علمی-پژوهشی
مصطفی زبان دان؛ محمدحسن میرزامحمدی؛ محسن فرمهینی فراهانی
چکیده
در این پژوهش، با هدف ارائه مبانی، اهداف، اصول و روش های اخلاقی برای متامدرنیسم از روش تحقیق ترکیبی مشتمل بر روش اسنادی، تحلیل مفهومی از نوع تفسیر مفهوم و روش تحقیق استنتاجی از نوع پیش رونده استفاده شده است .بنابراین ابتدا با به کارگیری روش پژوهش اسنادی ضمن گردآوری و انسجام نظریات اخلاقی صاحب نظران متامدرنیسم، به واسطه روش پژوهش تحلیل ...
بیشتر
در این پژوهش، با هدف ارائه مبانی، اهداف، اصول و روش های اخلاقی برای متامدرنیسم از روش تحقیق ترکیبی مشتمل بر روش اسنادی، تحلیل مفهومی از نوع تفسیر مفهوم و روش تحقیق استنتاجی از نوع پیش رونده استفاده شده است .بنابراین ابتدا با به کارگیری روش پژوهش اسنادی ضمن گردآوری و انسجام نظریات اخلاقی صاحب نظران متامدرنیسم، به واسطه روش پژوهش تحلیل مفهومی از نوع تفسیر مفهوم به تبیین و تعریف متامدرنیسم و اخلاق در متامدرنیسم پرداخته است. همچنین کاربرد روش تحقیق استنتاجی از نوع پیش رونده، تدوین مبانی، اهداف، اصول و روش ها ی اخلاقی متامدرنیسم را در پی داشته است. بنابراین، از ایجاد تحرک جهت عبور از اخلاق پست مدرنیستی به سوی اخلاق متامدرنیستی به عنوان هدف غائی اخلاق در متامدرنیسم، یاد شده است که علاوه بر هفت هدف واسطی، شامل هشت اصل و سه روش اخلاقی هم می باشد. مولفه هایی همچون بازگشت به جنبش های گذشته، صداقت جدید، اصالت، محبت و مراقبت، فروپاشی فاصله ها، سلسله مراتب، فرآیند "گویی" و روایت های بزرگ به عنوان اصول اخلاقی متامدرنیسم مطرح شده است. همچنین از تلفیق و ترکیب، معادله هردو – هیچکدام، و معادله هردو – و..... به عنوان روش های اخلاقی متامدرنیسم نام برده شده است.
علمی-پژوهشی
محمد سعید عبداللهی؛ محمدعلی عبداللهی
چکیده
مدافعان نظریهی خطا بر این باورند که هیچگونه معرفت اخلاقی ای نمیتوان یافت. آنها اخلاق را تنها افسانه ای دلنشین میدانند که از نیاکان ما به ارث رسیده است. راس شیفر لندو، فیلسوف اخلاقِ نامدار معاصر معتقد است مدافعان نظریهی خطا به مسئله ای ناچیز و یا تنها یک دیدگاه اخلاقی حمله نمی کنند، آنها با ایده خود تمامی دیدگاه های اخلاقی ...
بیشتر
مدافعان نظریهی خطا بر این باورند که هیچگونه معرفت اخلاقی ای نمیتوان یافت. آنها اخلاق را تنها افسانه ای دلنشین میدانند که از نیاکان ما به ارث رسیده است. راس شیفر لندو، فیلسوف اخلاقِ نامدار معاصر معتقد است مدافعان نظریهی خطا به مسئله ای ناچیز و یا تنها یک دیدگاه اخلاقی حمله نمی کنند، آنها با ایده خود تمامی دیدگاه های اخلاقی را به یک اندازه شکست خورده می دانند. به باور شیفرلندو، پیروان نظریهی خطا برای دفاع از مدعای خود باید باید نشان دهند که نخست، پذیرش اخلاق در گروِ التزام به عینیت اخلاقی و مطلق بودن دلایل اخلاقی است و دوم آنکه حتی در فرضی که اخلاق بر این دو پیش فرض بنا شده باشد، دست کم یکی از این دو پیش فرض کاذب است. در این مقاله با بررسی قویترین استدلال ها علیه عینیتِ معیار های اخلاقی از منظر شیفرلندو و آشکار ساختن نا کارآمدی آن ها، نشان می دهیم که استدلال های مدافعان نظریهی خطا علیه اخلاق عینی، در بهترین و قویترین حالت، عقیم اند و بنابراین شکاکیت و عدم امکان معرفت اخلاقی نباید موضع اولیهی افراد در باب اخلاق باشد.
