غرب شناسی بنیادی

نوع مقاله : علمی-پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجو

2 استاد

چکیده

هدف نهایی این مقاله تحلیل مفاهیم پیشرفت و گسست در انقلاب‌‌های علمی و نشان‌دادن تناقض موجود در تحلیل تامس کوهن در این زمینه است. ما نخست نشان داده‌‌ایم که برخی از متفکران چه در زمینة فلسفة تاریخ، چه منطق پژوهش تاریخی، و چه در زمینة تاریخ‌‌نگاری، پیشرفت بشری را فرض گرفته‌‌اند. در قسمت بعدی با توضیح مؤلفه‌‌های اندیشة کوهن، آشکار ساخته‌‌ایم که کوهن، در این پیشرفت مفروض، شک می‌‌کند و تاریخ علم بشری را به‌صورتی گسسته طرح می‌‌کند. در قسمت دیگر وجه نافی و وجه حامی پیشرفت را در تحلیل کوهن تجزیه کرده‌‌ایم و بالاخره درنهایت نشان داده‌‌ایم که کوهن در بخشی که پیشرفت را طرد می‌‌کند و تاریخ را گسسته می‌‌بیند دچار تناقض می‌‌شود و بار دیگر اندیشة پیشرفت را برای تاریخی که خود گسسته‌بودنش را نشان داده است فرض می‌‌گیرد.

کلیدواژه‌ها