غرب شناسی بنیادی

 


         آمار و ارقام نشریه

  • تعداد دوره‌ها   16
  • تعداد شماره‌ها   31
  • تعداد مقالات   265
  • تعداد نویسندگان   385
  • تعداد مشاهده مقاله   442,787
  • تعداد دریافت فایل اصل مقاله   347,342
  • نسبت مشاهده بر مقاله   1670.89
  • نسبت دریافت فایل بر مقاله   1310.72
  • تعداد مقالات ارسال شده   932
  • درصد عدم پذیرش   70
  • تعداد مقالات پذیرفته شده   197
  • درصد پذیرش   21
  • تعداد پایگاه های نمایه شده   12
  • تعداد داوران   283

 


 

 


نشریه غرب شناسی بنیادی در تاریخ 1391/05/18 موفق به دریافت درجه علمی – پژوهشی از وزات محترم علوم، تحقیقات و فناوری شد؛ همچنین در آخرین رتبه بندی نشریات نیز حائز رتبه «علمی ب» شده است. حوزه های مطالعاتی مرتبط با نشریه مباحث میان رشته ای فلسفه غرب و اسلامی، فلسفه و سیاست، فلسفه و تاریخ، فلسفه و جامعه و... است. رویکرد کلی این نشریه انتشار مقالات پژوهشی در زمینة معرفی و نقد اندیشه و فرهنگ جهان غرب است. موضوعات پیشنهادی نشریه عبارتند از:

  • پیشینه غرب شناسی؛
  • افق های جدید غرب شناسی؛
  • تاریخ و وضعیت تفکر فلسفی، علمی، دینی، در غرب معاصر؛
  • بنیان های اندیشة حقوقی و سیاسی در جهان غرب؛
  • تاریخ و وضعیت هنر در جهان غرب؛
  • فرهنگ غرب و اسطوره شناسی؛
  • بنیان های فلسفی، علمی، دینی، و ... تمدن مغرب زمین؛
  • مطالعات تطبیقی اندیشه و فرهنگ غرب و شرق؛ غرب و شرق شناسی؛
  • غرب و اندیشه جهانی شدن؛
  • غرب و نظریات پایان تاریخ (نظیر پایان هنر، پایان فلسفه و...)؛
  • غرب و اسلام شناسی معاصر؛ غرب و جهانی شدن؛
  • غرب و آینده پژوهی؛
  • مؤلفه های غرب شناسی به مثابه علم و آموزش دانشگاهی؛
  • موقعیت و نقش رسانه در غرب معاصر؛
  • غرب و اندیشه های آخرالزمانی؛
  • نحوه مواجهه غرب با بحران های جدید (محیط زیست، جنگ های منطقه ای، بیماری های فراگیر و...).
  • غرب و هویت های جدید.

  مشخصات نشریه:

  • محل چاپ: ایران، تهران
  • ناشر: پژوهشگاه علوم‌انسانی و مطالعات‌فرهنگی
  • سال شروع انتشار: 1389
  • حوزۀ تخصصی: غرب شناسی
  • اعتبار مجله: علمی‌ ب
  • آخرین چارک (سال 1400):  Q3
  • رویکرد نشریه در انتشار مقالات: این نشریه مقالاتی را که در فرایند ارزیابی در یکی از دو سطح: 1. علمی و 2. ترویجی شناخته شوند را منتشر می نماید (مشاهده جزئیات).
  • زبان مجله: دو زبانه؛ فارسی یا انگلیسی
  • نوبت انتشار: دوفصلنامه
  • نوع انتشار: چاپی و الکترونیکی
  • هزینۀ بررسی: دارد (مشاهدۀ جزئیات)
  • نوع داوری: حداقل 2 داور، دوسویه‌ناشناس الکترونیک (مشاهدۀ جزئیات)
  • زمان داوری: دو تا چهار ماه
  • درصد پذیرش مقالات: 15%
  • دسترسی به مقاله‌ها: رایگان (تمام متن)
  • نمایه‌شده: بلی (مشاهده جزئیات)

 محقق گرامی لطفا پیش از ارسال مقاله موارد زیر را ملاحظه و فایلهای پیوست را مطالعه نمایید.