علمی-پژوهشی
اکبر غفوری؛ محمد عابدی؛ محمد تقی شابلاغی
چکیده
دولت به عنوان یکی از مهمترین دغدغههای فیلسوفان سیاسی در طول تاریخ بوده است. بررسی مقایسهای رویکرد مکتب متعالیه (صدرایی) و مکتب فایدهگرایی نسبت به مقوله دولت، هدف اصلی این مقاله است. این پژوهش بر آن است تا تفاوتها و تشابهات دو مکتب متعالیه (صدرایی) و مکتب فایدهگرایی را نسبت به جنبههای مختلف دولت از جمله ضرورت، منشأ، ماهیت و ...
بیشتر
دولت به عنوان یکی از مهمترین دغدغههای فیلسوفان سیاسی در طول تاریخ بوده است. بررسی مقایسهای رویکرد مکتب متعالیه (صدرایی) و مکتب فایدهگرایی نسبت به مقوله دولت، هدف اصلی این مقاله است. این پژوهش بر آن است تا تفاوتها و تشابهات دو مکتب متعالیه (صدرایی) و مکتب فایدهگرایی را نسبت به جنبههای مختلف دولت از جمله ضرورت، منشأ، ماهیت و غایت دولت مورد بررسی و مقایسه قرار دهد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که هر یک از این دو مکتب، رویکرد متفاوتی نسبت به مقوله دولت دارند. مکتب متعالیه از نگاه اخلاقگرایانه و دینی به دولت مینگرد یعنی هدف از ایجاد دولت را خیر اعلا، دستیابی به ارزشهای الهی و رستگاری آن جهانی انسان می داند. در حالیکه مکتب فایدهگرایی، دولت را از منظر مادیگرایانه و منفعتطلبانه مورد توجه قرار می دهد. با وجوداین، در رویکرد این دو مکتب نسبت به دولت، تشابهاتی دیده میشود، برای مثال هر دو مکتب دولت را ضرورت اجتنابناپذیر میدانند؛ یا رویکرد مثبتی نسبت به حکومت اکثریت، چنانچه به استبداد کشیده شود، وجود ندارد. این ملاحظات بیانگر آن است که این تحقیق از نوع توصیفی ـ تحلیلی با رویکردی اسنادی – تاریخی است که بر اساس رهیافت مقایسهای انجام شده و روش گردآوری دادهها کتابخانهای است
علمی-پژوهشی
مرضیه لطفی
چکیده
براساس دیدگاه ناطبیعیانگاری اخلاقی مفاهیم و واژگان اخلاقی همچون «خوبی» مفاهیمی بنیادین و تحلیلناپذیرند و نمیتوان آنها را به مفاهیم طبیعی و متافیزیکی دیگر فروکاست. یکی از انتقادهای مهمی که به این دیدگاه وارد شده است استدلال هنجاری است. ادعای مخالفان این است که ویژگیهای sui generis فاقد قدرت هنجاری هستند. در این مقاله تقریری ...
بیشتر
براساس دیدگاه ناطبیعیانگاری اخلاقی مفاهیم و واژگان اخلاقی همچون «خوبی» مفاهیمی بنیادین و تحلیلناپذیرند و نمیتوان آنها را به مفاهیم طبیعی و متافیزیکی دیگر فروکاست. یکی از انتقادهای مهمی که به این دیدگاه وارد شده است استدلال هنجاری است. ادعای مخالفان این است که ویژگیهای sui generis فاقد قدرت هنجاری هستند. در این مقاله تقریری از این استدلال را معرفی میکنم که منقدان کمتر به آن توجه کردهاند. این استدلال بر این ایده استوار است که حتی اگر وجود ویژگی sui generis ای همچون P را در عالم بپذیریم، مشخص نیست که «چرا چنین ویژگیای باید در اعمال ما اثرگذار باشد؟». درواقع، ادعا این است که این پرسش پاسخ قانعکنندهای ندارد و ما نمیتوانیم تبیین کنیم که چرا هنگامی که میخواهیم عملی را انجام دهیم، بهجای ویژگیهای متنوع دیگر، باید به P توجه کنیم. بنابراین، حتی اگر ویژگی sui generis ای همچون P وجود داشته باشد، آن ویژگی نمیتواند «خوبی» باشد. در این نوشته استدلال مطرح شده را بهتفصیل معرفی و بررسی میکنم. در ادامه، سعی خواهم کرد تا نشان دهم که استدلال بر بنیان نادرستی بنا شده است و بنابراین موفق نیست.
