیتاند و به دریافت حقیقت نایل شدهاند. وی همچنین به کمک روش دیالکتیک سعی دارد شناخت را از سطح محسوسات به درجة عالیتر یعنی درک معقولات بالا ببرد. بدینمنظور تمثیلی میآورد که به "زندان غار" معروف است. در این تمثیل، انسان با تزکیه و تربیت حدود شناخت خود را عقلانی میکند و به حقیقت مطلق، که همان عالم مثال است، میرسد. افلاطون قدم به قدم با مثل پیش میرود و میگوید فلاسفهاند که از اسارت جهل و نادانی رها شده و جهان نادیدنی را دیدهاند و چون به معرفت واقعی رسیدهاند پس برای حکمرانی سزاوارترند.
کلیدواژهها