غرب شناسی بنیادی
دوره و شماره: دوره 10، شماره 2 - شماره پیاپی 20، اسفند 1398، صفحه 1-263 
علمی-پژوهشی

طرفین گفتگو در دیالوگ گادامر: اشخاص یا اشیا

صفحه 1-18

https://doi.org/10.30465/os.2020.4966

حمیده ایزدی نیا؛ حسن فتحی

چکیده گادامر همچون افلاطون «دیالوگ» را مبنای شناخت می­داند، بدین معنا که ما از طریق دیالوگ اشیا پیرامون خودمان را می­شناسیم. روشن است که برای تحقق دیالوگ، دست کم، دو طرف لازم است. در افلاطون، حداقل در نگاه اول، چنین به نظر می­آید که طرفین دیالوگ دو شخص هستند. آیا در گادامر هم چنین است؟ برای این پرسش در میان مفسرین گادامر دو پاسخ وجود دارد. الف) اکثر آن­ها دیالوگ میان اشخاص را اساس می­دانند. به نظر آن­ها، ما به­مثابه اشخاص برای شناخت جهان و اشیاء پیرامون خودمان باید گرد هم آییم و با یکدیگر گفتگو کنیم. ب)  اما برخی از آن­ها همچون فیگال Günter Figal خود اشیا را نیز دوشادوش اشخاص طرفی برای گفتگو می­شمارند؛ زیرا انسان و جهان هر دو در گادامر زبانمند هستند. اشیاء نیز زبانمند هستند و چیزی برای گفتن دارند. فهم و شناخت در گفتگوی زبانی میان انسان و جهان به­مثابه طرفین گفتگو، یعنی به­مثابه من/تو، رخ می­دهد. در این مقاله می­کوشیم نشان ­دهیم که هر دو نحوه­ی «گفتگوی میان انسان و جهان» و «گفتگوی میان اشخاص» در هرمنوتیک فلسفی گادامر به همراه یکدیگر مبنای شناخت و فهم هستند.

علمی-پژوهشی

استنتاج و نسبت مفاهیم حق و سیاست بر اساس کتاب بنیادهای حق طبیعی فیشته

صفحه 19-37

https://doi.org/10.30465/os.2020.4950

محسن باقرزاده مشکی باف؛ محمود صوفیانی

چکیده فیشته در کتاب بنیادهای حق طبیعی در دیالکتیکی دو سویه نه تنها مفهوم و اصل حق را از اصطلاحاتی در آغاز انتزاعی چون موجود متعقل، کنش‌گری، آزادی، آگاهی، دیگری و مفهوم بیناسوژه‌ای استنباط می‌کند بلکه در عین حال انضمامی شدن تمامی آن‌ اصطلاحات را بر اساس مفهوم و اصل حق تحقق می‌بخشد. بنابراین در نظام فکری فیشته تمامی این مفاهیم مجموعه‌ی پیچیده‌ای را تشکیل می‌دهند که تنها با یکدیگر فهمیده می‌شوند چرا که به صورت دیالکتیکی از درون یکدیگر به وجود می‌آیند و تنها با یکدیگر امکان تحقق دارند. اما در پایان راه به دلیل استنباط قانون حق و تمامی نسبت‌های آن از طریق عقل، موجود متعقل آزاد را زماناً و منطقاً در رأس هرم اصطلاحات بنیادین فلسفه‌ی حق و سیاست فیشته نشان خواهیم داد. در ادامه فیشته در صدد متحقق کردن قانون حق و ضمانت آن برای افراد در جهان خارج، به استنتاج حکومت (در مقام اراده‎‌ی عمومی همگان) و سیاست به عنوان علم دولت گام برمی‌دارد و این علم جدید را همچون خدمتگزار حقی در نظر می‌گیرد که اساس ماهیت خود را به طور پیشینی از موجود متعقل آزاد کسب کرده است.

