نوع مقاله : علمی-پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی کارشناسی ارشد فلسفه دانشگاه بین المللی امام خمینی(ره)
2 دانشیار گروه فلسفه دانشگاه بین المللی امام خمینی(ره)
چکیده
طرح اساسی نوشتارِ حاضر بر مبنای مسأله چگونگی نسبت رومانتیسیسم فلسفی با فلسفه روشنگری و ضد روشنگری از یک سو و نحوه تاثیرگذاری کلیدواژگان و تعابیر اندیشهای این جنبش بر فلسفه قارهای معاصر، پیریزی شده است. فرض بر این است که رومانتیسیسم فلسفی کوشش میکند تا با ایجاد سنتزی میان فلسفه روشنگری و جنبشهای ضدِ روشنگری به تعادلی میان اومانیسم و خردگرایی مدرن با ارزشهای سنتی و ضد مدرن دست یابد. این در حالی است که کلیدِ مهم این سنتز رومانتیک را باید در نگرشِ خاصِ رومانتیسیسم به فلسفه زیبایی شناسی و هنر جستجو کرد. در پیگیری مقصودِ مذکور، ضمن بررسی تبارشناسانه و تاریخی، نسبتِ تعابیِر کلیدی و مهّمِ سنّتِ رومانتیسیسم آلمانی با فلسفه قارهای معاصر، مورد واکاوی قرار خواهد گرفت: علم گرایی پوزیتیویستی افراطی و مشیِ ضدِ فلسفی آن که برآمده از عقلانیت ابزاری است؛ همچنین رویکردهای شبه فلسفی و شبه علمی پست مدرنیسم در نسبت با احساسیگری رُمانتیک.
کلیدواژهها