علمی-پژوهشی
علیرضا آرام؛ عاطفه سادات میرفاطمی
چکیده
دکارت در فرایند واکاوی معرفتشناختی خود، که به شک دستوری شهرت دارد، نوعی از انضباط رفتاری را با وصفِ موقت برگزیده است. در این توصیهنامهی اخلاقی، بدون حاجت به مبنای فلسفی پیشین و فارغ از مضمون اعتقاد و میزان انسجام یا استحکام آن، زیستن بر مبنای اصولی مفید، مشترک و نسبتاً ساده ترویج میشود. پرسش اینجاست که میان این تفسیرِ حداقلی ...
بیشتر
دکارت در فرایند واکاوی معرفتشناختی خود، که به شک دستوری شهرت دارد، نوعی از انضباط رفتاری را با وصفِ موقت برگزیده است. در این توصیهنامهی اخلاقی، بدون حاجت به مبنای فلسفی پیشین و فارغ از مضمون اعتقاد و میزان انسجام یا استحکام آن، زیستن بر مبنای اصولی مفید، مشترک و نسبتاً ساده ترویج میشود. پرسش اینجاست که میان این تفسیرِ حداقلی از اخلاق- که با تمهیدی آسان به تصدیق ضرورتِ اخلاق و کشف مصادیقِ عمدهی آن روی میآورد- با اخلاق موسوم به پستمدرن- که در شرایط تاریخی متأخر از تجربههای دکارتی و با نگاهی سختگیرانه به امکان و ارزش اخلاق مینگرد- چه رابطهای قابل تصور است؟ در مقام پاسخ و بر مدار خوانشِ بینامتنی از روابط چندلایه و متداخل میان دو راهبرد موقت(دکارتی) و پستمدرن(نیچهای- فوکویی) نسبت به اخلاق، این نتیجه حاصل میشود که: راهبرد رفتاری موقتِ دکارت تبصرهای بر حضور اخلاق در اندیشهی پستمدرن و رکنِ دوام این گفتمان است.
علمی-پژوهشی
سید محمدرضا امیری طهرانی
چکیده
در این مقاله نظریه عدالت را از دیدگاه سید محمدباقر صدر و رابرت نوزیک تحلیل و مقایسه میکنیم. نظریه عدالت از دیدگاه این دو اندیشمند به طور جداگانه در مقاله های متعددی بحث شده است. نوآوری این مقاله مقایسه و تحلیل دیدگاههای این دو تن درباره نظریه عدالت از دریچۀ نگاه به مبنا و مفهوم حق است. مبنای این مقایسه، حضور مقولۀ مشترک «حق» ...
بیشتر
در این مقاله نظریه عدالت را از دیدگاه سید محمدباقر صدر و رابرت نوزیک تحلیل و مقایسه میکنیم. نظریه عدالت از دیدگاه این دو اندیشمند به طور جداگانه در مقاله های متعددی بحث شده است. نوآوری این مقاله مقایسه و تحلیل دیدگاههای این دو تن درباره نظریه عدالت از دریچۀ نگاه به مبنا و مفهوم حق است. مبنای این مقایسه، حضور مقولۀ مشترک «حق» ولی با مفاهیم و مبانی متفاوت در اندیشۀ صدر و نوزیک است. نظریۀ عدالت استحقاقی نوزیک بر مفهوم حق طبیعی جان لاک و مبنای آزادی فردی پایهگذاری شده است. نظریه عدالت صدر بر مفهوم حق استخلاف الهی و آزادی محدود فردی استوار است. در این مقاله در پرتو این مقولۀ مشترک ولی با مفهوم و مبنای مختلف، به تحلیل تفاوت دیدگاه این دو تن به مسائل نظریۀ عدالت هم چون منشأ حقوق فردی، آزادی، فرآیندانگاری، غایتنگری، الگومندی، مالکیت و وظایف دولت می پردازیم. روش پژوهش، تحلیلی و متکی به اسناد و آثار این دو اندیشمند است.
علمی-پژوهشی
سیده اکرم برکاتی؛ یوسف شاقول؛ محمدجواد صافیان
چکیده
در روند کنترل بحران کنونی شیوع بیماری کوید-19، آنچه بیش از هرچیز شنیدهایم تأکید بر فاصلهگذاری است. اما آیا این فاصلهگذاری مکانی در نظام روابط افراد، ممکن است در زمان طولانی منجر به دگرگونی هنجارهای رفتاری متداول گردد؟ آیا از هم گسیختن انواع این نظاممندیها که مانند طرحهای روایی میتوانند نقش وحدتبخش داشته باشند، قابل ...