علمی-پژوهشی

خوانش انتقادی مدل های وحدت علم در قرن بیستم

صفحه 39-58

https://doi.org/10.30465/os.2020.4952

محمدمهدی حاتمی؛ رضا صادقی

چکیده این مقاله به بررسی و ارزیابی مدل‌های وحدت علمِ قرن بیستم اختصاص دارد. به این منظور مدل­های وحدت علم را به دو دسته تقسیم و آنها را به طور جداگانه بررسی خواهیم کرد. نخستین دسته، مدل­هایی هستند که با تکیه برفیزیکالیسم از تقلیل­گرایییاحذف­گرایی دفاع می‌کنند.دومین دسته، مدل­هایی­اند کهبا تکیه بر روش‌شناسی به دنبال تضمینی برای وحدت علم هستند.در ارزیابیگروه نخست با تکیه بر کارهای تامس نیگل و ویلیام جیمز استدلال خواهد شد که این مدل­ها به دلیل عدم انطباق با تکثر حوزه­های هستی­شناختی فعالیت علمیناکافی­اند. تنوع روش­های پژوهش علمی و کارکرد متفاوت ارزش­های ترجیح یک نظریه در سیاق­های مختلف نیزادعای وحدت علم در مدل­های گروه دوم را تضعیف می‌کند.با این همهبرای پرهیز از نتایج زیانبار ادعای قیاس‌ناپذیری،با تکیه بر کل‌گرایی می‌توان از امکان طرح الگویی از وحدت علمدفاعکردکهامکان همکاری مشترکبین رشته‌ایرا فراهم کرده و همزمان هر گونه تلاش برای تقلیل‌گرایی یا نادیده گرفتن تکثر روش‌ها را نفی می‌کند.

علمی-پژوهشی

سیر تطور اندیشه جان رالز و زمینه های شکل گیری نظریه عدالت

صفحه 59-83

https://doi.org/10.30465/os.2020.4951

مصطفی حبیبی کندسر؛ بهروز دیلم صالحی؛ سعید اسلامی

چکیده عدالت از مفاهیم بنیادینی است که نحله های فکری مختلف به آن توجه ویژه کرده اند.  جان رالز فیلسوف برجسته اخلاق و سیاست در حوزه اندیشه سیاسی مغرب زمین در زمره اندیشمندانی است که تلاش داشت تا پیرامون عدالت اندیشه ورزی کند. رویدادهای سیاسی واجتماعی در ایالات متحده آمریکا،درعرصه جهان ونیزجنگ باویتنام، رالزرابا این پرسش روبروساخت که چه عواملی کشوری چون آمریکا را به سیستمی ناعادلانه وتجاوزکارانه در جهان کشانده است.این دل مشغولی ها،اراده اورا به سوی تدوین یک نظریه تاثیرگذار دراندیشه سیاسی  استوارکرد. جان مایه اندیشه رالز درنظریه عدالت، دارای چهار عنصر کلیدی:شهودگرایی اخلاقی، آزمایش ذهنی، وضعیت اصلی و آزادی  است. کتاب نظریه عدالت او انعکاس دیدگاه او در باره عدالت به مثابه انصاف و عدالت سیاسی است که در آن از عدالت به مثابه انصاف، آزادی قانونی، مفهوم عدالت عدالت توزیعی بحث شده است. عدالت رالز ریشه در سنت کانتی دارد. لذا در آن بر مفهوم  اخلاقی عدالت تأکید می کند و سرانجام تحت انتقاداتی در چرخشی، به عدالت سیاسی می رسد. سوال اصلی در این پژوهش آن است که چه عواملی در شکل گیری نظریه عدالت جان رالز، نقش موثر داشته اند؟ و فرضیه اینست که در شکل گیری عدالت توزیعی او، نظام فلسفی،فلسفه اخلاق،نظریه قرارداد اجتماعی کانت و فلسفه حق هگل، در شکل گیری نظریه عدالت سیاسی او، نقدهای تأثیرگذار از سوی، رادیکال های سیاسی و جامعه گرایان نقش داشته اند.