علمی-پژوهشی
شروین مقیمی
چکیده
روایت افلاطون از سرشت تربیتی فلسفه سیاسی سقراطی، در نهایت به موضع سلبی او نسبت به شیوه زندگی سیاسی منتهی میگردد. در مقابل، ارسطو میکوشد تا روایتی از فلسفه سیاسی سقراطی به دست دهد که در آن در عین تاکید بر غرض نهایی سقراط، یعنی دفاع از شیوه زندگی فلسفی در برابر شیوههای غیرفلسفی، زمینه برای دفاعی ایجابی از شیوه زندگی سیاسی نیز لحاظ ...
بیشتر
روایت افلاطون از سرشت تربیتی فلسفه سیاسی سقراطی، در نهایت به موضع سلبی او نسبت به شیوه زندگی سیاسی منتهی میگردد. در مقابل، ارسطو میکوشد تا روایتی از فلسفه سیاسی سقراطی به دست دهد که در آن در عین تاکید بر غرض نهایی سقراط، یعنی دفاع از شیوه زندگی فلسفی در برابر شیوههای غیرفلسفی، زمینه برای دفاعی ایجابی از شیوه زندگی سیاسی نیز لحاظ گردد. ما در این مقاله میکوشیم تا نشان دهیم که نخستین گام ارسطو در این مسیر ضرورتاً دفاع از شیوه زندگی سیاسی به مثابه شیوهای طبیعی برای انسان است. ما در اینجا نشان میدهیم که طرح این دعوی از سوی ارسطو که «انسان بنا به طبیعت موجودی سیاسی است»، خصلتی اساساً آیرونیک و به تعبیری خطابی دارد، و از سوی دیگر این گزاره آیرونیک و خطابی، جزئی ضروری از تمهید تربیتی بدیلی است که وی در کنار تمهید تربیتی افلاطونی و به عنوان رقیب آن مطرح میسازد. بنابراین مواجهه با پیچیدگی تعبیر مد نظر ارسطو از اصطلاح «طبیعت»، به نوعی در کانون ملاحظات ما در این مقاله قرار میگیرد.
علمی-پژوهشی
سید محمدرضا امیری طهرانی
چکیده
نوظهوری اجتماعی از مهمترین مسائل علوم اجتماعی است. این مقاله برآن است که شرایط نوظهوری اجتماعی قوی را به کمک مفاهیم فلسفۀ ذهن هم چون ابتنا، تحقق چندگانه و انقصال فاحش تعریف کند. رویکردهای روششناختی در برآوردن ساختن شرایط نوظهوری قوی با چالشهای متفاوتی روبرو هستند. این چالشها را میتوان در سه مسئلۀ واقعگرایی، علیت روبهپایین ...
بیشتر
نوظهوری اجتماعی از مهمترین مسائل علوم اجتماعی است. این مقاله برآن است که شرایط نوظهوری اجتماعی قوی را به کمک مفاهیم فلسفۀ ذهن هم چون ابتنا، تحقق چندگانه و انقصال فاحش تعریف کند. رویکردهای روششناختی در برآوردن ساختن شرایط نوظهوری قوی با چالشهای متفاوتی روبرو هستند. این چالشها را میتوان در سه مسئلۀ واقعگرایی، علیت روبهپایین و سازوکار صورتبندی کرد. در این پژوهش به روش تحلیلی، رهیافت رئالیسم انتقادی به مسئلۀ نوظهوری اجتماعی قوی و نحوۀ پاسخگویی آن به سه مسئلۀ یاد شده نقد میشود. منتقدان رئالیسم انتقادی را با دو گونه چالش روبرو میبینند. نخست، باور به مستقل بودن ساختار از کنشهای عوامل، به شیءانگاری میانجامد، و دوم این که نوظهوری هستیشناختی با ابتنا تعارض دارد. به نظر میرسد که در توجیه امکانپذیری استقلال ساختار از اجزای خود، میتوان از مفهومِ ترکیب نامحدود اجزا بهره جست. و با توجه به این که ابتنا مستلزم وابستگی هستیشناختی پدیده نوظهور اجتماعی نیست، علیت اجتماعی با ابتنا تعارض ندارد.