بیشتر
در روند کنترل بحران کنونی شیوع بیماری کوید-19، آنچه بیش از هرچیز شنیدهایم تأکید بر فاصلهگذاری است. اما آیا این فاصلهگذاری مکانی در نظام روابط افراد، ممکن است در زمان طولانی منجر به دگرگونی هنجارهای رفتاری متداول گردد؟ آیا از هم گسیختن انواع این نظاممندیها که مانند طرحهای روایی میتوانند نقش وحدتبخش داشته باشند، قابل بازسازی یا نوسازی خواهد بود؟ در این نوشتار وضعیت بحران رابطهی خود و دیگری را در این شرایط مورد واکاوی قرار میدهیم. نخست به تبیین رویکرد معرفتشناختی ریکور به رابطهی من و دیگری در پرتو مفاهیم اخلاق و مسئولیت اجتماعی میپردازیم. سپس تلاش میکنیم براساس نظریهی حکمت عملی وی امکانهایی را برای مواجهه با این بحران در شرایط پاندمی نشان دهیم. با برقراری پیوند میان قانون و اخلاق از طریق حکمت عملی، خود را به دستورالعمل نهاد سیاسی، به عنوان فرمانی درونی که ندای وجدان است ملتزم میکنیم. این ندا فرمانی اخلاقی از سوی دیگران در درون ما است. این امر میتواند برانگیزانندهی این امید باشد که مردم و نهادهای سیاسی برای عبور از بحران حاضر با یکدیگر مشارکت کنند.
علمی-پژوهشی
حسن بلخاری
چکیده
طبیعت یا فیزیس یکی از بنیادیترین مفاهیم فلسفه یونانی است. فیزیس اصطلاحی فلسفی، کلامی و علمی است که معمولاً در زبان انگلیسی به طبیعت ترجمه میشود. این مقاله، معانی مختلف فیزیس در تمدن یونانی، از دوره اساطیر تا ظهور فلسفه در یونان را مورد بحث قرار داده و بهویژه در باب دو تلفظ مختلف فوزیس و فیزیس در ایران (با توجه به دو ترجمه متفاوت ...
بیشتر
طبیعت یا فیزیس یکی از بنیادیترین مفاهیم فلسفه یونانی است. فیزیس اصطلاحی فلسفی، کلامی و علمی است که معمولاً در زبان انگلیسی به طبیعت ترجمه میشود. این مقاله، معانی مختلف فیزیس در تمدن یونانی، از دوره اساطیر تا ظهور فلسفه در یونان را مورد بحث قرار داده و بهویژه در باب دو تلفظ مختلف فوزیس و فیزیس در ایران (با توجه به دو ترجمه متفاوت از یک متن ارسطو)، تحقیق خواهد نمود تا تلفظ دقیق آن روشن گردد.اهمیت این پژوهش در کشف ریشههای مفهومی فیزیس در یونان، پرداختن به معنای بنیادین و ریشهای آن در سنت اورفهای و نیز رویکرد فلاسفه پیشاسقراطی است. علاوه برآن، این نکته نیز مورد تحقیق قرار می گیرد که در اندیشه ارسطو و افلاطون فیزیس با چه مفهومی مورد توجه و کاربرد بوده است. میدانیم که در آثار ارسطو بهویژه دو اثر متافیزیک و سماع طبیعی تأملات جدی در باب مفهوم طبیعت وجود دارد و آنچه از این تأملات برمیآید تأکید بر این معناست که بین فیزیس (طبیعت) و تخنه (صناعت) نوعی تمایز وجود دارد. از دیدگاه ارسطو صناعت چیزی است که توسط انسان خلق میشود (چه نظری، چه عملی) اما طبیعت امرموجودی است که انسان در خلق آن نقشی ندارد .
علمی-پژوهشی
ترنم تقوی؛ مصطفی گودرزی
چکیده
یکی از کارکردهای ارزشی هنر در دنیای معاصر، مبارزه علیه اشکال سلطه مانند سلطه نژادی، قومی، طبقاتی و سلطه از طریق جنگ بر مردمان سرزمینی دیگر است. این پژوهش در جهت پاسخ به این پرسش که گفتمان تعهد اجتماعی در هنر معاصر جهان، چگونه خود را مطرح کرده و نمود آن در نحوه بیان آثار هنری چگونه است؟ به روشی توصیفی تحلیلی، روند شکلگیری گفتمان تعهد ...