علمی-پژوهشی

فردید: نسبت غرب چونان متافیزیک و ساحت دل آگاهی

صفحه 85-96

https://doi.org/10.30465/os.2020.4955

مزدک رجبی

چکیده در این نوشته یکی از بنیادیترین مفاهیم تفکر معاصر ایران از نگاه مبدع و شارح آن سیداحمد فردید طرح میشود زیرا مرکز همه چالش "ما" با جهان معاصر در این مفهوم جستجو میشود: چیستی غرب. این نوشته در جستجوی این چیستی و نیز  نسبت آن با ساحت دل آگاهی در اندیشه سید احمد فردید است.  ازاینرو نخست معنی غرب در فکر و زبان وی آشکار و سپس از نسبت میان آن با ساحت دل آگاهی که بصیرت مهم ولی مبهم و مغفول اندیشه وی است درنگی به میان خواهدآمد. مراد غایی این نوشته آشکارشدن چیستی غربِ هستی به واسطه نسبت آن با دل آگاهی است: آیا دل آگاهی همان ساحت حکمت است که نزد حکمای "ما" از فارابی تا صدرالمتالهین تبلور یافته است یا ساحت عرفان است که در چشم انداز "ما" اغلب از ساحت حکمت متمایز انگاشته شده است. در اقوال فردید پاسخ روشنی بدین پرسش داده نشده و حتی صورتبندی روشنی از آن موجود نیست، ولی از درون اقول وی میتوان و باید دست کم به طرح پرسش در باب دل آگاهی و نسبتش با جهان مدرن راه یافت. نوشته پیش رو آغاز این مفهوم و نسبتش با جهان مدرن و سپس نارساییِ تبیینی را در اقول وی جستجو و آشکار خواهد کرد، تا راه برای صورتبندی و پاسخ بدان نسبت گشوده شود.
 

علمی-پژوهشی

حقیقت و اراده معطوف به قدرت به منزله هنر

صفحه 97-122

https://doi.org/10.30465/os.2020.5207

سید علیرضا رضوی‌زاده؛ بیژن عبدالکریمی؛ علی مرادخانی

چکیده ایده اصلی تفکر نیچه مفهوم ”اراده معطوف به قدرت“ است که به عنوان بدیلی در مقابل تفکر متافیزیکی مطرح می‌گردد. تفکر نیچه پیام‌آور تفسیر نوینی از ساحت حیات فردی و اجتماعی انسان در جهان کنونی است. نقد رادیکال نیچه به سنت تفکر متافیزیکیِ تاکنونی این است که این سنت به نیهیلیسم منجر گردیده است. همین نقد در تحلیل آخر زمینه‌های ظهور معنای تازه‌ای از مفاهیم شناخت و حقیقت را فراهم ساخته است. نیچه با بازگشت به سپهر اندیشه یونان باستان و با عنایت به مفهوم صیرورت و شدن، شناخت را کوبیدن مُهر اراده معطوف به قدرت بر واقعیت می‌داند و به تبع آن حقیقت نه دیگر چون امری ثابت و مطلق که چونان وجهی تولیدی، متکثر و به مثابه افسانه‌ای سودمند از جهت رفع امورات انسانی و با عملکردی تنظیمی تلقی می‌گردد. اراده معطوف به قدرت در مقام هنرمند با بازگشت به طبیعت، چیرگی بر خود و با قدرت آفرینش‌گری خویش بر نیهیلیسم فائق آمده، عناصر سازنده حیات و زندگی را قوام می‌بخشد و به زندگی آری می‌گوید. حقیقت در چنین معنایی چیزی جز اراده معطوف به قدرت نیست.

علمی-پژوهشی

عدم تعین ترجمه و دور هرمنوتیکی

صفحه 123-145

https://doi.org/10.30465/os.2020.5137

حسین شقاقی

چکیده هانس گلاک در نقد تز عدم تعین ترجمه کواین، مدعی است این تز در مواجهه با دور هرمنوتیکی نسبتی دو گانه دارد: از یک سو کواین با مخالفت با فرض­های انتخابی، راه پذیرش دور هرمنوتیکی را سد می­کند، از سوی دیگر سناریوی ترجمه ریشه­ای کواین، عملا فرض­های انتخابی و دور هرمنوتیکی را به کار می­گیرد. در اینجا پس از تبیین دعاوی گلاک، در باب ماهیت دور هرمنوتیکی و روایت­های مختلف از آن تامل می­کنیم و بر این مبنا در مقام نقد دعاوی گلاک، از همگرایی بین دور هرمنوتیکی به روایت گادامر و تز عدم تعین ترجمه دفاع می­کنیم.