علمی-پژوهشی
علی حجتی؛ علی اصغر مصلح
چکیده
چگونگی مواجهه با «دیگری» و سپس نقش تعیینکننده آن در اتخاذ رویکرد میانفرهنگی، در میان فیلسوفان این حوزه اهمیتی انکار ناپذیر دارد. برنارد والدنفلس، فیلسوف میانفرهنگیِ معاصر، مواجهه با «دیگری» را نوعی مواجهه پارادوکسیکال میداند که میتوان از آن به حضورِ امرِ غایب یاد کرد. این فیلسوف آلمانی، رویکردی حداکثری نسبت به ...
بیشتر
چگونگی مواجهه با «دیگری» و سپس نقش تعیینکننده آن در اتخاذ رویکرد میانفرهنگی، در میان فیلسوفان این حوزه اهمیتی انکار ناپذیر دارد. برنارد والدنفلس، فیلسوف میانفرهنگیِ معاصر، مواجهه با «دیگری» را نوعی مواجهه پارادوکسیکال میداند که میتوان از آن به حضورِ امرِ غایب یاد کرد. این فیلسوف آلمانی، رویکردی حداکثری نسبت به مواجهه با «دیگری» را برگزیده و راه خود را از دیگران با بیانِ «امرِ بیگانه» به جای «دیگری» جدا کرده است. «امر بیگانه» در عینِ اینکه نفیِ سوژه نبوده و ریشه در «من» دارد، به هیچ عنوان قابل فروکاست به امری آشنا یا امرِ از آنِ من و یا قابل فروکاست به نظم پیشین نبوده و نیست. در واقع تبعات مهم نظریِ این نگرش با روش «پدیدارشناسیِ امر بیگانه» همسو با اقتضائات دنیای چند صدایی معاصر و زیست امروزی است و حتی نه امروز که در کل، حیات انسانی چیزی جز حرکت مدام در-میانِ امور نبوده و به سبب بدنمندیِ انسان چنین اقتضائی ممکن گردیده است. فلسفه میانفرهنگیِ والدنفلس، توجه به همین مسئله با همه نوآوریها و حل مسائل پیشین با بنیانی نو و بدیع میباشد.
علمی-پژوهشی
مهدی خبازی کناری؛ ندا راه بار
چکیده
دریدا نقش به سزایی در معرفی سوسور به گفتمان فلسفی و زبان شناختی زمانه ما دارد. این مقاله ضمن پرداختن به بنیادهای فکری سوسور و تاثیر گذاری سوسور بر دریدا بر آن است که نقد ساختارزدایانه دریدا نسبت به سوسور در مسأله نوشتار را مورد تحلیل قرار دهد. سوسور در کتاب دوره زبان شناسی عمومی، با تقسیم بندی قلمرو زبان به دو بخش بیرون و درون، نوشتار ...
بیشتر
دریدا نقش به سزایی در معرفی سوسور به گفتمان فلسفی و زبان شناختی زمانه ما دارد. این مقاله ضمن پرداختن به بنیادهای فکری سوسور و تاثیر گذاری سوسور بر دریدا بر آن است که نقد ساختارزدایانه دریدا نسبت به سوسور در مسأله نوشتار را مورد تحلیل قرار دهد. سوسور در کتاب دوره زبان شناسی عمومی، با تقسیم بندی قلمرو زبان به دو بخش بیرون و درون، نوشتار را از قلمرو درونی زبان بیرون رانده و آن بازنمایی زبان تلقی می کند. سوسور نوشتار را غاصب جایگاه گفتار دانسته و آن را امر حاشیه ای تلقی می کند. اما دریدا معتقد است سوسور با تعیین حدود درون و بیرون برای زبان و خروج نوشتار از قلمرو درونی زبان، نتوانست از متافیزیک میتنی بر حضور تخطی کند. وی با طرح مفهوم Differance به وجه مستقل نوشتار نسبت به گفتار اشاره داشته و نوشتار را از به انقیاد درآمدن گفتار خارج می کند. به باور دریدا، اختیاری بودن نشانه می تواند دال را از انقیاد مدلول بیرون آورده و دال های متکثر ایجاد کند. از نگاه وی، Differance نشان دهنده امکانی برای شدن های مستمر در متن است و این شدن ها زنجیره بی پایانی از دال ها را به همراه خواهد داشت.