بیشتر
یکی از کارکردهای ارزشی هنر در دنیای معاصر، مبارزه علیه اشکال سلطه مانند سلطه نژادی، قومی، طبقاتی و سلطه از طریق جنگ بر مردمان سرزمینی دیگر است. این پژوهش در جهت پاسخ به این پرسش که گفتمان تعهد اجتماعی در هنر معاصر جهان، چگونه خود را مطرح کرده و نمود آن در نحوه بیان آثار هنری چگونه است؟ به روشی توصیفی تحلیلی، روند شکلگیری گفتمان تعهد اجتماعی در هنر جهان غرب از سده بیستم را مورد بررسی قرار داده و به تحلیل گفتمان انتقادی مصادیق آن در هنر دو دهه اخیر با موضوع جنگ و صلح پرداخته است.بنا بر نتیجه، بخش بزرگی از هنر معاصر، گفتمان تعهد اجتماعی را پذیرفته؛ اما جایگاه و نقش تعهد اجتماعی، به واسطه عملکرد جنبشهای هنری معاصر، به شکلی بنیادی دگرگون شده است. اگر در گذشته با آثاری فرمگرا، وحدتگرا، با بیانی فردی در نقش کالایی خاص در موزهها و گالریها مواجه بودیم امروزه با آثاری مفهومگرا، کثرتگرا، با تاکید بر بعد اجتماعی در حکم یک بیانیه در مکانهای عمومی، خیابانها، موزهها و گالریها مواجهیم و در نهایت، در این زمان هنر از چارچوب محدود خود جدا شده و بهعنوان یک کنش، هنرمند را در نقش یک کنشگر نسبت به مسائل اجتماعی قرار میدهد.
علمی-پژوهشی
شراره تیموری؛ شمس الملوک مصطفوی؛ مریم بختیاریان
چکیده
در حالی که اغلب فیلسوفان بر این مسأله تأکید دارند که ما چگونه یکدیگر را میفهمیم، دریدا با پافشاری بر پیچیدگیهای نوع خاصِ فهم ما، بر این مسأله که ما چرا و چگونه یکدیگر را نمیفهمیم، تمرکز دارد. از نظر دریدا ما در این جهان در گونهای تعلیق مدام قرار داریم که مانع فهم کامل ما از حقیقت آن میشود. حقیقتی که نه تنها ناپایدار است، بلکه ...
بیشتر
در حالی که اغلب فیلسوفان بر این مسأله تأکید دارند که ما چگونه یکدیگر را میفهمیم، دریدا با پافشاری بر پیچیدگیهای نوع خاصِ فهم ما، بر این مسأله که ما چرا و چگونه یکدیگر را نمیفهمیم، تمرکز دارد. از نظر دریدا ما در این جهان در گونهای تعلیق مدام قرار داریم که مانع فهم کامل ما از حقیقت آن میشود. حقیقتی که نه تنها ناپایدار است، بلکه در هنرها امری به غایت ناپایدارتر است. این در حالی است که این ناپایداری و تعلیق در فهم حقیقت، ضمن آنکه خود لازمهی خلق اثر هنری است، به آن امکان یگانگی، بیهمتایی و بیبدیل بودن نیز میبخشد. بدون آن، اثر هنری به فرمولی ریاضیوار تبدیل میشود که همگان قادر به انجام آن خواهد بود. لذا این پژوهش درصدد است بررسی کند که چگونه هر برداشتی از اثر هنری، اتفاقاً خود به ناپایداری بیشتر در فهم و در حجاب فروماندگی حقیقت منجر خواهد شد و چگونه مخاطب اثر در مشارکتی فعّال و دائمی، هیچگاه از تفسیر اثر رهایی نخواهد یافت. دو اصل مهمی که هنر و خصوصاً هنرهای معاصر برای دوام و بقا به آنها نیاز مبرم دارد و دقیقاً به همین دلیل است که شکوفا میشود.
علمی-پژوهشی
جواد سوری؛ سیدرضا موسوی نیا
چکیده
تحلیلهای مختلفی درباره تصمیم انگلستان برای خروج از اتحادیه اروپا (برگزیت) از زمان همه پرسی 2016 ارائه شده است. عمده تحلیل ها ناظر بر پیامدهای نابرابری ناشی از اقتصاد سیاسی، جهانی شدن، ادغام اروپا و مساله مهاجران متمرکزاند، از منظر این پژوهش ظهور ملیگرایی جدید در بریتانیا را از طریق ریشه های تاریخی، میراث فرهنگی ...