علمی-پژوهشی

صورت بندی مسئله جهت داری تکنولوژی

صفحه 147-162

https://doi.org/10.30465/os.2020.5105

احمد شه گلی

چکیده  یکی از مسائل تکنولوژی، بحث جهت داری آن است که این موضوع همواره دارای موافقان و مخالفانی بوده است. برخی تکنولوژی را جهت دار و برخی قائل به خنثایی تکنولوژی هستند. آنها تکنولوژی را صرفاً ابزاری می دانند که جهت آن توسط کاربران تعیین می شود. بر اساس این مقاله، تکنولوژی از جنبه های مختلف جهت دار است که برخی از این جنبه ها عبارتند از: جهت داری به لحاظ مبادی، جهت داری به لحاظ کاربرد، جهت داری به لحاظ لوازم و اقتضائات، جهت داری به لحاظ بستر و زمینه، جهت داری به لحاظ شکل گیری «کُل مجموعی سیستماتیک»، جهت داری به لحاظ «اثر تکوینی صنایع»، جهت داری به لحاظ آثار و نتایج. از این رو جهت داری تکنولوژی مستلزم «ذات پنداری» تکنولوژی نیست، بلکه مقصود از جهت داری مقارنت اکثری این اوصاف و خصایص برای تکنولوژی در مواجهه با اراده نوع انسان ها است.

علمی-پژوهشی

میرزا ملکم خان و اندیشه ی روش

صفحه 163-187

https://doi.org/10.30465/os.2020.5206

محمدتقی طباطبائی

چکیده این مقاله درپی توجیه این ادعا است که آن­چه در نوشته ­های میرزا ملکم­ خان درچارچوبِ تمایز عقل علمی از عقل طبیعی طرح می ­شود، نشان­گر توجه وی به جایگاه محوریِ اندیشه­ ی روش در شکل­ گیریِ عقلانیت علمی و هم­چنین، ایده­ ای مرکزی در کلیت اندیشه ­ی اوست؛ ایده­ ای که می ­توان براساس آن، جوانب گوناگون فکرِ وی را به­ هم پیوست و آن را به ­نحوی سازمند، صورت­ بندی و خوانش کرد. هم­چنین ادعا می­ شود براساس این صورت­ بندی، می ­توان به دریافتی روشن از رویکرد وی به مسایل دوران پرآشوب پیش ­از مشروطیت رسید. از آن­جا که ملکم ­خان علت­ العللِ ترقی و آبادانی فرنگستان را در پیروی از اصول عقل علمی می­ داند و هدف­ اش نیز ارائه ­ی برنامه­ ای برای آبادانی و ترقی ایران است، رویکردِ وی به چالش ایران را باید رویکردی راهبردی درنظر گرفت. وی در قامت استراتژیستی می­ اندیشد که راهبردی بی­ سابقه برای نفی استعمار قریب ­الوقوع، در سر دارد. رویکرد این نوشتار آن است تا داوری درباره­ ی تفکر ملکم­ خان، نه براساس ویژگی­های شخصیتی، رفتارهای اجتماعی یا حتی انگیزه­ خوانیِ وی بلکه براساس تحلیل و تفسیر ساختاریِ چندین نوشته­ ی برگزیده از دوره­ های گوناگون زندگیِ وی انجام پذیرد تا ازین­ راه روشن شود، مفهوم محوری در اندیشه ­ی وی چیست (روش)، چرا چنین باوری دارد (عقل علمی مبنای تمامی ترقی­ های فرنگیان است) و چگونه آن را می­ پروراند (راهبردی).

علمی-پژوهشی

اصالت روح: از منظر قرآن، فلاسفۀ اسلامی و عالمان معاصر غربی

صفحه 189-207

https://doi.org/10.30465/os.2020.4953

مهدی گلشنی

چکیده از قدیم مساله دو بعدی بودن انسان، یعنی واجد جسم و روح بودن او، مورد مناقشه بوده است. در عصر جدید که فلسفه تجربه گرائی حاکم گردید، بیشتر این نظر رایج شد که اصالت با ماده است و روح و حیات ناشی از فعل و انفعالات ماده هستند.
در دهه های اخیر تعداد رو به افزایشی از محققان معتقدند که ذهن (شعور یا روح) مادی است ، اما علم امروز نمی تواند مساله شعور انسانی را توضیح دهد، و این به دلیل پیچیدگی ذهن است. اما علم آینده آن را توضیح خواهد داد. بعضی دیگر، مثلاً پوپر، علیرغم اعتقاد به مادی بودن شعور، آن را به دلیل اینکه یک سیستم پیچیده است ، هیچوقت قابل توضیح برحسب فعالیتهای  مغز نمی دانند. اما ، از نظرعده ای از سرآمدان علم  معاصر شعور مادی نیست و آنها  آن را هیچوقت قابل توضیح به وسیلۀ علم تجربی نمی دانند. از گروه اخیر ، عده ای شعور را افاضۀ خاص خداوند تلقی می کنند. متاسفانه اظهارات جالب بعضی از سرآمدان علم معاصر در مورد شعور، در دهه های اخیر،  کمتر به محیط ما منتقل شده است. در این مقاله سعی می شود تا مروری بر برخی از تحولات اخیر و رویکردهای مختلف نسبت به مسئله شعور و روح از منظر حکمای اسلامی و عالمان معاصر غربی صورت گیرد.