  •  راهنمای ثبت مقاله در سامانه (دریافت فایل).
  • قوانین اخلاقی و اجرایی نشریه (مشاهده صفحه).
  • رویکرد نشریه در انتشار مقالات (مشاهده صفحه).
  • دریافت، تکمیل و ارسال فرم تعارض منافع (فایل).
  • دریافت و تکمیل فرم تعهدنامه (فایل)
  • هزینه رسیدگی به مقاله (مشاهده صفحه).
  • فلودیاگرام داوری (مشاهده صفحه).
  • نحوه دسترسی به سامانه مشابه یاب (مشاهده صفحه).
  • حتما با آدرس الکترونیکی غیر از yahoo ثبت نام فرمایید.
  • جهت تماس می توانید با آدرس پست الکترونیکی نشریه daftaremajalleh@gmail.com مکاتبه نموده و یا درخواست خود را از طریق بخش «تماس با ما» نشریه اسال نمایید.
علمی-پژوهشی

سیاسی شدن جهل: از تکنیک آگاهی جهل‌ساز تا امکان گسست آگاهی

صفحه 1-31

https://doi.org/10.30465/os.2025.52469.2054

پیمان زنگنه؛ احسان مزدخواه

چکیده جهل دارای دو جنبه آگاهانه و غیرآگاهانه است. یعنی افراد تصور می‌کنند که نسبت به موضوعی آگاهی دارند و درست هم عمل می‌کنند، در حالی‌که این‌گونه نیست. یعنی نظام سیاسی از روی آگاهی، جهل را ترویج می‌کند که متعاقب آن سیاسی شدن جهل به وقوع می‌پیوندد. هدف این پژوهش، بررسی فرآیند سیاسی شدن جهل و نقش نظام‌های سیاسی در تولید و توزیع آن به‌عنوان ابزاری برای تثبیت سلطه است. سؤال پژوهش این است که چگونه نظام‌های سیاسی از طریق بازتوزیع امر محسوس، جهل را در جامعه تزریق و کانالیزه می‌کنند و این فرآیند چه تأثیری بر جایگاه سوژه‌های آگاه و ناآگاه دارد؟ فرضیه آن است که نظام‌های سیاسی با پنهان‌سازی امور ناپنهان و استفاده از مکانیزم‌های جهل‌ساز مانند سانسور، پروپاگاندا و نظام آموزشی، جهل را به‌صورت سیستماتیک در جامعه نهادینه می‌کنند و افراد شایسته و آگاه را به حاشیه می‌رانند و سوژه‌های همسو با گفتمان جهل را به کارگزاران قدرت تبدیل می‌نمایند. نوشتار حاضر با تکیه بر چارچوب نظری ژاک رانسیر، به‌ویژه مفاهیم «توزیع امر محسوس»، «نظم پلیسی» و «استتیک»، آن‌هم به شیوه توصیفی و تحلیلی استدلال می‌کند که جهل نه غیاب تصادفی دانش، بلکه محصولی سیاسی است که از طریق تنظیم ادراک جمعی تولید می‌شود.

علمی-پژوهشی

ااز الحاد و لاادری‌گرایی تا بی‌موضعی نسبت به خدا: بازخوانی موضع دینی دیوید هیوم

صفحه 33-62

https://doi.org/10.30465/os.2025.52844.2068

فریده لازمی؛ محمد اصغری

چکیده برداشت غالب دربارۀ دیوید هیوم، فیلسوف برجستۀ قرن هجدهم، آن است که او در زمرۀ منتقدان سرسخت دین و خداپرستی و در پی نفی بنیادهای الهیات عقل‌گرا بوده است. این مقاله با بازنگری در چنین تلقی‌هایی نشان می‌دهد که هیوم، با وجود نقدهای ژرف خود بر براهین اثبات وجود خدا و ناتوانی عقل در شناخت امر متعالی، نه ملحد است و نه لاادری‌گرا به معنای رایج آن. تحلیل آثار اصلی او، به‌ویژه رساله‌ای دربارة طبیعت آدمی و گفت‌و‌گوهایی دربارة دین طبیعی، نشان می‌دهد که هیوم به امکان وجود خداوند اذعان دارد، اما مسئلۀ وجود و ماهیت خدا را از دایرۀ مسائل اساسی زندگی انسانی و اخلاقی بیرون می‌داند. بدین‌سان، موضع او را می‌توان نوعی بی‌موضعی نسبت به خدا دانست؛ اصطلاحی که در این مقاله معادل God-indifference به‌کار می‌رود و بیانگر رویکردی است که نه در پی اثبات یا نفی خدا، بلکه در پی بازشناسی کارکردهای انسانی و روان‌شناختی دین است . در این معنا، هیوم بیش از آنکه فیلسوفی ضد‌دینی باشد، اندیشمندی است که با تمرکز بر طبیعت، عواطف و اخلاق انسان، مسئلۀ خدا را از جایگاه محوری به حاشیه می‌راند و فلسفۀ دین را از الهیات به روان‌شناسی و اخلاق سوق می‌دهد.

