نوع مقاله : علمی-پژوهشی
نویسندگان
1 واحد تهران(علوم تحقیقات)، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران(علوم تحقیقات)، ایران.
2 دانشار علوم سیاسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران
3 دانشیار علوم سیاسی، دانشگاه فردوسی مشهد
چکیده
نحوه مواجهه با غرب یکی از مولفههای اصلی فضای اندیشهای ایران است که وقوع انقلاب اسلامی ایران نیز محصول همین دغدغهمندی می باشد. شریعتی در قالب پارادایم نقد غربزدگی سعی داشت تا با خلق معناها و مضامین جدید برگرفته از عناصر سنتی، مذهبی، اسطورهای و مدرن به ارائه تصویری از غرب در چارچوب گفتمان سیاسی خود بپردازد که دارای جلوهای متمایز از قبل باشد. در این مقاله از آموزههای مطالعات پسااستعماری و بطور مشخص دو مفهوم غیریت و دیگریسازی به عنوان چارچوب نظری استفاده شده و روش تحلیل گفتمان لاکلائو و موفه نیز به مثابه روش مورد استفاده قرار گرفته تا به این سوال پاسخ داده شود که غرب در گفتمان سیاسی شریعتی چگونه بازنمایی شده است؟ یافتههای این مقاله نشان میدهد وی از طریق مکانسیم بازنمایی و غیریتسازی به ترسیم یک مرز هویتی میان «ما»ی ایرانی و «دیگری» غربی پرداخته و به تولید تصویری از غرب اقدام کرده که واجد دلالتکنندههایی چون امپریالیست، استثمارگر، شیطان، ظالم و مستکبر میباشد.
کلیدواژهها