بیشتر
تحلیلهای مختلفی درباره تصمیم انگلستان برای خروج از اتحادیه اروپا (برگزیت) از زمان همه پرسی 2016 ارائه شده است. عمده تحلیل ها ناظر بر پیامدهای نابرابری ناشی از اقتصاد سیاسی، جهانی شدن، ادغام اروپا و مساله مهاجران متمرکزاند، از منظر این پژوهش ظهور ملیگرایی جدید در بریتانیا را از طریق ریشه های تاریخی، میراث فرهنگی و هویتی بریتانیا که در بسیاری از تحلیل ها مغفول مانده است، می بایستی جستجو کرد. این مقاله به انگاره ملیگرایی جدید در بریتانیا میپردازد و نقش آن را در تصمیم این کشور برای خروج از اتحادیهاروپا(برگزیت) مشخص میکند. بر این اساس به این پرسش پاسخ میدهد که کدام عوامل در ظهور انگارههای ملیگرایی جدید در بریتانیا موثر هستند؟ فرضیهای که در این مقاله این است که بحران های اقتصادی، مهاجرت و شکاف های اجتماعی و اقتصادی ناشی از جهانی شدن با برجسته کردن علقههای هویتی و میراث فرهنگی تاریخی نزد نیروهای اجتماعی موجب ظهور ملیگرایی جدید در بریتانیا و بازنمایی آن در مقابل اتحادیهگرایی شده است. روش پژوهش در این مقاله مبتنی بر توضیح ملیگرایی جدید و سپس تبیین عوامل ظهور انگاره ملیگرایی در بریتانیا است.
علمی-پژوهشی
محمدتقی طباطبائی
چکیده
شکّ روشیِ دکارت را هم آنان نقد میکنند که یکسره با شکّ میانهای ندارند، هم دیگرانی که آن را برای آغازِ اندیشیدنِ روشمند، نابسنده میدانند. بااینحال، دستآوردهای شکّ روشیِ او در فلسفههای پس از وی، جذب شده و همواره درکار است. هدف این مقاله آن است تا نشان دهد که دکارت چگونه در راهِ پاسخ به پرسشی ناگزیر، از بنیادِ متافیزیکیِ ...
بیشتر
شکّ روشیِ دکارت را هم آنان نقد میکنند که یکسره با شکّ میانهای ندارند، هم دیگرانی که آن را برای آغازِ اندیشیدنِ روشمند، نابسنده میدانند. بااینحال، دستآوردهای شکّ روشیِ او در فلسفههای پس از وی، جذب شده و همواره درکار است. هدف این مقاله آن است تا نشان دهد که دکارت چگونه در راهِ پاسخ به پرسشی ناگزیر، از بنیادِ متافیزیکیِ روشِ علمیَش، توانست با بهکاربستنِ شکِّ روشی بهسانِ بسط گامِ نخست از همین روش، به مهمترین کشفِ متافیزیکیِ خویش یعنی کشفِ پیوندِ ضروریِ وجود و عقل در اینهمانیِ «من» دست یابد. ازینرو، پس از طرحِ بنیادهای روش ریاضی کلّی و روشنساختنِ ضرورتِ درونیِ طرحِ شکِّ روشی درنسبتبا استوارساختنِ این بنیادها، با تمرکز بر گام سوم از شکّ روشی ـ شکّ متافیزیکی ـ گذارِ دکارت از سطح روانشناختیِ روش به سطحِ متافیزیکیِ آن صورتبندی میشود. روشن خواهد شد که شکِّ متافیزیکی بههمراه ایدهی اهریمن فریبکار، گرهگاهی است برای پیوندِ روشِ علمی و متافیزیک دکارتی؛ پلی برای گذر از «منِ» روانشناختی به «منِ» متافیزیکی؛ آستانهای برای کشفِ پیوندِ ضروریِ وجود و عقل در اینهمانیِ «منِ» متافیزیکی؛ گذرگاهی برای کنارگذاشتنِ معیارِ شکّناپذیری برای حقیقت ازراهِ بهکاربستنِ دوبارهی آن برخودش ودرنتیجه کشفِ معیارِ عقلانیِ وضوح و تمایز.
