نوع مقاله : علمی-پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکتری فلسفه محض، دانشگاه خاتم
2 دانشیار گروه فلسفه، دانشگاه تهران
چکیده
کانون این مقاله بررسی جایگاه اسطوره در دیالوگهای افلاطون است. این مقاله با رویکرد توصیفی_تحلیلی به این مسائل اشاره دارد که دیالوگهای افلاطون در دورههای مختلف دارای چه ویژگیهایی است؟ و رویکرد افلاطون نسبت به اسطوره در دیالوگهای آغازی، میانی و پایانی چه تغییری پیدا میکند؟ در این راه، ما نخست به بررسی ایراد دیالکتیک در دیالوگهای سقراطی و سپس به نحوه استفاده افلاطون از اسطوره در دورههای مختلف میپردازیم و توضیح میدهیم که بکارگیری اسطوره در دیالوگهای سقراطی برخلاف دورههای دیگر که به منظور افزودن بُعدی دینی یا اسطورهای و یافتن راهحل برای مسائل مهم فلسفی است؛ در آن دیالوگها به جهت تقریب به ذهن و بیان تمثیل صورت میگیرد. در نهایت با تقسیم اسطورههای دورههای بعد به دو دسته کلی فرجامشناختی و غیرفرجامشناختی، به توضیح موضوع و محتوای خاص دسته دوم این اسطورهها و علت بهرهمندی از آنها میپردازیم.
کلیدواژهها