علمی-پژوهشی
مرجان نادرزاده گوارشکی؛ علی مرادخانی؛ حمیدرضا افشار
چکیده
در نظر ژیل دلوز، مجاز ((Virtual بعدمثالی (ideal) واقعیت است و تصویر مجازی بخش غیرقابل تجزیهی کریستال-زمان درمیان ذهنیت و عینیت که پیچیده ترین فرم و ساختار روایی-زمانی دلوز است. این پژوهش بر آن است تا به تبیین مفهوم "مجاز" و "تصویر مجازی" در فلسفه ی ژیل دلوز، فیلسوف فرانسوی بپردازد و از آنجایی که فرضیه ی اصلی این پژوهش تاثیر مفهوم تصیر مجازی بر ...
بیشتر
در نظر ژیل دلوز، مجاز ((Virtual بعدمثالی (ideal) واقعیت است و تصویر مجازی بخش غیرقابل تجزیهی کریستال-زمان درمیان ذهنیت و عینیت که پیچیده ترین فرم و ساختار روایی-زمانی دلوز است. این پژوهش بر آن است تا به تبیین مفهوم "مجاز" و "تصویر مجازی" در فلسفه ی ژیل دلوز، فیلسوف فرانسوی بپردازد و از آنجایی که فرضیه ی اصلی این پژوهش تاثیر مفهوم تصیر مجازی بر نوع روایت و ساختار روایی در جنبش سینمای هنری اروپاست، ازین رو پژوهش پیش رو در جهت اثبات این فرضیه، پس از تبیین مفهوم تصویر مجازی و جایگاه آن در الگوی زمان کریستالی در فلسفه ی ژیل دلوز، به بررسی برخی از فیلمهای جنبش سینمای هنری اروپا، یعنی فیلمهای هیروشیما عشق من 1959- سال گذشته در مارین باد 1961- جاویدان 1963 خواهد پرداخت تا ازین طریق نشان دهد که فیلم های ذکر شده با تمرکز بر مفهوم تصویر مجازی چگونه به خلق کریستال زمانی در ساختار روایی خود شده اند. همچنین این مقاله در پی دستیابی به الگویی واحد برای خوانش و واکاوی این نوع روایات زمان محور است. روش کلی این تحقیق به شیوه توصیفی است و با استفاده از منابع کتابخانهای و بررسی موردی فیلمها، این آثار را مورد مطالعه قرار خواهد داد.
مقاله ترویجی
سیدعلی مرتضوی امامی زواره؛ اباصالح تقی زاده طبری
چکیده
بحران حوزه عمومی یا مقوله پایان سیاست از مباحثی است که در اندیشه سیاسی غرب در سال های اخیر مورد توجه فراوان اندیشمندان قرار گرفته است. عدم تمایل به شرکت در انتخابات، بی اعتمادی به حکومت و سیاست و کاهش دانش سیاسی از پدیده هایی به شمار می رود که سبب مراجعه دوباره اندیشمندان غربی به مفاهیمی چون سیاست، حوزه خصوصی و ارتباط آنها با هم شده ...
بیشتر
بحران حوزه عمومی یا مقوله پایان سیاست از مباحثی است که در اندیشه سیاسی غرب در سال های اخیر مورد توجه فراوان اندیشمندان قرار گرفته است. عدم تمایل به شرکت در انتخابات، بی اعتمادی به حکومت و سیاست و کاهش دانش سیاسی از پدیده هایی به شمار می رود که سبب مراجعه دوباره اندیشمندان غربی به مفاهیمی چون سیاست، حوزه خصوصی و ارتباط آنها با هم شده است. در این نوشتار ابتدا اندیشه سیاسی هانا آرنت در باب جایگاه حوزه عمومی و حوزه خصوصی به عنوان پایه و مبنای تئوریک مورد بحث قرار می گیرد و در ادامه جلوه بیرونی این اندیشه و اثراتی که بر جامعه غرب داشته، بررسی می شود. سیاست مدرن غرب آنطور که هانا آرنت می اندیشد، استقلال خود را از دست داده است و در معنای جدیدی ظاهر شده است، معنایی که آن را وابسته به اقتصاد و به تعبیر دیگر حوزه خصوصی می نماید.در عصر مدرن، آن گونه که آرنت مورد تأکید قرار میدهد سیاست با اقتصاد پیوند وثیقی برقرار کرد و ذیل آن تعریف شد.