علمی-پژوهشی
سید نعمتالله عبدالرحیمزاده
چکیده
ایده زیبایی بیشک یکی از مفاهیم اساسی در فلسفه افلاطون است و حتی میتوان آن را همپای ایده خیر و واحد دانست که همانند آن ایدهها، نقش اساسی در نظام دیالکتیکی افلاطون دارد. جهتگیری دیالکتیکی این ایده با پرسش سقراط از خود زیبایی در محاوره هیپیاس بزرگ شروع میشود و هر چند هیپیاس از عهده پاسخ او برنمیآید اما از یک سو دلالتهای متنوع ...
بیشتر
ایده زیبایی بیشک یکی از مفاهیم اساسی در فلسفه افلاطون است و حتی میتوان آن را همپای ایده خیر و واحد دانست که همانند آن ایدهها، نقش اساسی در نظام دیالکتیکی افلاطون دارد. جهتگیری دیالکتیکی این ایده با پرسش سقراط از خود زیبایی در محاوره هیپیاس بزرگ شروع میشود و هر چند هیپیاس از عهده پاسخ او برنمیآید اما از یک سو دلالتهای متنوع معنایی این مفهوم آشکار میشوند و از سوی دیگر، فهم این ایده از سطح انضمامی به سطح انتزاعی کشیده میشود و بر این مبنا است که دو سیر دیالکتیکی صعودی و نزولی در محاوره همنوشی شکل میگیرند. سیر صعودی از بدنهای زیبا به سمت خود زیبایی است و سیر نزولی از خود زیبایی به جهان جسمانی برای زایش افکار و اعمال زیبا است. شخصیت محوری در این دو سیر سقراط است که ویژگی سرکش و خلاف عرف و عادت او هم مایه تمایزش از دیگران میشود و هم این که به او توانایی پیمودن این دو سیر را میدهد. به این جهت است که او با وجود زشتی ظاهر، درونی پر از نقوش زیبا و خدایی دارد و زایش این نقوش زیبا توسط او با زبان و لوگوس او است که به تایید آلکیبیادس، تاثیری عمیق بر قلب و روح مخاطبانش میگذارد. بنابراین، هدف مقاله حاضر پیگیری این مسیر دیالکتیکی در اندیشه افلاطون از پرسش اولیه در مورد زیبایی تا زایش زیبایی است.
مقاله ترویجی
سید حسن فلسفی طلب؛ جمال سروش
چکیده
وجه تمایز ایدهآلیسم کانت با ایدهآلیسم جزمی و مادی در نقد اول بطور کامل مشخص است. یک نوع ایدهآلسیم دیگر که کانت به انکار آن میپردازد؛ ایدهآلیسم اِشکالی (problematic)(صوری) است که علم انسان به جهان خارج را به واسطهی همین تجربه درونی و مفاهیم میداند که آنهم نیازمند استدلال به شیوه تحلیلی است. کانت در مقابل این ایدهآلیسم، بحثِ ...
بیشتر
وجه تمایز ایدهآلیسم کانت با ایدهآلیسم جزمی و مادی در نقد اول بطور کامل مشخص است. یک نوع ایدهآلسیم دیگر که کانت به انکار آن میپردازد؛ ایدهآلیسم اِشکالی (problematic)(صوری) است که علم انسان به جهان خارج را به واسطهی همین تجربه درونی و مفاهیم میداند که آنهم نیازمند استدلال به شیوه تحلیلی است. کانت در مقابل این ایدهآلیسم، بحثِ ایدهآلیسم استعلایی را پیش میکشد، هر چند بطور کلی با ایده آلیسم صوری یا اِشکالی و روش آن موافقت کامل دارد. سوال اساسی در اینجاست که وجه تمایز انواع ایده آلیسم های مختلف در چه موردی است؟ و وجه برتری از آن کدام نوع است؟ و دلایل این برتری در چه جنبه های است؟ در این مقاله به جنبه های برتری ایده آلیسم استعلایی بر ایده آلیسم مطلق می پردازیم، در عین حال مشکلات جدیدی که دراین باب بوجود می آید را بیان نموده ایم؛ همچنین شوپنهاور و نیچه نقدهای برندهای در بحثِ فی نفسه دارند که در این پژوهش به آنها پرداخته شده است، بخصوص نیچه که معتقدست کانت یک نوع بازی در این مطلب انجام داده است. در تحلیل نهایی به نتیجه رسیدم که کانت علی رغم همه موضوعاتی که برای وجه تمایز خود با ایدهآلسیم جزمی و اِشکالی ارائه می دهد؛ در باب اعتبار شناخت و تبین وجودات خاص خارجی با مشکلات جدی مواجه میشود.