علمی-پژوهشی

تحلیل فوکویی گفتمان قدرت در رمان روزگار سخت اثر چارلز دیکنز

https://doi.org/10.30465/os.2025.51926.2043

محمد امین مذهب؛ عباس منفرد؛ یگانه مهاجر تبریزی

چکیده دوره‌ی ویکتوریا در انگلستان شاهد اوج قدرت استعماری و صنعتی این کشور بود. چارلز دیکنز در رمان «روزگار سخت» (1854) این دوره را با ویژگی‌هایی مانند ستم اجتماعی، تفکرات ایدئولوژیک و استثمار اقتصادی و کاری به تصویر کشیده است. این رمان به بررسی مکانیسم‌های اعمال قدرت و سلطه بر زندگی طبقات فرودست از طریق گفتمان‌های حاکم مانند صنعتی‌سازی و فلسفه‌ی فایده‌گرایی در محیط‌های کاری و آموزشی می‌پردازد.

این پژوهش با بهره‌گیری از چارچوب نظری میشل فوکو، به ویژه مفاهیم قدرت و گفتمان، به تحلیل رمان دیکنز پرداخته است. اگرچه فوکو مستقیماً روشی برای تحلیل متون ادبی ارائه نکرده، اما مفاهیم کلیدی اندیشه‌ی او از جمله گفتمان، اعمال قدرت و فرآیند سوژه‌سازی، ابزارهای تحلیلی ارزشمندی در مطالعات فرهنگی و نقد ادبی فراهم کرده‌اند.

هدف اصلی این مطالعه، بررسی شیوه‌های بازنمایی سازوکارهای قدرت در رمان و نقش نهادهای آموزشی و صنعتی در شکل‌دهی به سوژه‌های اجتماعی است. همچنین به امکان‌های مقاومت در برابر گفتمان مسلط نیز پرداخته می‌شود. نتایج نشان می‌دهد که چگونه گفتمان‌های فایده‌گرایانه و تکنولوژیک به عنوان ابزارهایی برای اعمال انضباط و کنترل در فضاهای کاری و آموزشی عمل می‌کنند.

بازخوانی نمایشنامۀ آه! ای روزهای زیبا اثر ساموئل بکت بر اساس اصول اگزیستانسیالیسم

دوره 13، شماره 1، خرداد 1401، صفحه 77-95

https://doi.org/10.30465/os.2022.42968.1859

محمدباقر انصاری؛ احمد کامیابی مسک؛ شهلا اسلامی

چکیده اگزیستانسیالیسم، مکتبی فلسفی مبتنی بر اصالت بشر و سه اصل آزادی، انتخاب و مسئولیت است. این نگرش در نمایشنامه‌های ساموئل بکت، نویسندۀ فرانسوی ایرلندی‌تبار سدۀ بیستم و برندۀ جایزۀ نوبل ادبی 1969، ازجمله آه! ای روزهای زیبا بازتاب یافته است. بکت همواره مستقل بود و هیچگاه وارد بازیهای سیاسی نشد. او دربارۀ آثارش سخن نمیگفت. ازهمین‌رو هر کس از منظر خود آثارش را تفسیر میکند و برخی که شناخت درستی از او ندارند، بکت را انسانی ناامید و آثارش را مبهم نشان میدهند.

این پژوهش، به ترتیب، پس از بدست‌دادن خلاصه، خاستگاه، فردسانها و ساختار نمایشنامه، با بهره‌گیری از نمایشنامه، از منظری نو، با روش کتابخانه‌ای، توصیفی و تحلیلی، نشان میدهد بکت در نمایشنامۀ آه! ای روزهای زیبا با توصیف موقعیت انسانی و صحنۀ پایانی زندگی دو فردسان، بدنبال نقد ایستایی، رکود و انفعال انسان است. بیشتر انسانها، در عین آزادی، از اندیشیدن، تلاش برای پیش‌بردن جامعه و پذیرفتن مسئولیت گریزانند. بدون هیچ اراده‌ای، میلی به شدن و تغییر زندگی خود و دیگران ندارند و با تنبلی و ناآگاهی، پذیرای استثمار و استعمار میشوند. بکت مانند دیگر اگزیستانسیالیست‌ها، رهایی انسان را در خودسازی، بیداری و قدرت اراده و انتخاب میداند.