علمی-پژوهشی

مفهوم علوم انسانی در اندیشه متاخر ویلهلم دیلتای

صفحه 209-231

https://doi.org/10.30465/os.2020.4954

فخری ملکی؛ رضا داوری اردکانی

چکیده دیلتای در بخش اول اندیشه اش برای استقلال بخشیدن به علوم انسانی موفقیت چندانی به دست نیاود بدین جهت برای یافتن راه حل مناسب اندیشه اولیه خود را مورد تامل و بازبینی قرار داد. دستاورد این تلاش مجدد این بود که تنها با روش درون بینی نمی توان علوم انسانی تاسیس کرد زیرا که طریق درون نگری اساساً واسطه تفهیم و تفاهم قرار نمی گیرد. لذا دیلتای در بخش دوم اندیشه اش معتقد می شود که باید تاریخ را آیینه قرار داد و از طریق تامل در آن به شناخت خود رسید. مفاهیم کلیدی که دیلتای برای رسیدن به مقصود خود به کار می برد، عبارتند از: تجربه زیسته، عینیت یافتگی روح و فهم.
فهم از نظر دیلتای بازسازی و باز تولید محتوای فکری نهفته در یک جلوه فیزیکی است. در این بازسازی باید فضای فکری و زمینه های تاریخی – فرهنگی و سایر اموری که با مولف نسبت دارد مورد توجه قرار گیرد. دیلتای مقولاتی را در تقابل با مقولات صوری تحت عنوان مقولات حیات معرفی می کند که شامل: زمان، معنا، ارزش، غایت و نیروی مولد است.از میان این مقولات زمان جایگاه ویژه ای در نظام فکری دیلتای دارد. زیرا که مقولات دیگر از تامل در این مقوله به دست می آید.

مقاله ترویجی

نگاهی به امردینی درنسبت با امرسکولار و امر عرفی بازخوانی امر سکولار در روایت بیژن عبدالکریمی

صفحه 233-252

https://doi.org/10.30465/os.2020.4956

سیدجواد میری

چکیده در عالم معاصر یکی از مهم­ترین مباحث، موضوع سکولاریسم است و بسیاری از فلاسفه در این حوزه دست به تأملات جدی زده­اند و در این مقاله که نقدی بر کتاب پرسش از امکان امر دینی به قلم بیژن عبدالکریمی است ما رویکرد او در این اثر را مورد نقد و بررسی قرار داده ایم. بیژن عبدالکریمی یکی از پیشروترین و پرکارترین فیلسوفان معاصر ایرانی است که تلاش کرده ­است ژانری خلق کند که هم در حوزه آکادمیک با مخاطبان خویش به گفت­وگو نشیند و هم در حوزه عمومی حضور یابد و هم در مجموع بتواند بنیان­های فلسفی و چارچوب­های نظری انحطاط تمدنی ایران را مورد نقادی جدی قرار دهد تا از قِبل آن بتوان راهکارهایی عملی برای برون­رفت از وضعیت کنونی را بازآفرید. البته نادرست خواهد بود اگر پروژه عبدالکریمی را تنها محدود به ایران یا جهان اسلام بدانیم، زیرا یکی از وجوه غالب در تفکر او «انسان معاصر» است و بسیاری از بحث­ها و ایده­های وی در طی این سال­ها معطوف به «وجه جهانی» انسان روزگار کنونی است. غفلت از این وجوه نوعی جفا در فهم پروژه­ اصلی اوست. اما نخستین پرسشی را که باید مطرح نمود این پرسش به ظاهر بدیهی است: پروژه فکری عبدالکریمی چیست؟