علمی-پژوهشی
عبدالرئوف میرزامحمدی؛ محمد رعایت جهرمی
چکیده
کانون این مقاله بررسی مساله تکنولوژی در عصر اطلاعات و در پی آن برآمدن امری به نام وانمایی در اندیشة ژان بودریار است. این مقاله با رویکرد تحلیل و بررسی، به مسائلِ ذیل اشاره دارد: رابطة اطلاعات و معنا چگونه است؟ اطلاعت چگونه امر واقع را فرو میبلعد؟ وانمایی چیست و تفاوت آن با بازنمایی و تظاهر در چیست و سرانجام جهان وانمایی چگونه جهانی ...
بیشتر
کانون این مقاله بررسی مساله تکنولوژی در عصر اطلاعات و در پی آن برآمدن امری به نام وانمایی در اندیشة ژان بودریار است. این مقاله با رویکرد تحلیل و بررسی، به مسائلِ ذیل اشاره دارد: رابطة اطلاعات و معنا چگونه است؟ اطلاعت چگونه امر واقع را فرو میبلعد؟ وانمایی چیست و تفاوت آن با بازنمایی و تظاهر در چیست و سرانجام جهان وانمایی چگونه جهانی است؟ به باور بودریار ما، با گذار از سامان بازنمایی، وارد عصری شدهایم که میتوان آن را عصر وانمایی نامید و این عصر تفاوت شگرفی با عصرهای پیشین داشته و سراسر گفتمانهای پیشین را میسترد و همچنین بازتعریفی از انسان پیش مینهد. این رویداد، یعنی برآمدن سامان وانمایی، پیامد سرریزی اطلاعات به زیست و تجربة انسانی است. در این راه ما نخست؛ پیش زمینهها و خاستگاههای اندیشة بودریار را بررسی میکنیم و سپس به مساله اطلاعات و ارتباط آن با معنا و وانمایی میپردازیم و در بخشِ پایانیِ نوشتار تلاش میکنیم تا نقدی را از چشم-اندازِ رویکردِ پراگماتیستی، بر اندیشة بودریار پیافگنیم.
علمی-پژوهشی
مرجان نادرزاده گوارشکی؛ علی مرادخانی؛ حمیدرضا افشار
چکیده
زمان از دیدگاه هانری برگسون، فیلسوف فرانسوی(1859-1941) عبارت است از تجمع، تکامل و استمرار، و استمرار عبارت است از تکامل دائمی زمان گذشته که در آینده فرو میرود. این دیدگاه پاسخ فلسفهی او به پرسش همیشهگی انسان در رابطه با ذات زمان است که از دل آن مفهوم دیرند هویدا می شود. این مقاله بر آن است تا به تبیین مفهوم دیرند (Duration) در فلسفهی هانری ...
بیشتر
زمان از دیدگاه هانری برگسون، فیلسوف فرانسوی(1859-1941) عبارت است از تجمع، تکامل و استمرار، و استمرار عبارت است از تکامل دائمی زمان گذشته که در آینده فرو میرود. این دیدگاه پاسخ فلسفهی او به پرسش همیشهگی انسان در رابطه با ذات زمان است که از دل آن مفهوم دیرند هویدا می شود. این مقاله بر آن است تا به تبیین مفهوم دیرند (Duration) در فلسفهی هانری برگسون بپردازد و از آنجا که فرضیهی اصلی این مقاله تاثیر مفهوم دیرند، بر جنبش سینمای هنری اروپا، در حوزه ی روایت و ساختار روایی آن است. ازین رو مقاله ی پیش رو در جهت اثبات این فرضیه، پس از تبیین مفهوم دیرند، به بررسی برخی از فیلمهای جنبش سینمای هنری اروپا، یعنی فیلمهای هیروشیما عشق من 1959- سال گذشته در مارین باد 1961- جاویدان 1963 خواهد پرداخت و ازین طریق نشان میدهد که این فیلمها با ایجاد چینشهای زمانی بدیع و پیچیده، زمانپریشی در روایت و خلق انواع گذشتهنگرهای درونی، بیرونی و مرکب به عرضه ی متفاوت از زمان روایی دست یافتهاند که با تعریف هانری برگسون از زمان و مفهوم دیرند قابل ترجماناند، ولذا این مقاله در پی دستیابی به الگویی واحد برای خوانش و واکاوی این نوع روایات زمان محور است.