کلیدواژه‌ها

بکت، آه! ای روزهای زیبا، اگزیستانسیالیسم، انتخاب، آزادی، مسئولیت.

نظریة بازی‌های زبانی ویتگنشتاین: یک نظرگاه فلسفیِ پست‌مدرن دربارة زبان

دوره 2، شماره 1، اردیبهشت 1390، صفحه 87-100

بیت‌الله ندرلو

چکیده نظریة بازی‌های زبانی (the theory of language games)، محوری‌ترین بحث فلسفة متأخر لودویگ ویتگنشتاین (1889 - 1951)، فیلسوف اتریشی‌‌تبار انگلیسی، است. این نظریه در تقابل با نظریة تصویری زبان، که هستة فلسفة متقدم ویتگنشتاین است، بسط یافته است.
براساس نظریة تصویری، زبان صرفاً یک کارکرد دارد: تصویرگری واقعیت. ما می‌توانیم با شناخت حقیقت زبان، حقیقت جهان را دریابیم. درواقع، نظریة اخیر اساساً نمایندة یک دیدگاه مدرن دربارة زبان است. درمقابل، طبق نظریة بازی‌های زبانی، زبان پدیده‌‌ای چندبعدی است، ازاین‌رو، نمی‌توان آن ‌را از دیدگاهی ذات‌گرایانه دریافت. درواقع، زبان پیکره‌ای از بازی‌های‌ زبانی ـ کارکردهای زبانی، متفاوت است. هریک از این بازی‌های‌ زبانی با شکلی از زندگی منطبق است. بنابراین، فهم یک بازی زبانی مستلزم شرکت در آن شکلی از زندگی است که بازی زبانی مورد نظر در بستر آن واقع می‌شود. نظریة بازی‌های زبانی اساساً یک دیدگاه فلسفی پست‌مدرن دربارة زبان است. هدف ما در این مقاله تحلیل ابعاد گوناگون مدعای اخیر است.

نقد گفتمان فلسفی مدرنیته: سوژه، حقیقت، و قدرت در اندیشة میشل فوکو

دوره 2، شماره 2، آبان 1390، صفحه 127-179

ذکریا قادری

چکیده بنیاد دوئالیسم فلسفة غرب، که در مدرنیته به تجلی نهایی خویش رسید مبتنی‌بر تضاد عقل/ غریزه، آسمان/ زمین، روح/ تن، و لذت/ اخلاق بود. فوکو نقد این دوئالیسم را که با نیچه، هایدگر، مارکس، و فروید آغاز شده بود به سرمنزل نهایی خویش، به نفع غریزه/ زمین، رساند. این مقاله به بررسی اندیشه‌های میشل فوکو، گسست وی از گفتمان فلسفی/ سیاسی مدرنیته، و تداوم‌های وی بر آن‌ها می‌پردازد. مدرنیته با اومانیسم، ادعای نفی هرگونه سلطه (چه متافیزیکی و چه سیاسی)، زایش یافته است و با فلسفة اصحاب روشن‌گری فرانسه، فلسفة تجربی‌اندیشی انگلیسی، و فلسفة ایدئالیسم آلمان، ادعای حاکمیت عقل، خود را به‌طور کامل نمایان ساخت. مدرنیته با نقد و نفی سلطة اصول کلی متافیزیکی/ دینی و سیاسی/ نظامی بر زیست غریزی فرد، مدعی دورة جدیدی در تاریخ آزادی بشر با حاکمیت عقل/ سوژه بود، اما مدرنیته خود اصول کلی دیگری مانند ناسیونالیسم، حق حاکمیت، کمونیسم، ماتریالیسم تاریخی، اصول اخلاقی، انسان‌گرایی، ابرمرد، علم، و دانش انسانی را بر ذهنیت شخصی و زیست غریزی افراد حاکم کرد. فوکو در دفاع از رهایی ذهنیت شخصی و زیست غریزی افراد، در تداوم مدرنیته و آرمان‌های آن باقی می‌ماند، اما با نقد اصول کلی مدرنیته مانند حاکمیت سوژه/ عقل، اخلاق کلی، و علم گسسته از مدرنیته تعریف می‌شود. فوکو گذار به مدرنیته را نه گذار از ظلمت و سلطه به آزادی و رهایی بلکه گذار از یک دورة سلطة مرئی، به سلطة نامرئی‌تر می‌داند و هرگونه حقیقت و اصول کلی (عقل، علم، ماتریالیسم تاریخی، انسان‌گرایی، و ...) را صورت‌بندی خاصی از روابط سلطه و تکنولوژی قدرت می‌دانست.

فیزیس یا فوزیس؟ (ریشه شناسی مفهوم طبیعت در علم الاساطیر و فلسفه یونانی)

دوره 12، شماره 1، شهریور 1400، صفحه 59-77

https://doi.org/10.30465/os.2021.38451.1772

حسن بلخاری

چکیده طبیعت یا فیزیس یکی از بنیادی‌ترین مفاهیم فلسفه یونانی است. فیزیس اصطلاحی فلسفی، کلامی و علمی است که معمولاً در زبان انگلیسی به طبیعت ترجمه می‌شود. این مقاله، معانی مختلف فیزیس در تمدن یونانی، از دوره اساطیر تا ظهور فلسفه در یونان را مورد بحث قرار داده و به‌ویژه در باب دو تلفظ مختلف فوزیس و فیزیس در ایران (با توجه به دو ترجمه متفاوت از یک متن ارسطو)، تحقیق خواهد نمود تا تلفظ دقیق آن روشن گردد.

اهمیت این پژوهش در کشف ریشه‌های مفهومی فیزیس در یونان، پرداختن به معنای بنیادین و ریشه‌ای آن در سنت اورفه‌ای و نیز رویکرد فلاسفه پیشاسقراطی است. علاوه برآن، این نکته نیز مورد تحقیق قرار می گیرد که در اندیشه ارسطو و افلاطون فیزیس با چه مفهومی مورد توجه و کاربرد بوده است. می‌دانیم که در آثار ارسطو به‌ویژه دو اثر متافیزیک و سماع طبیعی تأملات جدی در باب مفهوم طبیعت وجود دارد و آنچه از این تأملات برمی‌آید تأکید بر این معناست که بین فیزیس (طبیعت) و تخنه (صناعت) نوعی تمایز وجود دارد. از دیدگاه ارسطو صناعت چیزی است که توسط انسان خلق می‌شود (چه نظری، چه عملی) اما طبیعت امرموجودی است که انسان در خلق آن نقشی ندارد .

ادوار تاریخی و فلسفة تمدن اسلامی و نسبت آن با تاریخ تمدن غرب

دوره 3، شماره 2، آبان 1391، صفحه 129-149

موسی نجفی

چکیده تمدن اسلامی از موضوعات مهمی است که نه‌فقط به هویت جهان اسلام بازمی‌گردد، بلکه در زمانه‌ای که تمدن غرب خود را بی‌رقیب دیده است، می‌تواند در هویت‌یابی دنیای اسلام بسیار مؤثر باشد؛ اما این‌که این تمدن چه فراز و فرودهایی را طی کرده است و این فراز و فرودها با تمدن غربی چه نسبتی برقرار می‌نماید ازجمله مواردی است که می‌تواند موضوع تحقیق باشد. همچنین در بحث از تحولات علمی و اجتماعی در تاریخ بشر معمولاً سه دورة یونان، قرون وسطی، و عصر جدید به‌منزلة شاخص و مبنا قرار می‌گیرد؛ در حالی که این تقسیم‌بندی تاریخی بیش‌تر تاریخ علمی و اجتماعی اروپا و مغرب‌زمین را شامل می‌شود. در این مقاله به بحث از دوره‌بندی علمی و اعتلا و انحطاط تمدن اسلامی در ابعاد مختلف طی پنج تحول بزرگ تاریخی می‌پردازیم. از این پنج دوره، دو دوره انحطاط و سه دوره اعتلا را می‌توان پژوهش کرد. امروز ما در سومین دورة اعتلا و پنجمین فراز از تحول تمدن اسلامی قرار داریم. این مهم می‌تواند در نسبت با تاریخ تمدن غرب و تحولات آن در نگاهی تطبیقی و نقدگونه، نگاهی جامع در هر دو حوزة تمدنی به ما ارزانی دارد.

ابر واژگان